تدبیر24»در شرایط کنونی و بهویژه پس از برگزاری انتخابات بیش از هر زمان دیگری نیاز به انسجامملی و در سایه آن برقراری آرامش احساس میشود. چراکه بروز هرگونه ناآرامی و تنش در کشور موجب تلخ شدن حماسه باشکوهی میشود که مردم ایران در 29 اردیبهشت خلق کردند.
در حال حاضر بروز هرگونه اختلاف و تنش میان جناحهای مختلف، فضا را به سمت دوقطبی شدن سوق میدهد. بر کسی پوشیده نیست که پیش از انتخابات دوقطبی شدن فضا موجب افزایش شور و نشاط اجتماعی و در نهایت به تبع آن بالا رفتن میزان مشارکت مردم شد اما تداوم این فضا پس از انتخابات تهدیدی علیه امنیت ملی محسوب میشود و زمینه بروز هرگونه ناآرامی را فراهم میکند.
متأسفانه در شرایط کنونی که دولت در حال انتقال است، شاهد این هستیم که بسیاری از منتقدان با نقدهای غرضورزانه نه دلسوزانه به تخریب دولت تدبیر و امید و تضعیف عملکرد آن میپردازند. این در حالی است که اکنون بیش از هر زمان دیگری نیاز به آرامش و به تبع آن حفظ وحدت ملی احساس میشود.
از دیگر سو شرایط حال حاضر منطقهای که در آن به سر میبریم، اقتضا میکند که جمهوری اسلامی ایران با دیپلماسی فعال خود نقش میانجی را ایفا کند.
پرواضح است در چنین شرایطی کشور در داخل باید از انسجام ملی برخوردار باشد چراکه نقدهای مغرضانه راه به جایی نمیبرد. از این رو ضروری است که در شرایط کنونی همه جناحها به دور از تعصبات جناحی و اختلافات جزئی به حفظ و تقویت وحدت ملی بیندیشند و بر طبل مخالفت و عدم وحدت نکوبند چراکه تداوم اختلافات و کشانده شدن آن به سطح جامعه ناخودآگاه به نفع رژیمصهیونیستی و دشمنان ایران اسلامی تمام میشود.
در همین خصوص به گفتوگو با محمد کیانوشراد، نماینده مجلس ششم و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی پرداختیم که ماحصل آن تقدیم مخاطبان گرامی میشود.
متأسفانه اکنون برخی از هر حربه و فرصتی برای تخریب دولتی که مردم با رأی قانونی خود آن را انتخاب کردهاند، تلاش میکنند. این امر به طور ناخواسته حرکت در مسیر مشی دشمنان ایران اسلامی محسوب میشود. ارزیابیتان را از این رفتار بفرمایید.
مسألهای که در اینخصوص وجود دارد و میبایست آن را تبدیل به یک فرصت برای توسعه کشور نماییم، آن است که نفس وجود اختلاف و بگومگو و انتقاد از دستگاههای مختلف میتواند جنبههای مثبت کارکردی فراوانی داشته باشد. باید به این نکته توجه کنیم که آستانه تحمل مردم و مسؤولان در زمینههای انتقادی و یا حتی مخالفت میبایست افزایش یابد. نفس پذیرش دموکراسی به معنای دادن فرصت به گروه اقلیت جهت طرح دیدگاههای خود برای تغییر نظر دادن اکثریت کسانی است که به یک فرد و یا حزب و جریان سیاسی رأی دادهاند. پس وجود اختلاف و انتقادات بیمحابا از سوی جناح اقلیت و از دولتهایی که مستقر خواهند بود، به عنوان امری پذیرفتنی میبایست تلقی گردد و به عنوان یک فرصت نگریسته شود اما آنچه که در همه جوامع انسانی و خصوصاً جامعه و حکومتی که داعیه گسترش ارزشهای اسلامی را دارد امری ناشایست و همچنین خلاف قانون محسوب میشود، وجود توهین، دشنام، افترا و دروغگویی برای از میدان به در کردن حریف است. مخالفان دولت میتوانند از حق طبیعی انتقاد استفاده نمایند. دولت آقای روحانی نیز فرصت انتقاد را به مخالفان خویش داده است، اما توهین و ناسزا آنگونه که در راهپیمایی روز قدس شاهد آن بودیم و احیاناً اگر کسانی درصدد تداوم چنین تخریبهایی باشند، بدون تردید برخلاف مصالح ملی و درراستای سیاستهای تفرقهافکنانه دشمنان ایران خواهد بود.
در شرایط کنونی در منطقه شاهد تنش میان کشورهای عربی هستیم. در چنین شرایطی حفظ وحدت و انسجام ملی و کنار گذاشتن اختلافات جزئی را تا چه حد برای ایفای نقش فعالانه جمهوری اسلامی ایران در منطقه ضروری میدانید؟
در همه شرایط و در همه زمانها نیاز به حفظ وحدت و انسجام ملی احساس میشود و این امر فقط مختص یک زمان بهخصوص نیست. رسانهها و سیاستمداران نباید بهگونهای عمل کنند که با تغییر شرایط به نفع یا علیه آنها سخنشان تغییر نماید. جامعه ایران همیشه باید نسبت به تهدیدات خارجی همبستگیشان را حفظ کنند و همچنین ضروری است که خروجی پیامهای مسؤولان جمهوری اسلامی در زمینه سیاستخارجی به جهانیان یک پیام روشن و مشخص و مبتنی بر نظام دستگاه تصمیمگیر جمهوری اسلامی باشد اما حضور منتقدان آزاد و خارج از سیستم دولتی در زمینههای گوناگون نه تنها امری مذموم نخواهد بود بلکه میتوان از آن بهعنوان ابزاری مؤثر جهت چانهزنی دولتها و نظامهای سیاسی نیز استفاده کرد. آنچه که اهمیت دارد افشا و یا بیان مسائلی است که به صورت مشخص با منافع ملی جمهوری اسلامی در تضاد باشد البته ما شاهد رفتار دوگانه برخی از نهادهای تصمیمگیر درخصوص پرونده هستهای ایران بودیم. ما شاهد آن هستیم که در دوره آقای ریاست احمدینژاد بر قوه مجریه رسانهها از اظهارنظر و بحث پیرامون روند تصمیمگیری و اقدامات کشورمان در زمینه پرونده هستهای به شدت منع شده بودند. اما در زمان ریاستجمهوری دولت روحانی نه تنها این آزادی برای همه مطبوعات و منتقدان وجود داشت بلکه با توهین و افترا در برخی از نهادهای رسمی جمهوری اسلامی نیز اقدامات تیم هستهای ایران مورد تمسخر و یا توهین واقع میگشت. مسأله اساسی آن است که وجود آزادیهای سیاسی تحت هیچ عنوانی نمیبایستی از منتقدان و فعالان سیاسی و اجتماعی سلب گردد اما حفظ چارچوبهای امنیت ملی از جمله مواردی است که هر انسان وطندوست ایرانی نسبت به رعایت آنها تعهد اخلاقی و سیاسی خواهد داشت.
پرواضح است برقراری آرامش در جامعه ضرورتی انکارناپذیر است چراکه در سایه آن اصلاحطلبان و اصولگرایان قادر خواهند بود به اهدافشان جامه عمل بپوشانند. درخصوص ضرورت ایجاد و حفظ آرامش در کشور برای دستیابی به اهداف جناحهای مختلف بفرمایید.
بدون تردید توسعه هر کشور با آرامش و همبستگی اجتماعی رابطه معنادار و مشخصی دارد. توصیه به آرامش به معنای سکوت و حذف اختلافها از جامعه نیست. میتوان با حفظ چارچوبهای قانونی و با نقد تمامی دستگاههای اجرایی به ارتقای جامعه ایران کمک نمود، اما نکتهاساسی که در هر حالتی باید آن را رعایت نمود، رعایت چارچوبهای قانون اساسی بهعنوان سندی جهت رفع نهایی اختلافات و مخاصمات داخلی میان جریانات سیاسی و معیار مورد توافق فصلالخطاب بودن قانون اساسی است.