مذاکرات هستهای مبتنی بر حقوق مردم ایران و مصالح عمومی کشور دنبال میشود و خوشبختانه این رویکرد از یک حمایت حاکمیتی خوب و یک حمایت مردمی برخوردار است. . .
تدبیر24 : باید توجه داشت که وضعیت کنونی کشور در سیاست
خارجی میراث دولتهای گذشته برای دولت یازدهم محسوب میشود بنابراین استدلال این
است که کشور در وضعیتی قرار گرفته که باید مسئولان دستگاه دیپلماسی کشور با دقت
بیشتری مسائل را دنبال و تصمیماتی را اتخاذ نمایند که منافع ملی حفظ شود. بی شک در
شرایط فعلی کشور نیاز است که تمام امکانات و توان کشور در خدمت اهداف ملی قرار
بگیرد. به طور مشخص، کشور چالشهای بسیار زیادی را تا کنون با اعضای 1+5 بر سر
مسائل هستهای داشته است.
برای آنکه ایران بتواند بر چالشهای پیش رو
غلبه کند، نیاز به استفاده از توان ملی کشور است. اکنون فرصتی فراهم شده است که
ایران و 1+5 بتوانند به مذاکرات موضوعی و فنی تر از گذشته نگاه کنند. این فرصتی است
که در صورت بهرهبرداری مثبت از آن دولت میتواند با کاهش اثرات تحریمها قدمهای
مهمی را برای حل مشکلات داخلی بردارد. اکنون باید ادعا کرد که تحریم هم به اقتصاد
ملی لطمه وارد کرده است و هم فشارهایی را بر مردم وارد میکند. هرچند طرفهای
تحریم کننده هم با مشکلاتی روبرو خواهند شد.
بی شک وظیفه هر دولتی است که این گونه مشکلات
را با تدبیراتی که میاندیشد حل کند. اکنون فعالین سیاسی کشور با دو نظریه روبرو
هستند؛ یک نظریه معتقد است که ورود تمام قد ایران در مذاکرات لزومی ندارد یا در دیدگاه
افراطی برخی تحلیلگران بر این نظرند که ایران در صورت تحت فشار قرار گرفتن باید
باکشورهای غربی قطع ارتباط کند. در پاسخ به این گروه میتوان این گونه گفت که کشور
میتواند ضمن ارتباط داشتن با دنیای خارج و گفتوگو با کشورهای موثر در دنیا منافع
ملی خود را حفظ و اثرات تحریمها را بر اقتصاد ملی اش کاهش دهد. این که کشور
بتواند در حالت تحریم و تنش با دنیای پیرامون موقعیت و منافع ملی اش را حفظ کند
حرفی گزاف و غیرمنطقی محسوب نمیشود. اما گروه دیگری وجود دارد که معتقد است
ایران میتواند وارد مذاکراتی موضوعی و هدفمند با 1+5 شود. عقیده این گروه اکنون
در دیپلماسی دولت یازدهم رویکرد غالب است. مذاکرات هستهای مبتنی بر حقوق مردم
ایران و مصالح عمومی کشور دنبال میشود و خوشبختانه این رویکرد از یک حمایت
حاکمیتی خوب و یک حمایت مردمی برخوردار است.
البته
باید اذعان کرد که مذاکرات ایران و 1+5 هم در داخل و هم در خارج مخالفانی دارد. در
خارج از کشور گروههای تندرو در آمریکا، اسرائیلیها و جناحهای وابسته به آنها در
آمریکا و کسانی که نمیخواهند رابطه ایران و غرب بهبود پیدا کند، به واقع میتوان
گفت از بهبود این رابطه به شدت وحشت زدهاند. در داخل ایران هم گروههایی هستند که
تفکرشان افراطی و تحلیلهایشان مبتنی بر مبانی غیرواقعی و شعاری است. باید ادعا
کرد که گروههای افراطی داخل کشور در ظاهر توجه نمیکنند که مصلحت کشور امروز
چیست. البته هیچ اشکالی در انتقاد کردن و بیان دیدگاههای مختلف در مورد مذاکرات
نیست اما انتقادات باید سازنده باشد نه تخریبی؛ نباید این فرصت را به رقبا و
دشمنان داد تا پروسه اعتماد سازی ایران و 1+5 را با مشکل روبرو کنند؛ پروسهای که
با آغاز دولت یازدهم حرکت خود را آغاز کرده و امید میرود که سرانجام به نقطه
مثبتی برسد. تیم مذاکره کننده ایرانی به صورت همه جانبه باید حمایت شود.
از جمله این حمایتها حل مشکلات و اختلافات در
درون کشور است. در صورتی که در داخل کشور اختلافات به حداقل ممکن برسد این وحدت
ملی موجب ایجاد یک پشتوانه قوی برای مذاکره کنندگان خواهد شد. همه فعالین سیاسی
باید متوجه باشند که به مسائل داخلی و خارجی باید به یک صورت نگاه شود. اگر این
گونه به مسائل توجه نشود قطعا کشور نمیتواند مذاکرات را به درستی به پیش ببرد.
بنابراین باید انتظار برقراری وحدت ملی در کنار مذاکرات هستهای داشت.با ترکیب این
دو مقوله است که مذاکره کنندگان کشور قادر خواهند بود با پشتوانه قویتری در گفتوگوهای
ایران و 1+5 شرکت کنند. ولی جای تاسف دارد که برخی نهادها و گروهها برخلاف حرکت
دولت یازدهم که برقراری وحدت ملی در کشور است اقداماتی را انجام میدهند که بیشتر
ضربه زننده به وحدت است. فعالین سیاسی کشور باید متوجه باشند که بدون پشتوانه ملی
نمیتوان مذاکرات هستهای را با قوت به جلو هدایت کرد. البته باید اذعان کرد که
مذاکرات هستهای تا کنون به خوبی پیشرفت کرده و نتایج مثبتی داشته است که نتیجه
همین حمایتهای مردمی و حاکمیتی از تیم مذاکره کننده ایران بوده است.