بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
چهارشنبه ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 24
کد خبر: ۸۰۳۹۲
تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۹:۱۰
حسن رسولی
تدبیر24» «خصوصی‌سازی» فرآیندی است که در ایران به درستی اجرا نشده و مسیر غلطی را طی کرده است. طی سال‌های اخیر بیش از این‌که شاهد خصوصی‌سازی و کوچک شدن بدنه دولت باشیم، خصولتی‌سازی را در عمل شاهد بودیم.
پرواضح است تصد‌‌ی‌گری د‌‌ولت‌ها در امور مختلف کشور موجب بزرگ‌تر شدن بدنه کابینه و غفلت از رسیدگی به امور مهم می‌شود. قطعاً سرگرم شدن دولت در امور اجرایی و عملیاتی موجب غفلت از رسیدگی به مسائل مهم کشور می‌شود و در چنین شرایطی باید انتظار رشد افقی و عمودی سازمان‌ها را داشت و در چنین شرایطی که بوروکراسی اداری گسترش می‌یابد، نمی‌توان انتظار انجام کارها به بهترین نحو را داشت چراکه رشد زیرمجموعه‌های سازمان‌ها و تعدد کارکنانشان ضامن عملکرد بهتر نیست بلکه فعالیت‌ها کند‌‌تر و باهزینه بالاتر انجام می‌شود‌‌.

از این رو می‌توان خصوصی‌سازی را ضرورتی انکارناپذیر در شرایط کنونی دانست؛ ضرورتی که دکتر حسن روحانی نیز در جلسه‌ای که با نمایندگان مجلس داشت، بر اهمیت آن و همچنین خروج دولت از بنگاه‌داری تأکید کرد.

در همین خصوص به گفت‌و‌گو با حسن رسولی، عضو هیأت‌مدیره بنیاد باران و امید ایرانیان و همچنین عضو شورای‌عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان پرداختیم که ماحصل آن تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.

    دکتر روحانی در ضیافت افطار با نمایندگان مجلس به مسائل مهمی اشاره و بر این موضوع تأکید کردند که دولت بنگاه‌دار خوبی نیست. ضرورت اعتماد دولت به بخش‌ خصوصی و کاهش تصدی‌گری در امور را تا چه حد می‌دانید؟

دولت باید به جایگاه خود بازگردد و وظایف و مأموریت‌های ذاتی را که برعهده دارد، انجام دهند. دولت نمی‌تواند بنگاه‌دار خوبی باشد چراکه باید به اعمال حاکمیت و نظارت بر امور بپردازد.

صحبت‌های رئیس‌جمهور درخصوص خروج دولت از بنگاه‌داری تأکید بر مسلماتی است که به تجربه ثابت شده است. به اعتقاد من دولت باید تصدی‌گری خود را کاهش دهد و نه تنها به دور از بنگاه‌داری اقتصادی باشد، بلکه آن دسته از وظایف تصدی‌گرایانه خود را نیز باید به بازار و به بخش‌خصوصی واگذار کند و به حوزه اعمال حاکمیت و مدیریت کشور بازگردد و به تنظیم سیاست خارجی کارآمد و سیاست‌های مالی و پولی بپردازد و پشتیبانی توسعه و عملیات اقتصادی را به بخش‌های خصوصی و تعاونی‌ها واگذار کند و در موارد خاص بنا بر شرایط ضروری از حیث تنظیم برخی بازارها به صورت مقطعی مداخله دولت توصیه می‌شود. اما در کل نهاد دولت به جای بنگاه‌داری و انجام تصدی‌هایی که بخش‌های غیردولتی بهتر، ارزان‌تر و باکیفیت‌تر قادر به انجامش هستند باید به سمت وظایف حاکمیتی خود بازگردد.  قوه مجریه به دستگاه مدیریتی کارآمد نه یک بنگاه اقتصادی و یا یک هلدینگ بزرگ خدماتی باید تبدیل شود. دولت باید به بخش خصوصی بیشتر اعتماد کند. خصوصی‌سازی در بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان به طور عملیاتی اجرا می‌شود. باید در ایران نیز شرایطی فراهم شود تا دولت به تقویت بخش خصوصی و حمایت از طبقه متوسط و کارآفرینان و تأمین امنیت لازم و به کارگیری دیپلماسی کارآمد برای بهبودی فضای کسب‌و‌کار بپردازد. به اعتقاد من مداخله دولت در حوزه اقتصادی به معنای بنگاه‌داری و انجام تصدی‌گری‌های قابل واگذاری امری غلط است.

   به نظر می‌رسد با وجود این‌که بسیار بر امر خصوصی‌سازی تأکید شده است اما این مهم مسیر اشتباهی را طی کرده و ناقض اجرا شده است. در عمل به جای خصوصی‌سازی شاهد خصولتی‌سازی هستیم. به نظر شما چرا خصوصی‌سازی به معنای واقعی تحقق نیافته است؟

درست است که واگذاری بخشی از بنگاه‌های دولتی به بخش خصوصی می‌تواند سرآغازی برای ورود به چابک‌سازی دولت و گام برداشتن در راه رسیدن به یک حکمروانی خوب باشد اما درحقیقت همه موضوع را در برنمی‌گیرد به ویژه این‌که بخش مقدماتی در ایران به دلیل آماده و مجهز نبودن بخش خصوصی در گام نخست به خوبی به اجرا درنیامده است. خصوصی‌سازی واقعی زمانی انجام می‌شود که دولتمردان بپذیرند به صورت راهبردی از حوزه بنگاه‌داری خارج شوند و بنگاه‌ها را به بخش‌های تخصصی خصوصی مجهز و کارآمد واگذار کنند که آن بخش‌های خصوصی جایگزین مدیریت‌های دولتی شوند. متأسفانه این فرآیند در ایران به صورت ناقص اجرا شده است و درواقع می‌توان گفت در اکثر این موارد خصوصی‌سازی به معنای واقعی صورت نگرفته است. به عنوان نمونه مخابرات به عنوان یکی از بزرگترین بنگاه‌های خدماتی کشور سال‌‌های قبل با قیمت بسیار ناچیز از دولت جدا شد اما به مجموعه‌ای واگذار شد که اساساً فاقد ماهیت خدماتی و فلسفه وجودی بود و خصوصی‌سازی به معنای واقعی محقق نشد و فقط شاهد انتقال مالکیت و مدیریت از بخشی از حاکمیت که دولت بوده است به بخشی دیگر از نهادهای غیردولتی اما حاکمیتی بودیم. این مسیری که در راستای خصوصی‌سازی در ایران طی شده است، صحیح نبوده و باید مورد تجدیدنظر و اصلاح قرار گیرد.

 به نظر شما علت و موانع اصلی عدم تحقق خصوصی‌سازی به معنای واقعی کلمه چیست؟ این سنگ‌اندازی از چه ناحیه‌ای است؟

علت اصلی روند ناقص خصوصی‌سازی در ایران این است که تصمیمات بزرگ را با مطالعه و با استفاده از دانش روز بشر و تجارب سایر کشورها دنبال نمی‌کنیم و معمولاً برای حل مشکلات بزرگ دنبال بزرگترین راه‌حل ساده می‌گردیم. غافل از این‌که چنین تصمیمات بزرگی راه‌‌حل‌های بزرگ و پیچیده‌ای دارد که باید با تأمل بیشتر در این خصوص عمل کنیم.
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها