تدبیر24 » در روزهای اخیر و با نزدیک شدن به انتخابات ریاستجمهوری، یکی از مهمترین نکات این انتخابات، شعارهایی است که ازسوی کاندیداهای ریاستجمهوری مطرح میشود؛ شعارهایی که تحقق آنها گاهی آنقدر بعید است که حتی صدای جریان همسو با این کاندیداها را نیز درمیآورد. برخی کاندیداها مدعی وعدههایی شدند که امکان تحققشان با وضعیتی که کشور در آن قرار دارد، نزدیک به صفر است؛ وعدههایی همچون سه برابر نمودن یارانهها و ایجاد 6میلیون شغل درکشور. در همین رابطه محمدرضا خباز، استاندار سمنان گفتوگویی با «آرمان» انجام داده است که در ادامه میخوانید.
اخیرا دو تن از کاندیداهای ریاستجمهوری با وعده افزایش سه برابری یارانه ها، مدعی ایجاد 5/1میلیون شغل در سال شدند.آیا این وعدهها میتواند وعدههایی منطقی و قابل اجرا باشد؟
خوشبختانه همه اشخاصی که کاندیدا شدهاند، سابقا در برخی از مناصب اجرایی کشور قرار داشتهاند. در نتیجه مدیریت آنها میتواند سوابقی برای آنها و معیار خوبی برای قضاوت مردم در انتخابات باشد. مردم در این انتخابات کاندیداها را با سوابق مدیریت قبلیشان ارزیابی میکنند، زیرا سخن گفتن و ادعا کردن کار آسانی است در صورتی که کاندیداها میبایست برای ادعاهای خود، راهکار و روشهایی را نیز ارائه کنند. یکی از کاندیداهای این دوره مدعی است که 5میلیون شغل ایجاد خواهد کرد. فرد دیگری ادعا کرده که در سال اول 5/1میلیون شغل ایجاد میکند. به نظر میرسد گویندگان چنین مطالبی یا تا بهحال شغلی ایجاد نکردهاند یا شمارش عدد را یاد نگرفتهاند! ضربالمثلی در مورد این اظهارات وجود دارد که مردی میگفت:مرا به مکانی برده بودند و در یک شب هزار شلاق محکم به من زدند. یکی از شنوندهها گفت: یا شما تا بهحال شلاق نخوردهای یا شمارش هزارتایی را بلد نیستی. اگر شماهزار شلاق خورده بودی، الان زنده نبودی که برای ما سخن بگویی. این ماجرا اما با شرایط برخی از کاندیداها در این انتخابات مطابقت دارد. این کاندیداها درحالی ادعای ایجاد 5میلیون شغل با امکانات فعلی را دارند که حتی اگر تمامی امکانات کشور را به تحقق چنین ادعایی اختصاص دهیم و همه پروژهها را تعطیل کنیم، ممکن و میسر نخواهد بود.
رقبای رئیسجمهور در این انتخابات در حالی برداشتن برنامه تاکید میکنند که تا به حال جز شعار و وعده برنامهای ارائه نکردهاند. آیا رقبای روحانی واقعا برنامه دارند، یا صرفا به بیان وعدههای محال بسنده میکنند؟
کاندیداها باید با برنامه سخن بگویند؛ بدین معنی که وقتی ادعا میشود میتوانند 5/1میلیون شغل ایجاد کنند، این وعده را آنالیز یا تجزیه و طریق محققسازی آن را مشخص کنند. برای نمونه بگویند که 100هزار شغل از 5/1میلیون شغل وعده داده شده را در فلان محل با این روش محقق میکنم. یا 200هزار شغل از آن تعداد را در فلان دستگاه و با روشی دیگر ایجاد خواهم کرد. سخن گفتن کاری آسان است. کاندیدایی که چنین آسان درباره ایجاد 5میلیون شغل سخن میگوید، به همان آسانی نیز از ایجاد 50میلیون شغل حرف خواهد زد. کسی باید از این کاندیداها بپرسد که با چه روش و برنامهای این وعدهها را مطرح میکند.
با در نظر گرفتن اخلاق اسلامی، طرح چنین وعدههایی از سوی کاندیداها چه خساراتی به جامعه وارد میکند؟
تمامی اشخاصی که کاندیدای ریاستجمهوریشدهاند، به نوعی سابقه فرهنگی دارند. کسی که سابقه فرهنگی دارد، باید بداند که سخنش ممکن است کمکم در جامعه رسوخ پیدا کند و عدهای سخنان و روش وی را الگوی خود قرار دهند. پس از آن تلاش کنند تا به روش و منش او سخن بگویند. کسیکه معتقد به فرهنگ غنی اسلامی است باید برمبنای فرهنگ اهل بیت سخن بگوید. همچنان که پیامبر اکرم نیز میفرمایند: «من فقط و فقط برای احیای اخلاق اسلامی مبعوث شدم.» امروز بیان حرفهایی که در طبله هیچعطاری نیست، موجب میشود فرهنگ اسلامی جامعه تخریب شود و فرهنگ غیر واقعی سخن گفتن در جامعه بسط یابد و متعاقب آن، عدهای در جامعه از چنین روشی استفاده کنند و آن را تبدیل به یک فرهنگ رایج کنند. همه ما در تربیت جامعه موثریم؛ با این تفاوت که دامنه تاثیرگذاری یکی فراوان است و دامنه تاثیرگذاری فردی دیگر کمتر است. بنابراین سخن راندن بیتاثیر نیست. سخنان فردی که میخواهد دومین شخصیت سیاسی کشور شود باید دقیق و سنجیده باشد. چنین سخنهایی آثار منفی دارد و میتواند با باورهای مردم بازی کند. حتی باعث کمرنگ شدن روشهای اسلامی در انتخابات میشود. اینگونه سخن گفتن روشهای غیراسلامی را پررنگ خواهد کرد. بنابراین نباید همچون عدهای که معتقد بودند هدف وسیله را توجیه میکند، سخن بگوییم. متاسفانه حرفهای بیاساس، هم دامن خود کاندیداها و هم دامن جامعه را خواهد گرفت.
آیا اصولگرایان در دورههای قبل نیز شعارهایی شبیه این دوره دادهاند؟ سرنوشت آن شعارها چه شد؟
اتفاقا شبیه همین وعدههایی که برخی کاندیداها میدهند، در دولت سابق که متعلق به همین جریان اصولگرا بود نیز داده میشد. شعارهایی چون آوردن نفت سر سفرههای مردم، مدیریت جهانی و دولت پاک از سوی همین جریان در گذشته مطرح شدند و هیچکدام محقق نشد. به دلیل اینکه ما مسلمان هستیم و معتقد به قیامتیم، نباید حرف بیاساس بزنیم. باید از اتفاقات گذشته و رفتار برخی دولتمردان و نتیجه حاصل از آن رفتارها عبرت بگیریم. رای آوری دلیل بر موفقیت و رای نیاوردن دلیلی بر عدم موفقیت نیست، بلکه موفقیت ازآن کسی است که در انتخابات، از روشهای غیراخلاقی استفاده نمیکند. او حتی اگر رای هم نیاورد شکست نخورده است.