تدبیر24» لیستی اصلاحطلبان در انتخابات پنجمین دوره شورای شهر تهران ارائه دادند، موفق به پیروزی تام و تمام شد و همه چهرههای آن با رأی مردم پایتخت توانستند به ساختمان خیابان بهشت راه پیدا کنند. این فهرست موفق شد به طور کامل لیست اصولگرایان را شکست دهد و شورای پنجم را «شورای امید» نام دهد. به همین دلیل انتظارات از شورای اصلاحطلبانه پنجم بسیار بالاست. از سوی دیگر به مشکلات و چالشهایی که شوراها و شهرداریهای گذشته در تهران با آن دست و پنجه نرم میکردند، باعث شده که مسیر بسیار دشواری پیش روی اعضای اصلاحطلب شورای پنجم قرار بگیرد. یکی از مطالباتی که از این شورا میشود، بحث ایجاد شهرداری شیشهای و برخورد با فساد موجود در مدیریت شهری است. طی روزهای گذشته نیز بسیار از اینجا و آنجا شنیده میشود که برنامههایی برای پیگیری این موضوع از سوی اعضای شورای شهر جدید طرحریزی شده است و در ماههای آینده گزارشی در این باره به مردم ارائه خواهد شد. برای بررسی این مسائل، مهدی آیتی، عضو کمیسیون عمران مجلس ششم با «آرمان» گفتوگو کرده که متن آن را در ادامه میخوانید.
این روزها بر لزوم شفافیت مدیریت شهری تحت عنوان «شهرداری شیشهای» تاکید میشود. به نظر شما این موضوع تا چه اندازه میتواند به مدیریت شهری تهران کمک و منافع مردم تهران را تامین کند؟
بحث شفافیت و شیشهای بودن، تنها محدود به شهرداریها نیست؛ یعنی هر سازمان و وزارتخانهای میتواند شفاف و شیشهای باشد. شهرداری هم به عنوان یک نهاد، سازمانی عمومی و غیر دولتی است. وقتی شهرداری را عمومی میدانیم، به یک معنا یعنی نهادی حاکمیتی است. در نتیجه فقط موسسههای غیر دولتی و عمومی نیستند که باید شیشهای باشند؛ اداره همه نهادها و ارگانها اعم از دولتی و غیردولتی باید شفافسازی شود. یکی از نهادهای مردمی که این روزها زیر سوال رفته، بعضی خیریهها هستند. گفته میشود که برخی از این خیریهها به پوششی برای تجارت و برخی کارهای غیر قانونی تبدیل شده بودند. بنابراین بحث شفافیت تنها محدود به شهرداریها نیست. اینکه اداره شهرداری تهران به عنوان مدیریت شهری پایتخت باید شفافسازی شود، از واجبات است. از ملزومات و شورای شهر پنجم همین هست که اطلاعرسانی، شفافسازی و پاسخگویی شهرداری را در دستور کار قرار دهد. اعضای شورای شهر باید به مردم اعلام کنند که در شهرداری تهران به عنوان یک امپراتوری بزرگ، چه اتفاقاتی رخ داده است. شهرداری تهران، به لحاظ گردش مالی، درآمد و هزینه و همچنین به لحاظ وسعت سطوح مدیریتی از برخی وزارتخانهها و ارگانهای کشور بزرگتر است. در داخل شهرداری تهران حدود 600 پست کلیدی و حساس وجود دارد که این تعداد در مقایسه با برخی وزارتخانههای کشور رقم بسیار بالایی به حساب میآید. تعداد و هزینه پروژههایی که در شهرداریها صورت میگیرد، آنقدر رقمهای بالایی قلمداد میشود که به بودجههای عمرانی کشور نزدیک میشود و بعضا از آنها پیشی میگیرد. همه این مسائل نشان میدهد که شهرداری تهران سازمان بسیار مهمی است. شهرداری تهران یک دستگاه عمومی و همچنین به لحاظ وسعت مدیریتی بسیار بزرگ و گسترده است. چنین سازمانی اگر به دلیل فعالیتهای درآمدی و مدیریتی خود، غیر شفاف و محلی برای پنهانکاری باشد، قادر است در درون خود، مافیایی بزرگ و امپراتوری فاسدی را به وجود بیاورد. به همین دلیل من معتقدم بر اعضای شورای شهر پنجم واجب است که این شفافسازی را انجام داده و تقسیم قدرت و مدیریت را در شهرداری تعریف کنند تا دیگر شاهد اقدامات پنهان نباشیم.
در دورههای گذشته بحث شفافیت شهرداریها چگونه مطرح میشد؟
ما در دوره محمود احمدینژاد و محمدباقر قالیباف بر شهرداری تهران، کارنامه خوبی را در مدیریت شهری ملاحظه نمیکنیم. آرای مردم نیز گواهی بر این مدعاست که به طور کلی شورای شهر را تغییر دادند. کارنامه شهرداری در این بیش از 15 سال تصدی احمدینژاد و قالیباف بر شهرداری، پر از ابهامات مالی و پولی است که مرجع قانونی نداشته و قابل پیگرد و تحقیق و تفحص است. چرا باید مقابل عملکرد سازمان بزرگ و باعظمتی مانند شهرداری تهران که حجم عظیمی از گردش مالی و همچنین مقدار زیادی از طرحهای عمرانی در آن صورت میگیرد، علامت سوال قرار بگیرد و قسمتهای مدیریتی و مالی آن غیرشفاف باشد؟ چرا یک بار برای همیشه این کار در شهرداری تهران انجام نشود؟
آیا شوراهای شهر در این میان به عنوان «چشم مردم» و ناظر بر امور شهرداریها کوتاهیای ندارند؟
اگر شوراهای قبلی، یعنی چهار دوره شورای شهر تهران در مورد شفافسازی عملکرد شهرداری تهران اقدام نکردند، آنها نیز در کنار شهردارها مقصر هستند؛ یعنی ما تنها نمیتوانیم شهرداران را مقصر بدانیم. شوراها نیز به همان اندازه قصور دارند. شوراهای شهر وظیفه تصمیمگیری و نظارت بر شهرداری را دارند. آنها مقام عالی تعیین مدیر اجرایی یا شهردار هر شهر هستند. در نتیجه شوراها نمیتوانند از این اشتباهات خود را تبرئه کنند و کنار بکشند. این افراد نیز باید پاسخگو باشند و نمیتوانند بگویند ما در کوتاهیهایی که اتفاق افتاده تقصیر نداریم. به نظر من شوراها به اندازه شهردارها باید جواب پس دهند. شورای پنجم شهر تهران که در اختیار اصلاحطلبان است، باید یک رسیدگی تخصصی و کارشناسانه در همه زمینهها درباره عملکرد شهرداری تهران صورت دهد و در یک برنامه حداکثر سهماهه گزارشی شفاف و روشن به مردم ارائه دهند.
شورای شهر پنجم چگونه میتواند بدون اینکه اتفاقات شوراهای پیشین تکرار نشود، مناصب و پستهای شهرداری را در اختیار افرادی قرار دهد که متخصص این حوزه هستند و به رشد و پیشرفت شهرداری کمک میکنند؟
به نظر من شورا در تعیین مدیران ارشد کلیدی و پستهای کلیدی این سازمان باید نقش ارشادی و حمایتی داشته باشد. شورا هیچگاه نباید درگیر مسائل رانتخواری و پارتیبازی شود. متاسفانه دیدهایم برخی شوراها با امتیازاتی که در بحث مدیریت شهری در اختیارشان قرار میگیرد، دچار رانتخواری میشوند. این آفت شوراهاست. وقتی مدیران شهری ما در شوراهای شهر و روستا، بستگان، باندها، جناحها و آشنایان خود را به شهرداریها تزریق کنند، باعث یک فساد عظیم میشوند که از ابتدا دامن مدیریت شهری را میگیرد. به نظر من مدیران شهری کلانشهرها به ویژه پایتخت، باید آییننامهای تخصصی، کارشناسی و دقیق بنویسند و تصویب کنند که براساس این آییننامه بر مبنای شایستهسالاری، پاکدستی، خوشنامی، تخصصگرایی و تعهد افراد، لیست اسامی شایسته و با صلاحیت را گردآوری کنند. این فراخوان میتواند کاملا عمومی بوده و از طریق رسانهها و مطبوعات، به اطلاع عموم برسد. در نهایت لیست شایستگان و صلاحیتداران، به ویژه افرادی که دارای تخصصهای علوم شهری هستند، تهیه شود و از آن برای انتخاب مدیران شهرداری استفاده کنند. اگر ما یک آییننامه خوبی را تدوین و تصویب کنیم، میتوانیم با «شایستهسالاری»، مدیران لایق و باصلاحیتی را برای شهرداری تهران و دور از هر نوع باندبازی و رانتخواری به کار بگماریم.