شکست داعش و احیای مجدد حاکمیت بغداد بر موصل اهمیت راهبردی دارد، اما کماکان امنیت مهمترین چالش پیش روی عراق باقی خواهد ماند؛ نه کسی چندان خرسند گردد و نه کسی بیمناک شود.
تدبیر24» نه تصرف موصل پایان داعش است و نه فتح آن، به معنای بازگشت آرامش به عراق خواهد بود. مردم بینالنهرین تا زمانی که تعریف هویتی خود را در قالب کرد، شیعی و سنی معنا کنند، به معنای واقعی عراقی نخواهند شد. عراق و عراقی همچنان از مشکل هویتی در رنج است. عراقی هنوز نتوانسته است از پوسته خاص خود خارج شده و هویت غالب عراقی را در سطح ملی و فراملی برای خویش تعریف نماید. گرچه در عملیات موصل در کنار نیروهای عملیاتی ارتش عراق و حشدالشعبی، عشایر و نیروهای اهل تسنن نیز وجود دارند، اما این اتحاد اگر فقط حاصل شرایط و دشمن مشترک باشد، تدوام نداشته و حداقل در سطح ملی نخواهد توانست عامل پایداری صلح و ثبات و از همه مهمتر، وحدت عراق باشد. از فردای سقوط موصل، بازیگران صحنه نبرد به جای اندیشیدن به عراق، اقدام به مصادره به مطلوب نمودن این پیروزی در جهت معادلات قومی و مذهبی خویش خواهند کرد. شیعیان به عنوان بازیگران اصلی قدرت در عراق، گرچه در سطح وسیعی بر بیتجربگیهای آغازین انتقال قدرت غلبه کردهاند، اما همچنان نمیتوانند در میدان عمل، تبلور رفتاری باشند که سنگینی دمکراسی عددی آنان را در صحنه دولتمداری نمایندگی نماید. کردها به عنوان دومین عنصری که سهمی فراتر از دموکراسی عددی را از آن خویش نمودهاند، همچنان میان خود اختلاف داشته و از عنصر استقلال بیش از یک آرمان، برای تنظیم معادلات داخلی خود، تنطیم رفتار اربیل- بغداد و معاملات و معادلات منطقهای و جهانی بهره میگیرند. اهل تسنن در تفکر و عمل وامانده و آوارهاند. از پناه بردن به داعش تا نزدیکی به کردها و تا بازی با شیعیان را راهبرد خود قرار دادهاند، اما هیچکدام نتوانسته است پاسخی برای آرزوهای بربادرفته آنان باشد. عراق صدام تمام شد. پذیرش این سخن یکی از مهمترین عناصر کلیدی برای بازیگرانی خواهد بود که نه به خویش، بلکه به عراق میاندیشند. هر تغییری درد دارد، اما درمان آن نه بر نفی واقعیت بلکه با پذیرش اصول درمانی خواهد بود. تا زمانی که عراقیها بهجای نگاه درونی به بیرون از مرزهای خود بنگرند، عراق نه تنها سامان نخواهد یافت، بلکه عملا ما عراقی نخواهیم داشت. نه واشنگتن، نه آنکارا و نه تهران نمیتوانند عامل درمان دردهای عراق و عراقی باشند. تا آگاهی ملی در سطح فراتر از علایق قومی و مذهبی در عراق شکل نگیرد، عراق بیش از معادلات داخلی اسیر معادلات خارجی خواهد بود. دو نشست اخیر اهل تسنن در آنکارا بیش از آنکه به عراق بیندیشد، در خدمت منافعی بود که بسترساز ظهور داعش در عراق و عامل سقوط و یا تسلیم موصل به داعش بود. عراق و عراقی، باید از این بازی و بازی خوردن خلاصی یابد. از فردای سقوط موصل شاهد سهم خواهی کردها، اهل تسنن و تشیع خواهیم بود. کف و سقف خواستهها در نگاه خوشبیانه عامل مذاکره و در نگاه بدبینانه عامل جنگ و درگیرهای جدید خواهد بود. فردای سقوط موصل میتواند پایان نزدیکی کردها و اهل تسنن و شروع نزدیکی شیعیان با اهل تسنن بر اساس محوریت عربی باشد. اراده ایادعلاوی و مقدادصدر بر تحقق این مسیر خواهد بود. در عراقی که موصل فتح شده است، هیچکس پیروز نیست. عراق و عراقی، نیاز به درک راهبردی این نکته دارد که جنگ داخلی پیروز ندارد. دیروز موصل سقوط کرد و امروز فتح شد، اما جراحتهای ناشی از آن سقوط و این فتح، میتواند خود عامل جنگ، سقوط و فتحی دیگر باشد. باید عراقیها برای سقوط و فتحها پایانی قائل باشند. عراقیها بهجای فتح میدانهای نبرد، میبایست با تغییر ذهنیتها، به فتح قلبهای یکدیگر بپردازند. تا زمانی که عراقیها برای ایجاد تغییرات بیش از صلح به جنگ بیندیشند، عراق و عراقی، روی آرامش نخواهد دید. نکته آنکه در عراق، نه تهران و نه آنکارا هیچیک پیروز نبودهاند. آنانی که تهران را پیروز میدانند به 10 سال قبل بازگشته و شرایط آن روز را با امروز مقایسه نمایند. ترکیه گرچه نتوانسته است به اهداف کامل خود در عراق دست یابد، اما با سیاستهای سلبی خود شرایط را به زیان ایران تغییر داده است. اما این تحلیل نباید موجب خرسندی آنکارا گردد. امروز تهدید ناشی از دخالتهای ترکیه در عراق و گسترش آن به سوریه بیش از تهران، منافع حیاتی و بهطور مشخص تمامیت ارضی ترکیه را مورد تهدید قرار داده است. شعلهور شدن جنگ داخلی ترکیه در بخش مهمی حاصل اشتباهات محاسباتی آنکارا در ارتباط با عراق و سوریه بوده است. اردوغانی که در داخل، در منطقه و در سطح بینالمللی متحدان خود را به توطئه علیه ترکیه متهم مینماید، باید نیمنگاهی به خویش داشته و بهجای اسیر شدن در تئوری توطئه، تن به تغییر رفتار داده و بر اساس منافع جمعی با محوریت منافع عراق حرکت بنماید. فتح موصل اگر بتواند بیش از فتح خاک برای عراقیها، فتح قلبها باشد، آنگاه میتواند فتحالفتوحی گردد که مقدمهساز نزدیکی قلوب عراقیها به یکدیگر شده و نگاه به بغداد را برای اهل تسنن، اهل تشیع و کردها، جایگزین نگاه به آنکارا، تهران و واشنگتن نموده و عراقیها را شایسته دستیابی به هویت ملی بنماید که با آرامش آن، منطقه نیز آرامش بیابد.
صادق ملکی، کارشناس و تحلیلگر ارشد سیاسی