یکی از اصلیترین برنامههایی که اکنون در دستور کار شورای شهر پنجم تهران قرار دارد، بحث انتخاب شهردار جدیدی است که جایگزین محمدباقر قالیباف خواهد شد. ویژگیها و شاخصههایی که در انتخاب شهردار باید مدنظر منتخبان شورای شهر قرار بگیرد، بحث بسیار کلیدی و حساسی است که افکار عمومی نیز با چشم باز این مسائل را دنبال میکند. برای بررسی این موضوع حسین کاشفی، فعال سیاسی اصلاحطلب با «آرمان» گفتوگو کرده که متن آن را در ادامه میخوانید.
شهر تهران مشکلات و معضلات متعددی در خود دارد. آیا در روند انتخاب شهردار جدید این موضوعات نیز باید مدنظر اعضای منتخب شورای شهر قرار بگیرد؟
مورد اول که باید در نظر داشت، این است که پاکدستی، توانمندی، مقبولیت، ارتباط با دستگاههای مختلف، اعتقاد به کار جمعی، ظرفیت استفاده از نظر متخصصان، پاسخگویی و... شاخصههای فردی یک شهردار است. مورد دوم درباره جامعنگری و تسلط به شرایط شهر تهران است. ساختوساز، عمران، فضای سبز، محیط زیست، ترافیک و... از مواردی است که شهردار جدید باید به آنها اشراف داشته باشد. باید سنجید که گزینههای مطرح تا چه اندازه با مسائل شهری ارتباط داشتهاند و همچنین در راستای نیازها و مطالبات مردم عمل کردهاند. معمولا در هر جایی این مسائل و مشکلاتی که در هر محیط وجود دارد، خواستههایی مبنی بر بهتر شدن وضع موجود مطرح میشود. بنابراین شهردار جدید باید مشکلات را بشناسد و مطالبات مردم را بداند تا بتواند با استفاده از نظرات کارشناسی، این چالشها را حلوفصل کند و وضع موجود را بهبود دهد. مردم تهران امیدوارانه به لیست امید رأی دادهاند تا در زمینههای مختلف احساس تحول کنند. شهر نیز مسائلی عدیده دارد که به آن اشاره شد؛ بنابراین شهردار آینده باید به این مسائل آشنا بوده و آگاهی دقیقی داشته باشد.
اخیرا دو نظر درباره انتخاب شهردار در رسانهها مطرح شده است. مطابق نظر اول، شورای پنجم به رغم انتقاداتی که به آن وارد است، شورایی تخصصی است و از این رو میتواند شهرداری انتخاب کند که ناآشنا باشد و به صورت ماشین امضا عمل کند تا بتوانیم امورات شهری را از طریق شورای شهر جلو ببریم تا بحث لابیگری برچیده شود و شورای شهر به شورای شهرداری تبدیل نشود. نظر دوم هم منوط به انتخاب شهردار به عنوان یک شخصیت ملی در جایگاه یک وزیر است. ارزیابی شما از این انتخاب چیست؟
وقتی ما از مدیر تعریفی ارائه میدهیم که قصد مدیریت یک سازمان گسترده را دارد، نباید به دنبال ماشین امضا باشیم. اینکه به صورت سمبلیک یک نفر را در این جایگاه قرار دهیم، باعث میشود شهرداری از جایگاه خود فاصله بگیرد. شهردار باید به بحث کلان مدیریت نظر و اشراف داشته باشد. البته یکی از مواردی که باید به آن توجه شود، این است که مدیر منتخب ما باید بتواند کار مشارکتی کرده و از نظر کارشناسان و خرد جمعی استفاده کند. نظرخواهی و کار جمعی با ماشین امضا تفاوت دارد. شهردار باید از کارشناسان استفاده کند و نظر صاحبنظران را در تصمیمات خود دخیل کند. اما اینکه یک نفر حضور داشته باشد و مهره شورای شهر باشد، امر درستی نیست. اگر قرار بود این اتفاق رخ دهد، دیگر نیازی به تعریف جایگاهی به عنوان شهردار نداشتیم و امور را به دست شورا میدادیم. توسعه شهر، ترافیک، عمران، محیطزیست و دیگر بحثهای مدیریت شهری، هر یک کارشناسان متعددی دارد که شهردار و شورای شهر باید از آنها کمک بگیرند، اما تصمیمات خود را به صورت مستقل اجرا کنند. شورای شهر نیز باید از این زمینهها استفاده کند. در امر نظارت و سیاستگذاری نیز لازم است که صاحبنظران دخیل باشند. بنابراین استفاده از صاحبنظران و کار جمعی محدود به شهردار نیست. مردم نیز چنین انتظاری داشتند که به لیست امید رأی دادند. استفاده از خرد جمعی باعث کارآمدی مدیران شهری خواهد شد. به همین دلیل است که من تاکید بسیار زیادی بر این مورد دارم.
برخی اعتقاد دارند که ما نباید از تجربه بد شورای اول هراس داشته باشیم؛ به این معنا که اگر در میان منتخبان مردم در شورا، شخصی وجود دارد که قادر به حضور در جایگاه شهرداری است، ایرادی ندارد و حضور یکی از اصولگرایان در شورای شهر مانعی ایجاد نمیکند و این فرصتی بهوجود میآورد تا اصولگرایی که وارد شورا میشود، در خصوص 12 سال گذشته پاسخگو باشد.
ما پیش از اینکه به این موضوع بپردازیم، باید به کارکرد و ماموریت شورا بپردازیم. در این شرایط توجه ما از جناحهای سیاسی دور میشود. بنابراین از یک طرف نکته مثبتی است که به رأی مردم احترام گذاشته میشود، چرا که مردم به دنبال یک شورای قوی و کارآمد بوده و اگر این شورا بتواند نیاز مردم در خصوص شهردار را تامین کند، انتظار مردم تامین شده است. شاید در درجه اول مردم به این لیست به عنوان اعضای شورا رأی داده باشند، اما گاهی ممکن است این افرادی که در شورا حضور دارند، ویژگیهایی داشته باشند که دیگران ندارند.
در نظر افکار عمومی شهرداری تهران از قدیم منبع فساد بوده است و شاید این موضوع مربوط به سازوکار شهرداری باشد. البته در سالهای اخیر به نظر میرسد این موضوع تشدید هم شده باشد. شورای جدید چگونه میتواند این موضوع را حل و فصل کند؟
شورای منتخب باید در این زمینه تلاشهای گستردهای انجام دهد. سلامت مالی و پاکدستی افراد، شاخصه بسیار مهمی است. قانونمندی و ایجاد سازوکاری دقیق و قانونی در شهرداری، یکی از موضوعات اصلیای است که باید در دستورکار شورای پنجم قرار بگیرد. تصمیمگیری فردی جدیترین موضوعی است که شهرداری را به این حالت درآورده است. تراکمفروشی، رانت، فساد مالی و... از بحثهایی است که شورای جدید و شهردار باید به آن بپردازند و اصلاح و سالمسازی را در دستور کار قرار دهند که هم شهرداری و هم دیگر سازمانها عاری از فساد شوند. کار فرهنگی و اداری در این زمینه باید همراه با هم پیگیری شود تا این چالش حل شود. تیمها و سازمانهای نظارتی نیز در این میان اهیمت بسیار بالایی دارند. نظارت بر تصمیمگیریها و امور اجرایی میتواند از بخش عمدهای از این مشکلات جلوگیری کند. رسانهها نیز نقش حساسی در این خصوص دارند. نظارت رسانهها لزوم پاسخگویی افراد را دوچندان میکند؛ هر زمان مردم در جریان دقیق امور قرار بگیرند، بحث فسار برچیده میشود. برای کشوری مانند ایران که علاوه بر نگرش دینی، از فرهنگی غنی هم برخوردار است، دور از شأن است که چنین بحثهایی وجود داشته باشد. این موارد میتواند اعتماد مردم را از مسئولان سلب کند و در آینده ضربات سنگینی بر پیکره مدیریت شهری وارد شود.