بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 March 29
کد خبر: ۷۸۷۰۱
تاریخ انتشار: ۰۱ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۸:۵۲
یک واقعیت بسیار مهم درباره انتخابات که به نظر می‌رسد کمتر به آن توجه شده، رخدادی است که در یکی، دو دوره اخیر ریاست‌جمهوری شاهد بودیم؛ یعنی چيزي شبیه رشد و بالندگی یک کودک به‌سوی نوجوانی و بعد دوران بلوغ. احساس می‌کنم بسیاری از اطرافیان به آنچه به‌لحاظ کیفیت و حتی ماهیت درونی و شخصیتی اين کودک و نوجوان رخ داده، کمتر توجه کرده‌اند.

تدبیر24» مقصودم این است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام، با چند برهه مختلف و البته تأمل‌برانگیز و درخور مطالعه مواجه بودیم. در عرصه عمومی یعنی روحیه و رفتار اجتماعی و نوع تعامل جامعه با روند مدیریت کشور و رخدادهایی که پیش می‌آمده و به‌ویژه در مناسبات بین اقشار جامعه با هم، شاهد چند الگو بودیم که از نظر نگارنده می‌تواند با فرایندی که اشاره کردم - رشد و بالندگی از کودکی و نوجوانی به بلوغ در یک انسان- مقایسه شود. در دهه نخست پس از انقلاب دوره‌ای پشت سر گذاشته شد که در مجموع دست‌کم از نگاه نگارنده، از نوعی هژمونی و گستره نظر و رفتار جریان چپ انقلابی حکایت می‌کرد؛ جریانی که بعدها به‌تدریج نام و نشان و البته رویکردی را به خود گرفت که اصلاح‌طلبان امروزی هستند. نکته درخور توجه این که جریان چپ انقلابی در آن دوران با این گمان که هم به پشتوانه حمایتی که از گرانیگاه نظام در اختیار داشت و هم فرصت‌های مناسبی که در سطوح اجتماعی پیدا کرده بود تصور می‌کرد می‌توان با یک رویکرد کمال‌طلبانه همه جامعه را یکدست و تک‌قطبی کرد. به‌همین‌دلیل شاهد بودیم در برهه‌های انتخاباتی این نگرش که با عنوان خط امام از آن یاد می‌شد، هم در جامعه برجستگی خاصی داشت و هم در سطوح مدیریت کشور و هم گاهی انگار به سلیقه‌های دیگر یا طیف‌های دیگری که درون خانواده انقلاب هم بودند، از زاویه طعنه‌آمیزی نگاه می‌کرد. در فصل دوم تاریخ نظام جمهوری اسلامی، بنا به دلایل و رخدادهایی که مجال یادآوری آنها نیست، شرایطِ کاملا متفاوت و حتی متضادی با فصل اول به وجود آمد؛ اما گویی با همان منطق، قاعده و نوع نگاه، جریان دوم، یعنی جریان راست سنتی و نام‌هایی که بعدها پیدا کرد، کوشید که انگار، جریان مقابل را نادیده بگیرد و با هژمونی و تفوق تک‌تازی، هم عرصه عمومی و هم ساختار مدیریت کشور را در اختیار داشته باشد. از حق نباید گذشت که بعد از این دو دوره، آغاز  ِبه‌رسمیت‌شناختن دیگری و حتی مخالف دوران اصلاحات بود که به‌دلیل تغییرات و درک روش مطلوب از سوی همان گروه اول، به سرانجام رسید و هرچند توانست نقش سازنده و رشدیابنده‌ای در شخصیت جامعه ایرانی داشته باشد؛ اما متأسفانه در سال‌های ٨٤ تا ٩٢ دچار سکته تاریخی شد. نگارنده از جهت دورن‌مایه، رفتاری بسیار خرسند‌کننده و امیدآفرین را در عملکرد انتخاباتی دو دوره اخیر به‌طور خاص مشاهده می‌کند که فراتر از موضوع برگزیدن یک کاندیدا به‌عنوان رئیس‌جمهور یا روند رقابتی پرشوری که شاهد بودیم، جامعه ایران را به‌گونه‌ای برخوردار از مشخصه‌های جامعه مدنی درآورده که بسیار متفاوت با یک جامعه توده‌وار یا ژله‌ای، متکی بر عقلانیت و پذیرش دیگری در کنار خود است؛ «دیگری» که ممکن است تفاوت‌های بسیاری از نظر اهداف مطلوب یا راهکارها و سازوکارهای متفاوت مد نظر داشته باشد. به نظر می‌رسد در تحلیل جامعه‌شناختی امروز جامعه ایران، پدیده یا پروژه انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم، مجلس دهم و به‌ویژه در دوره اخیر (ریاست‌جمهوری دوازدهم و شوراهای پنجم)، می‌تواند به‌عنوان یک مورد مطالعاتی برای شناخت مختصات دوران بلوغ جامعه ایران، مورد توجه قرار بگیرد. 

 صرف‌نظر از همه چالش‌ها و کاستی‌ها و مطالبات و حتی ارزیابی‌های متفاوتی که از واقعیت پیشِ‌رو وجود دارد، یک واقعیت درخشان در انتخابات تجلی پیدا می‌کند و قابل مشاهده است که می‌توان به‌عنوان جشن دوران پختگی و قوام جامعه مدنی در ایران به آن توجه کرد. پیامدهای سودمند و امیدوار‌کننده این فصل تازه، هم در ساحت و سرای حاکمیت و لایه‌های مدیریتی کشور و نظام در سطوح گوناگون و هم به‌ویژه در متن جامعه عبارت‌اند از ١- داغ باطل‌ خوردن بر تئوری مونوپولی یا فقط ما و حرکت به‌سوی پذیرش دیگری ٢- پذیرش قواعد و منطق بازی در عرصه کنش سیاسی ٣- دوسویه‌شدن تأثیرگذاری جامعه مدنی و لایه‌های قدرت. در این مورد توضیح می‌دهم که به گواهی تحلیل واقعیت‌های آنچه در دست‌کم چهار سال گذشته شاهد بودیم، رخدادهای مهم سیاسی در کشور ما فرایندی از کنشگری دوسویه تدبیر‌کنندگان کشور و تصمیم جامعه مدنی بوده، نه‌فقط یکی از اینها پایدارشدن نسبی روان‌شناسی سیاسی جامعه که نتیجه آن قابل‌پیش‌بینی‌شدن آینده است برای هر شهروند متناسب با نوع گرایش و نظرگاه و چشم‌انداز مورد نظر اوست. عقلانیت از آنجا آغاز شد که معلوم شد در این کشور نیز مثل هر جامعه دیگری نمی‌توان همه مردم را شکل هم کرد؛ متولیان امر نیز پذیرفته‌اند و رفتارشان نشان می‌دهد که جامعه دوگرایشی را به رسمیت می‌شناسند. این انتخابات نشان داد مدل آرمانی این است که هم جامعه و هم حاکمیت هر دو با هم حضور داشته باشند و دست به کنشگری، فعالیت و رقابت بزنند و نتیجه را بپذیرند. دیروز ایران آرام و بدون حرف و حدیث بود. به این دوران پرشور اما همراه با عقلانیت بلوغ اجتماعی ایرانیان، باید خوشامد گفت و فراتر از انتخابات و نتیجه آن که البته امر مبارکی بود، این واقعیت را ارج نهاد و از آن صیانت کرد. این به‌عنوان یک وظیفه مهم ملی برای پایش چنین فصل باارزش و امیدوارکننده‌ای است.


احمد پورنجاتی، فعال سیاسی

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها