بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 April 19
کد خبر: ۸۳۶۳۷
تاریخ انتشار: ۲۰ تير ۱۳۹۶ - ۰۹:۰۶
ناصری:
عبدالله ناصری معتقد است : چالش های منطقه ای کشور باید از طریق«برجام منطقه ای» حل و فصل شود تا سرمایه گذاری خارجی لازم صورت بگیرد و اقتصاد کشور رشد کند.
تدبیر24»این صاحب نظر سیاس و مدیر عامل اسبق سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) ادامه داد، اگر چنین برجامی را شکل دهیم شاهد تحولی بزرگ در سرمایه گذاری خارجی خواهیم بود که توسعه اقتصادی ما را عملی خواهد کرد.
ناصری افزود: البته ورود به برجام منطقه ای یک اراده حاکمیتی می خواهد و از عهده دولت به تنهایی بر نمی آید، درست مانند برجام هسته ای.
وی معتقد است: اگر همچنان بخواهیم تعریفی سنتی و کهنه از امنیت ملی داشته باشیم، دچار چالش هایی جدی در تنظیم روابط منطقه ای و جهانی خود خواهیم بود. چون دنیا تغییر کرده و بسیاری از مفاهیم سیاسی نیز به تبع آن باید عوض شود.
بخش نخست این گفت و گو در خصوص ویژگی های کابینه روز یکشنبه گذشته منتشر شد و بخش دوم در خصوص اولویت های دیپلماسی دولت دوازدهم پیش روی شماست.
مشروح این بخش در پی می آید:

ایرنا: آقای روحانی ناخواسته سیاست خارجی را اولویت نخست خود قرار داد و حداقل در 2 سال نخست ریاست جمهوری به توافق رسیدن با جامعه جهانی بر سر مساله هسته ای و لغو تحریم ها را سرلوحه کار خود قرار داد. آثار برجام به تدریج در اقتصاد کشور در حال خودنمایی است که بازگشت کمپانی نفتی توتال نشانه ای آشکار از آن است. اما روحانی بر سر ارتقای رابطه خود با دیگر کشورها به مانع بزرگی برخورد و آن روی کار آمدن فرد جنگ طلبی به نام دونالد ترامپ است. بحران خاورمیانه هم گویی با تغییر رییس جمهور آمریکا شیب تندتری گرفت. رییس جمهور روحانی باید در حوزه سیاست خارجی چه اقداماتی را در دستور قرار دهد؟
ناصری: بی تعارف باید بگویم که در 4 سال اخیر بدترین مناسبات منطقه ای را داشته ایم که در طول حیات جمهوری اسلامی بی نظیر بوده است. حتی در زمان جنگ نیز وضع اینگونه نبود.
این یعنی حوزه سیاست گذاری خارجی و دستگاه دیپلماسی ما دچار یک اشکال است که حتما باید آن را حل کند. البته بخشی از آن به دولت بر می گردد و قسمتی از آن نیز فرادولتی است.
عربستان قطب جهان اهل سنت و ایران قطب دنیای تشیع است. هر دو هم صاحب قدرت منطقه ای هستند. تحولاتی که در حکومت عربستان رخ داده است و لابی قدرتمندی که بین سعودی ها و برخی کشورهای منطقه با اسرائیل صورت گرفته از سویی و روی کار آمدن فردی بسیار غیرقابل پیش بینی در راس ابرقدرتی چون آمریکا، ضرورت حل این مساله را همانند آنچه در برجام رخ داد آشکار می کند.
درست است چند روز قبل شاهد قرارداد مهمی با توتال بودیم اما واقعیت این است که ما در تنگناهای بین المللی قرار داریم.
اگر این مشکلات منطقه ای در آینده ای نزدیک حل نشود، کشور نخواهد توانست در حوزه سرمایه گذاری خارجی که یکی از بزرگ ترین دستاوردهای لغو تحریم ها است، موفقیتی کسب کند. اصلی ترین گشایش اقتصادی ایجاد شده بعد از برجام مربوط به همین حوزه سرمایه گذاری خارجی است که باید گسترش و تدوام پیدا کند.
وقتی سرمایه گذار اروپایی وارد ایران می شود باید احساس امنیت کند در غیر این صورت سرمایه اش را به جریان نخواهد انداخت و بسیاری از مشاغل ایجاد نخواهد شد.
همانطور که همه بخش های حاکمیت از صدر تا ذیل به تیم مذاکره کننده هسته ای اعتماد کامل کردند و چک سفید امضا دادند که ماحصل آن برجام و رفع تحریم ها بود بایست به دستگاه دیپلماسی کشور یعنی وزارت امور خارجه در رفع تنش های منطقه ای اطمینان کرد. حاکمیت بایست به آقای ظریف و وزارت خارجه محوریت دهد تا هماهنگی لازم بین کانون های قدرت ایجاد شود.

ایرنا: آقای دکتر شما استاد تاریخ مطالعات اسلامی هستید و کشورهای منطقه را خوب می شناسید. با توجه به رفتارهایی که اخیرا از دولت عربستان بخصوص رفتاری که با قطر داشت و اتفاقاتی که در سطح منطقه شاهد آن هستیم، سیر مناسبات ما با قدرت های منطقه ای مانند سعودی ها به چه سمتی می رود؟
ناصری: ببینید نقطه توجه دستگاه دیپلماسی و حاکمیت در تنظیم مناسبات منطقه ای و بین المللی جمهوری اسلامی باید برجام باشد. برجام هویت امروز و فردای ایران است. هر اتفاقی که آن را مخدوش کند به ضرر ماست. معتقدم باید برجام را بسیار فراتر از چارچوب مذاکرات متعارفی که طی دو سال در ژنو و وین و غیره برگزار شد در نظر گرفت.
قطعا سعودی ها با برجام مخالفند و می خواهند علاوه بر آمریکا، دولت های اروپایی را نیز بر ضد آن بسیج کنند.
از طرفی مسایلی که اخیرا بین قطر و کشورهای جنوبی خلیج فارس پیش آمده به درازا نخواهد کشید و حل می شود.

ایرنا: چرا تنش بین کشورهای جنوب خلیج فارس با قطر را طولانی نمی دانید؟
ناصری: قطر کشوری کوچک اما ثروتمند است. قدرت رسانه ای بالایی دارد و از نظر توان اقتصادی و صادرات گاز و نفت مورد اعتماد کشورهای صنعتی است. بنابراین از بیم از دست دادن منافع خود را درگیر ستیزی طولانی با قطب اهل تسنن یعنی عربستان نخواهد کرد.
قطر یکی از پایگاه های اصلی آمریکا در منطقه است. حتما عربستان از نظر توان نظامی هوایی، زمینی و دریایی برتری بسیار محسوسی بر آن خواهد داشت و حتی قدرت تصرف نظامی قطر را هم خواهد داشت. عربستان حتی از نظر تاریخی هم نسبت به قطر مدعی است. اما هرگز بدون هماهنگی با آمریکا به جنگ با قطر نخواهد پرداخت.
از طرفی هر گونه نبرد نظامی بازار نفت جنوب خلیج فارس و اقتصاد منطقه را دستخوش فراز و فرودهای جدی خواهد کرد که این مساله نه مطلوب کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس است و نه اروپا که برای تامین نیاز سوختی خود چشم به خاورمیانه دوخته است.
دولت دوم آقای روحانی باید فایل بسیار ویژه و پررنگی را برای حل چالش های منطقه ای با کشورهای پیرامون باز کند. درست مانند آن اراده و همتی که برای توافق با 1+5 به خرج داد.
در صدر این برنامه هم باید افتتاح سفارت عربستان و ارتقای روابط دو کشور در بالاترین سطح همکاری قرار گیرد.
هر چند حاکمان عربستان دچار دگردیسی شده اند اما همچنان به قدرت نظامی قابل توجه ایران در منطقه واقف هستند. با تجربه ای هم که درباره عراق و افغانستان وجود دارد هیچ کشوری نمی خواهد دیگر وارد برخورد نظامی با دیگری شود.
فایل رفع تنش با کشورهای منطقه باید به صورت خیلی جدی در دولت دوازدهم باز و به اندازه برجام جدی گرفته شود.

ایرنا: برخی ناظران معتقدند با توجه به تند شدن رفتار سعودی ها امسال نباید اعزام حجاج به عربستان صورت می گرفت. نظرتان چیست؟
ناصری: بگذارید خاطره ای تعریف کنم. بعد از کشتار حجاج ایرانی در سال 66، حج سه سال قطع شد. اما امام(ره) در آخرین وصیت های شفاهی خود به مرحوم حاج احمد آقا گفت: بگویید دولت برود و مساله حج را حل کند.
در حالی که ایشان دو سال قبل بیانیه داده بودند که اگر از صدام بگذریم از آل سعود نخواهیم گذشت. اما معنای بیانیه این نبود که حج باید برای همیشه تعطیل شود بنابر این در روزهای پایانی عمر خویش سفارش کردند موانع برداشته شود.
حج یک فریضه عبادی است. سعودی ها هوشمندی به خرج داده و مساله حج را از مساله روابط سیاسی خود جدا کردند و پذیرفتند که پس از یکسال وقفه دوباره برگزار شود.
الان برخی از حجاج با این تحلیل که من پولم را به عربستان نمی دهم تا بمب بر سر مردم یمن و سوریه بریزد از حج واجب خود چشم پوشی می کنند.
اینکه حج در چنین شرایطی واجب است یا خیر، بحثی تئوریک و در صلاحیت صاحب نظران این حوزه است اما من از زاویه ای دیگر به موضوع می پردازم.
اما درباره حج امسال دو دیدگاه مهم مطرح است.
دیدگاه اول می گوید مادامی که روابط سیاسی خود را با عربستان حل نکرده ایم مساله حج را هم باید ذیل آن ببینیم.
اما دیدگاه دوم معقتد است حج یک مساله فردی و تکلیف شرعی واجب است. بنابراین نمی توانیم راه آن را ببندیم.
عربستان هم سال پیش اعلام کرد که هر چند سفارتخانه ای در ایران ندارم ولی اگر هر ایرانی از سفارت عربستان در دیگر کشورها ویزا تهیه کند، ممانعتی برای سفر حجش ایجاد نمی کند.
اگر امروز هم تصمیم به اعزام حجاج گرفته شده است همانطور که سخنگوی دولت گفت این یک تصمیم حاکمیتی بوده است.
حال برخی می روند و حج خود را عقب می اندازند و عده ای دیگر نوبتشان جلو می افتد.
عده ای می گویند امسال شرایط حجاج ایرانی خیلی سخت تر خواهد بود و برخی دیگر معتقدند تجربه تاریخی نشان داده که بهتر خواهد بود. این دیگر مسایل شخصی است.
اما اگر نظر مرا بخواهید می گویم چون حاکمیت ایران تصمیم گرفته خارج از مناسبات دیپلماسی به مساله حج نگاه کند و عربستان هم به قول خود تنها به عنوان خادم الحرمین به موضوع نگریسته است، نباید فضای تند بین ایران و عربستان را چندان در مساله حج دخالت دهیم.

ایرنا: پیشنهاد مشخص شما برای حل مسایل منطقه ای ایران و دیگر کشورها چیست؟
ناصری: معتقد به « برجام منطقه ای» هستم که وقوع آن در دولت دوم روحانی ضروری است.
ما اصلاح طلبان بعد از برجام هسته ای از لزوم « برجام ملی» سخن گفتیم. منظورمان گفت و گوی ملی برای ایجاد تفاهم بود. امروز خیلی از اصولگرایان هم چنین چیزی را برای دولت دوازدهم مطرح کرده اند.
ما باید مساله مان را با عربستان حل کنیم چرا که این کشور قطب جهان اهل سنت است.

ایرنا: برجام منطقه ای مد نظر شما چه ویژگی هایی دارد؟
ناصری: برجام منطقه ای بسیار پیچیده است ولی نه به دشواری و پیچیدگی های برجام هسته ای. اگر کانون اصلی تنظیم مناسبات منطقه ای ما وزارت خارجه باشد این برجام شکل می گیرد اما اگر نقطه کانونی تنظیم مناسبات منطقه ای ما وزارت خارجه نباشد، برجام منطقه ای هرگز صورت نخواهد گرفت.
این برجام آثار خود را بسرعت در منطقه نشان خواهد داد.
ما بایست ضمن حفظ هویت سیاسی، فرهنگی، اعتقادی خود به دنبال برجام منطقه ای باشیم. با توجه به شرایط حساس منطقه و جهان و ضرورت حفظ منافع ملی اگر چنین برجامی را شکل دهیم، شاهد تحولی بزرگ در سرمایه گذاری خارجی خواهیم بود که توسعه اقتصادی ما را عملی خواهد کرد.
البته ورود به برجام منطقه ای یک اراده حاکمیتی می خواهد و از عهده دولت به تنهایی بر نمی آید، درست مانند برجام هسته ای و لازم است پیش از آن یک چرخش در فضای رسانه ای کشور با محوریت رسانه ملی ایجاد شود.

ایرنا: در جریان برجام پرونده از شورای عالی امنیت ملی گرفته شد و به دست وزیر خارجه سپرده شد. حتی یادم است در مصاحبه با شما گفتید که دو روز بعد از انتخابات 92 و در حالی که هنوز اعضای کابینه اول آقای روحانی مشخص نبودند، پرونده با دستور مقامات عالی نظام جهت حل و فصل در اختیار آقای ظریف قرار گرفت.
اما شاید این اتفاق نظر درباره شکل گیری برجام منطقه ای وجود نداشته باشد.
سوال اصلی این است که آیا اصلا می توان گفت ضرورت وقوع چنین مدلی از برجام در سطح منطقه توسط تمام رئوس نظام جمهوری اسلامی حس شده است؟
ناصری: کانون تنظیم روابط بین الملل مساله صلح و جنگ است. اگر برای کشوری منافع ملی در اولویت باشد، هرگز وارد جنگ با دیگران نمی شود.
خود آمریکا که بزرگ ترین قدرت نظامی دنیا است نیز با تجربه ای که در عراق و افغانستان آموختند و هزینه بسیار سنگینی که پرداختند دیگر از جنگ استقبال نمی کنند. چه جمهوری خواهان روی کار باشند چه دموکرات ها؟ نبرد نظامی که آمریکایی ها با ادعای واهی تجهیز ارتش عراق به سلاح های کشتار جمعی برپا کردند، چیزی جز هزینه برای آنها نداشت. ملت عراق هم تا امروز گرفتار این تهاجم نظامی است.
ورود نیروهای آمریکایی به خاک عراق زمینه را برای شکل گیری گروه های تندرویی مانند داعش مهیا و کل منطقه و جهان را عاصی کرد. اما بگذارید از تجربه خودمان بگویم. ما در دوره اصلاحات بهترین گفت و گو و تعامل را با افغانستان داشتیم. بدون اینکه از اهداف جمهوری اسلامی در چارچوب های کلان حاکمیتی خود خارج شویم.
حادثه 11 سپتامپر که رخ داد اگر عکس العمل سریع ایران مبنی بر اعلام همدردی و محکومیت آن حادثه نبود به احتمال بسیار زیاد آمریکا دست به اقدام نظامی علیه ما می زد. تحلیل بسیاری از کارشناسان خبره حوزه سیاست خارجی هم همین بود.
منظور من از برجام منطقه ای تضعیف قدرت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران نیست. این توان مورد اذعان و اعتراف همه همسایگان و دیگر کشورهای جهان است. اما این قدرت نظامی باید پشتوانه ای برای پیشبرد اهداف و حل مشکلات ملی ما باشد. به عبارتی در بزنگاه ها یا هنگام مذاکرات نباید هیچ اقدام نظامی غیرموجهی صورت گیرد که البته نمی گیرد.
من کلید واژه ای را در مصاحبه با سایت دیپلماسی ایرانی به کار بردم و اکنون هم می گویم: 'اگر امروز همین طور که ما جنگ نرم و جنگ سخت را به کار می بریم و می گوییم دوران جنگ نرم است که واقعا هم همین طور است این صفت را برای واژه استعمار هم باید به کار برد. دوران استعمار سخت گذشته است و امروز خیلی از کشورها شاید بدون اینکه خودشان هم آگاه باشند، مستعمره نرم کشورهای دیگر هستند. ما باید به این مفهوم کلیدی در تنظیم روابط منطقه ای و بین المللی خود توجه کنیم.'
من باز دوباره تاکید می کنم ما اگر مسایل منطقه ای خودمان را حل نکنیم که در راس آن رابطه با عربستان است، حتما دچار چالش های دیگری در زمینه سرمایه گذاری خارجی و دیگر حوزه ها خواهیم شد و تاثیر بدی را بر مسایل داخلی و اقتصادی ایران می گذارد.
برجام منطقه ای قرار نیست ساختار شکنانه باشد بلکه رییس جمهور و وزیر خارجه قطعا باید در چارچوب تعریف شده نظام حرکت کنند. من همیشه به خرد جمعی در تصمیمات خارجی نظام معتقد بوده و هستم.

ایرنا: با این حساب ما باید تعریف خود را از امنیت عوض کنیم؟
ناصری: بله. به نکته مهمی اشاره کردید. اگر همچنان بخواهیم تعریفی سنتی و کهنه از امنیت ملی داشته باشیم دچار چالش هایی جدی در تنظیم روابط منطقه ای و جهانی خود خواهیم بود. دنیا تغییر کرده و بسیاری از مفاهیم سیاسی نیز به تبع آن باید عوض شود.
البته قصد ندارم نسخه مشخصی برای تنظیم روابط منطقه ای بپیچم چون بالاخره به قول معروف «صلاح مملکت خویش خسروان دانند».
اما تجربه تاریخی به من می گوید همچنان که برجام با یک اراده حاکمیتی انجام پذیرفت و دستاورد بسیاری هم داشت و همه ارکان حکومت و در راس آن رهبری و مردم پیروز آن بودند، امروز هم باید برجامی در سطح منطقه رخ دهد تا همسویی و وفاق را در تنظیم مسایل منطقه ای خودمان با همسایگان شکل دهیم.
بدون تعارف باید گفت امروز سخت ترین شرایط دیپلماسی را داریم که حتی از زمان دولت آقای احمدی نژاد نیز سخت تر است زیرا در زمان وی لااقل روابط با عربستان در سطح سفارتخانه برقرار بود.
حمله داعش به مجلس شورای اسلامی زنگ خطری برای هر دو جناح سیاسی بود. هر چند هر دو جناح سیاسی همراهی و همنوایی خوبی را در برخورد با این مساله نشان دادند.
این هشدار باید امروز مورد بهره برداری قرار گیرد. یعنی شما در جمهوری اسلامی که 6 سال است بیشترین هزینه را در منطقه برای مبارزه با تروریست های سازمان یافته کرده و بیشترین تلفات را هم داده است ، یکمرتبه صبح از خواب بیدار می شوید و مشاهده می کنید که مجلس دو یا سه ساعت در تصرف گروهک داعش قرار گرفته است.
یعنی این جریان تروریستی در داخل ایران هم نمایندگانی داشت. این گواه آن است که ما باید رویکردمان را نسبت به مفهوم امنیت ملی مورد بازنگری قرار دهیم. مخصوصا نهادهای نظامی ما باید در این باره دوباره اندیشی کنند.
صحبتم را تمام کنم. در جریان برجام شاهد بودیم که وقتی حاکمیت به دیپلمات ها اطمینان کرد و دستشان را هم باز گذاشت، دستاوردهای بزرگی برای حکومت و مردم به دست آمد. درباره مسایل منطقه ای هم اگر دستگاه دیپلماسی محور تصمیم گیری ها قرار گیرد این قابلیت را دارد که کاری کند تا با حفظ چارچوب های نظام و با پرداخت هزینه کمتر منافع ملی و منطقه ای و جهانی خود را تامین کنیم.
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها