بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
شنبه ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 20
کد خبر: ۷۷۷۸۳
تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۰۹:۵۲
احزاب و گروه های سیاسی نقش تاثیرگذاری در عرصه انتخابات ایفا می کنند و می توانند با پرورش و کادرسازی افراد مجرب و کارآمد برنامه های خود را به مرحله اجرا درآورند و به ترویج اخلاق مداری و شایسته سالاری در انتخابات بپردازند و در افزایش میزان مشارکت حداکثری مردم در این عرصه سیاسی بسیار موثر واقع شوند.
تدبیر24»احزاب از مهم ترین تشکل های فراگیر سیاسی و مردمی محسوب می شوند که نقش بسیار مهمی را تعالی و توسعه سیاسی نظام های دموکراسی(مردم سالار) که بر انتخابات بنا گذاشته شده اند، دارند. در حکومت هایی که بر انتخابات آزاد و عادلانه استوار هستند، موفقیت یک حزب سیاسی به میزان حمایت مردم از آنها بستگی دارد.

بدون شک رقابت سالم میان احزاب سیاسی یکی از مهم ترین مسایل در عرصه انتخابات به شمار می رود. البته فعالیت های احزاب تنها به انتخابات مربوط نمی شود بلکه می توانند در تسهیل و شفافیت در تصمیم گیری های مجلس شورای اسلامی و همچنین دولت تاثیرگذار باشند.

اهمیت بررسی نقش احزاب در انتخابات و میزان تاثیر آنان در مشارکت حداکثری مردم در این عرصه سیاسی سبب شد تا پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا با «حمیدرضا ترقی» عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی و «داریوش قنبری» فعال سیاسی اصلاح طلب و عضو شورای مرکزی حزب مردم سالاری به گفت وگو بپردازد.

** پویایی احزاب؛ نیازمند حمایت نهادهای مسوول
ترقی با بیان اینکه احزاب در قانون اساسی ایران هنوز به عنوان یک مرجع و منبع مهم برای تغییرها و تحول های سیاسی شناخته نشده اند، گفت: در قانون اساسی شرکت در اجتماعات، گروه ها و احزاب سیاسی منع نشده است اما در آن تشویقی هم برای عضویت مردم در احزاب نیز مشاهده نمی شود. این تشکل ها با توجه به توانمندی و ظرفیت خویش در عرصه سیاست ورود پیدا می کنند و برای آنکه دموکراسی در کشور به سطح قابل قبولی ارتقا یابد می بایست که دولت ها زمینه موفقیت احزاب را فراهم کنند. در شرایط کنونی نقش موثری از احزاب در ارتباط با مطالبه ها و خواسته های مردم مشاهده نمی شود و شمار تشکل هایی که نسبت به مسایل مختلف کشور نقد و موضع می گیرند و به اظهار نظر می پردازند، بسیار محدود است و تنها در رویدادهای خاصی موضع گیری سیاسی می کنند. حزب هایی که در سراسر کشور در شهرها دفتر و تشکیلات داشته باشند بسیار محدود هستند و حتی تعدادی از گروه ها هرگز حزب محسوب نمی شوند و تشکل صنفی هستند که در قالب احزاب مطرح شده اند. در بیان دلایل این امر می توان به این مساله اشاره کرد که چون نهادهای مسوول در کشور جایگاه خاصی را برای احزاب در نظر نگرفته اند، آنها در جامعه امروز تاثیرگذاری لازم را در تصمیم گیری ها و مشارکت های سیاسی مردم پیدا نکرده اند.

قنبری هم در این زمینه با اشاره به اینکه افزایش فعالیت احزاب در زمان انتخابات، طبیعی به نظر می رسد، بیان داشت: مشکلی که در ایران وجود دارد آن است که احزاب سیاسی هنوز از ساختارهای قدرتمند حزب های دیگر در کشورهای توسعه یافته برخوردار نیستند و نمی توانند کارکردهای خود را در تمام زمینه ها به آن شکلی که از آن ها انتظار می رود، انجام دهند. احزاب در کشورهای توسعه یافته چندین کارکرد را به طور همزمان انجام می دهند که شامل پیش بردن انتخابات و مشارکت در آن، ارایه برنامه برای اداره کشور، کادرسازی و پرورش کادری که بتواند آن برنامه ها را اجرایی کند، می شود. در ایران نیز احزاب تلاش می کنند برنامه ای را در زمان انتخابات ارایه دهند و در این عرصه مشارکت فعالی دارند اما در مجموع بسیاری از کارکردهای آموزشی، پرورش کادر و ... را به دلیل ضعف هایی که دارند، نمی توانند انجام دهند و تنها در زمان انتخابات تاثیر خاص خویش را بر فضای سیاسی کشور می گذارند به صورتی که این فضا به نوعی از 2 جریان حزبی اصلاح طلب و اصولگرا تاثیر می پذیرد و بدون رقابت آنها، بحث رقابت به خوبی نمی تواند پیش برود. این جبهه ها از پایگاه های اجتماعی و سیاسی خاص خویش برخوردارند که در زمان انتخابات تعیین کننده هستند به طوری که در انتخابات 1394 خورشیدی فهرستی که منتسب به جبهه اصلاح طلبان بود به صورت کامل رای آورد و در 1392 خورشیدی حمایت جبهه اصلاحات از حسن روحانی بسیار تاثیرگذار بود. اکنون نیز رقابت شدیدی میان 2 جریان اصولگرا و اصلاح طلب وجود دارد و هرکدام از این جریان ها نامزدهای منتخب خویش را وارد عرصه کرده اند.

احزاب در ایران تلاش می کنند، سخنگوی تمامی آحاد جامعه باشند در صورتی که در کشورهای توسعه یافته هر حزب سیاسی از جانب یک طبقه و قشر خاصی سخن می گوید و احزاب به معنای واقعی سازمان های سیاسی طبقاتی به شمار می روند و از منافع آن طبقه دفاع می کنند و عرصه سیاست به نوعی گفت وگوی طبقه های مختلف اجتماعی برای پیشبرد منافع آنان به شمار می رود. در ایران همچنین طبقه های اجتماعی و اقتصادی ساختار منظمی ندارند و ضعف طبقاتی احزاب سبب می شود تا سازمان سیاسی طبقاتی نیز به هم ریخته باشد و احزاب ارتباط چندانی با آن طبقه خاص خود نداشته باشند. موضوع دیگری که باعث شده است تا احزاب کارکرد واقعی خود را نداشته باشند به فرهنگ سیاسی ایرانیان بازمی گردد در کشور سه نوع فرهنگ سیاسی طبعی، محدود و مشارکتی وجود دارد و سیستم حزبی، مخصوص جوامعی است که فرهنگ سیاسی مشارکتی داشته باشند و با توجه به اینکه این فرهنگ در کشور ما هنوز رشد نیافته است، احزاب به همین نسبت رشد نکردند البته در چند سال گذشته با وجود توسعه آموزش در کشور، مقداری این مشکل فرهنگ سیاسی حل شده و مردم در جامعه به طرف مشارکت جویی بیشتر حرکت کرده اند.

**کاهش نقش احزاب در جامعه؛ نبود حمایت های مردمی
ترقی درباره کاهش نقش احزاب در انتخابات تصریح کرد: اگر متولیان و مسوولان ذی ربط برپایه اصل هشتم قانون اساسی که مبتنی بر نظارت همگانی و امر معروف و نهی از منکر است، جایگاهی برای نقش احزاب در نظارت همگانی هم قایل باشند فعالیت آنان در جامعه افزایش خواهد یافت. از دلایل دیگر کاهش نقش احزاب در کشور می توان به کارکرد گذشته تشکل ها در ایران اشاره کرد که ممکن است پیشینه خوبی در میان مردم نداشته باشند و همچنین اینک در جامعه در فعالیت های سیاسی خود به مطالبات مردم توجه نکرده اند و منافع حزبی و گروهی خویش را بیشتر مبنای اصلی فعالیت های خویش قرار داده اند و به طرف به دست گرفتن قدرت برای تامین منافع گروهی خود بوده اند که اینگونه از نقش آنان در جامعه نیز کاسته شده است.

قنبری همچنین علت ضعف احزاب سیاسی را در محدودیت فضای فعالیت و سیستم سیاسی کشور دانست که رشد واقعی را به احزاب نداده اند و در این باره یادآور شد: این امر باید اصلاح و ظرفیت لازم برای پیشرفت آنان فراهم شود. جامعه باید دریابد که اداره کشور نیازمند باشگاه های بزرگی با عنوان حزب است چون به پرورش افراد، اندیشه ها و افکار برای اداره کشور می پردازند. آخرین عامل مهم در کاهش مشارکت احزاب این می تواند باشد که قانون انتخابات حزب گریز محسوب می شود که فرد در انتخابات شرکت می کند و دیدگاه خویش را ارایه می دهد و خود را در معرض رای مردم قرار می دهد این روش درست نیست بهتر این است که جایگاه احزاب در انتخابات تعریف شود و مردم رقابت را میان احزاب مشاهده کنند نه رقابت میان افراد و باید به تفکرات و برنامه های حزب رای دهند. باید در قانون زمینه رقابت سیاسی میان احزاب در نظر گرفته شود تا به رقابت جدی تری در انتخابات بپردازند. البته تعدد احزاب یکی دیگر از مشکلات محسوب می شود و در کنار آن 2 جبهه اصلاح طلبان و اصول گرایان باید به سمت و سوی عملکرد بهتر در عرصه سیاسی کشور حرکت کنند تا در زمان غیر انتخابات نیز به کارکردهای غیر حزبی که نیاز جامعه نیز است، مبادرت ورزند.

** شایسته سالاری؛ مبنای انتخاب نامزد اصلح
ترقی با اشاره به معیار انتخاب نامزد اصلح، عنوان کرد: آنهایی که مبتنی بر منافع حزبی خویش عمل می کنند افرادی را به مردم معرفی خواهند کرد که نظرها و دیدگاه های حزب را در روند حکومت عملی کنند. برخی از احزاب مبنای انتخاب نامزد خود را بر شایسته سالاری قرار می دهند و این امکان وجود دارد تا فردی را معرفی کنند که عضو آن حزب نباشد اما چون فرد شایسته ای به شمار می رود، صلاحیت برای انجام این مسوولیت را دارا است و از آن حمایت می کنند. به عنوان نمونه در روزهای آغازین انقلاب شهیدمحمدعلی رجایی عضو حزب جمهوری اسلامی نبود اما این حزب به حمایت وی برای انتخابات ریاست جمهوری پرداخت. گرچه احزاب ممکن است افرادی شایسته را در درون خود پرورش داده باشند که تمامی ویژگی ها و شاخصه های فرد شایسته را در خود داشته باشد و در نتیجه مسوولیت عملکرد آن فرد را خود حزب می تواند بپذیرد و از آن حمایت کند. بنابراین اگر فردی را معرفی می کنند که عضو حزب بوده است و تمامی شاخص ها و معیارهای شایسته را در خود دارد؛ اولویت با آن نامزد خواهد بود زیرا فعالیت آن فرد مبتنی بر اهداف جمعی نه فردی و برپایه مراقبت های داخلی حزب صورت می گیرد، همچنین پیش از آنکه مردم و دستگاه های نظارتی بر فعالیت های آن نامزد نظارت کنند حزب بر عملکرد فرد نظارت خواهد داشت و از خطاهای وی جلوگیری می کند و اینگونه درصد موفقیت آن فرد نیز بیشتر می شود.

قنبری با بیان اینکه احزاب هر کدام معیارهایی را برای انتخاب نامزد اصلح در نظر می گیرند، اظهار داشت: تنها معیار مهمی که در جامعه به آن توجه می شود نزدیک شدن به لحاظ اندیشه ها و تفکرهای حزبی است یعنی آنکه فردی که نامزد می شود تا چه انداز به اندیشه ها ی آن جریان حزبی نزدیک و شایسته انتخاب است که این امر در گزینش افراد بسیار تعیین کننده به شمار می رود.

** نقش موثر احزاب در مشارکت حداکثری مردم
ترقی با اشاره به اینکه احزاب به همان میزانی که پایگاه های اجتماعی در جامعه نفوذ دارند، می توانند در مشارکت سیاسی مردم نیز موثر باشند، بیان کرد: اگر حزبی بسیار کوچک و نفوذ آن در میان مردم کم باشد به یقین تاثیری در مشارکت حداکثری مردم نخواهد گذاشت اما مجموعه برآیند فعالیت احزاب چون فعالیت تبلیغاتی می تواند در کشور شور و نشاط ایجاد کند. نصب پوسترها، برگزاری جلسه ها، همایش ها و برنامه های متعدد، در حساس کردن مردم نسبت به انتخابات تاثیرهای قابل توجهی دارد. در حال حاضر می توان گفت؛ حداکثر نقشی که احزاب در مشارکت سیاسی مردم می توانند داشته باشند، 20 درصد است.

قنبری نقش احزاب در مشارکت سیاسی و انتخاباتی را بسیار انکار ناشدنی دانست و گفت: 2 جبهه سیاسی اصولگرا و اصلاح طلب تاثیر خاص و تعیین کننده خود را در فضای انتخاباتی اعمال کردند و خواهند کرد. این رقابت حزبی یکی از عوامل تشویق مردم به مشارکت در انتخابات محسوب می شود به گونه ای که بدون رقابت این 2 جریان، انتخابات در کشور معنا نخواهد داشت.
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها