بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 March 29
کد خبر: ۸۲۳۵۱
تاریخ انتشار: ۰۹ تير ۱۳۹۶ - ۰۸:۰۹
بیش از یک ماه از مشخص‌شدن نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم و شوراهای شهر و روستا می‌گذرد.
باوجوداین، هنوز بخش قدرتمند جریان سیاسی ناکام، نخواسته یا نتوانسته دلایل رأی بالای مردم به حسن روحانی را درک کند و هجمه مداوم بر رئیس‌جمهور منتخب و جریان اصلاحات و اعتدال، ادامه دارد. برای فهم این مقاومت، شایسته است به دو نکته توجه شود. خوشبختانه نه در بین اصلاح‌طلبان و  نه در بین اصولگرایان عاقل و میانه‌رو، صورت‌مسئله «ابرچالش» های کشور، مبهم نیست و روشن است. به عبارت دیگر، مشکل تشخیص مسئله وجود ندارد و مشکل اصلی، موانع پیدا و پنهان در حوزه اجرا برای رفع این معضلات است؛ به‌عنوان‌نمونه در موضوع بی‌کاری، همه آن را به‌عنوان یکی از چالش‌های نخست کشور پذیرفته‌اند. سالانه یک‌میلیون و ٢٠٠ ‌هزار نفر وارد بازار کار می‌شوند. دولت روحانی توانسته با حفظ روند باثبات اقتصاد و رشد اقتصادی، به‌طورمیانگین سالانه ٧٠٠‌هزار شغل ایجاد کند، اما بی‌کاری تلمبارشده، روی گرده دولت سنگینی می‌کند. ما باید به ایجاد بالای یک‌میلیون شغل در سال برسیم. کسی منکر این نیست و همه این نکته را پذیرفته‌اند. ابرچالش بعدی، معضل محیط‌زیست و بحران آب است که چند عامل شناخته‌شده دارد. بخشی از آن به عدم مدیریت کارآمد منابع و کم‌توجهی‌های داخلی بازمی‌گردد و بخشی هم برون‌مرزی است؛ مثلا ترکیه روی رودخانه‌های مشترک با عراق و ایران، سد احداث کرده و تالاب‌های عراق و خوزستان خشک شده و معضل ریزگردها، بروز کرده است یا معضل نقدینگی و بحران بانکی. برای حل این چالش‌ها، راه معجزه وجود ندارد. کل ارکان حاکمیت نه‌فقط دولت و همه نیروهای فعال جامعه مدنی و مردم باید دست ‌به ‌دست هم بدهند و در ٢٠ سال آینده به‌تدریج این معضلات را مهار کنند. با همکاری همه‌جانبه و توجه به بخش خصوصی، باید برای ایجاد اشتغال کار کنیم. بنابراین مشکل کجاست؟ مشکل ما اجراست.  نکته دوم مدنظر نگارنده، بررسی مشکلات اجراست که از آن غفلت می‌شود. انتخابات در کشور برگزار شده است، اما یک گروه خاص، نتایج آن را برنمی‌تابد؛ گروهی که در انتخابات همه‌کار کرد و حرف‌هایی زد که اپوزیسیون نظام هم نمی‌زند، حالا که نتیجه نگرفته مرتب کافه را به‌هم می‌ریزد. برخی سؤال می‌کنند چرا این جریان، مطالبات را دامن می‌زند؟ باید گفت کار از دامن‌زدن به مطالبات گذشته است. در جریان انتخابات ما شاهد یک پوپولیسم افسارگسیخته از سوی این مانع‌تراشان بودیم. گفتند ٢٥٠‌هزار تومان یارانه می‌دهیم، کارانه می‌دهیم، به ١٦‌میلیون حاشیه‌نشین سند ملکی می‌دهیم، دارایی اقتصادی را دوبرابر می‌کنیم و مردم‌انگیزانه‌ترین حرف‌هایی که احمدی‌نژاد هم نزد را زدند. سخن اینها چی بود؟ مدعی بودند مشکل کشور اقتصادی است و ما می‌توانیم با توزیع پول آن را حل کنیم. تصورشان هم این بود که سرضرب پیروز می‌شوند.، ولی فراموش کرده بودند کشور ایران، کشور برره‌ای‌ها نیست. روستاییان هم می‌فهمند با این شیوه‌ها نمی‌شود کشور را اداره کرد. ما دیدیم حتی مناطق کارگری و روستایی هم به حرکت درآمدند و به این پوپولیست‌ها رأی ندادند، اما آنها پس از انتخابات به‌جای پذیرش رأی مردم، دوباره با تغییر کانال، به مخالفت‌ها و ممانعت‌ها ادامه دادند. 

همان نیرویی که برای حل مشکلات مروج پوپولیسم شده بود، حالا روی دنده دیگری افتاده و فریاد می‌زند بیایید در مملکت بی‌دینی رایج شده است. رأی مردم را تبدیل به رأی حرام و حلال کردند. اصل مسئله را در نظر بگیرید. مسئله این است که نیرویی در کشور ایجاد شده که به لحاظ اجتماعی، منطق و برهان ضعیف است، اما به لحاظ قدرت سیاسی، امکانات و حاشیه امنیتی که در اختیار دارد، قوی است. این نیرو می‌تواند اداره کشور را با مشکل روبه‌رو کند. حال این مشکل را چگونه باید حل کرد؟ اصلاح‌طلبان، عقلای اصولگرا، چهره‌های میانه‌رو و رئیس‌جمهور، باید با نهادهای اصلی کشور صحبت کنند. کجای جهان این‌گونه عمل می‌شود که امکانات عمومی را در اختیار نیرویی قرار دهند و به شکل متناوب تحت نام‌های مختلف، در روند منطقی اداره کشور و توسعه کارشکنی کنند و امکانات دولت پنهان را در اختیار داشته باشند. تا وقتی جلو این نیرو گرفته نشود مشکلات باقی است. مردم ایران با رأی خود به آنان می‌گویند از این روش‌ها دست بردارید. آنان زمان توسعه را از ایران می‌گیرند؛ به‌عنوان‌نمونه کل دوره احمدی‌نژاد تلاش کردند مسئله هسته‌ای را به مسیر دیگری هدایت کنند، اما در آخر فهمیدند راهی جز تعامل سازنده و باعزت وجود ندارد. درباره معضلاتی که در بالا به آن اشاره کردم هم راهی جز این نیست. همه این بحث‌ها می‌شود برجام. برجام یعنی اقدام مشترک برای مسائل مشترک از سوی همه نیروهای جامعه. همه نیروها باید بنشینیم و به تفاهم برسیم، ولی حوزه منافع بسیار قوی است و برای برخی جریان‌ها دشوار است که آن را ترک کنند، ولی راه‌حل همچنان اجماع بر سر معضلات کشور و اقدام مشترک از سوی همه نیروهاست. ٢٠ سال باید براساس توسعه کار کنیم تا چالش‌ها مهار شوند. مانع‌تراشی دولت پنهان، سمی مهلک برای پیشرفت کشور است.


حمیدرضا جلایی‌پور . جامعه‌شناس

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها