بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
پنجشنبه ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 25
کد خبر: ۸۶۹۷۳
تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۳:۵۱
فراهانی:
مجید فراهانی عضو شورای شهر پنجم شهر تهران می گوید تهران بر اثر تراکم فروشی مانند فردی شده است که خون خود را می فروشد تا امرار معاش کند و با این کار روز به روز ضعیف تر می شود.
تدبیر24»وی از اعضای فهرست امید در انتخابات شورای شهر تهران و دبیرکل حزب ندای ایرانیان است.
گفت و شنود ایرنا با ایشان از بدهی های شهرداری تهران شروع و به برنامه های شورای پنجم برای اداره شهر تهران کشیده شد. از ترافیک و آلودگی هوای تهران سخن به میان آمد و با سوالی درباره تراکم نیرو در شهرداری تهران پایان یافت.
شرح این گفت و گو در پی می آید:


ایرنا: از بدهی های به جا مانده شهرداری تهران آغاز کنیم. رقم واقعی این بدهی چقدر است؟
فراهانی: به خاطر حضورم در کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر جلسه ها و بررسی های متعددی درباره بدهی هایی شهرداری تهران داشته ام. طبق آخرین آماری که به شکل رسمی از زیرمجموعه های شهرداری تهران دریافت کرده ایم این نهاد حدود 25 هزار میلیارد تومان بدهی سررسید شده دارد که بیش از نیم آن به بانک شهر و مابقی به اشخاص حقیقی، ارگان ها و بانک های دیگر است.
علاوه بر این شهرداری تهران حدود 40 هزار میلیارد تومان پروژه نیمه تمام دارد که بخشی از آن صورت وضعیت شده اما هنوز مورد تایید خود شهرداری قرار نگرفته است.
سرجمع شهرداری تهران اکنون نزدیک 65 هزار میلیارد تومان بدهی جاری و آتی دارد.
بودجه شهرداری تهران حدود 18 هزار میلیارد تومان است. یعنی شهرداری مانند پدر خانواده ای می ماند که سالیانه فقط 12 میلیون درآمد دارد اما 50 میلیون هم به در و همسایه بدهکار است و باید با این 12 میلیون هم امورات خانه را بگذارند و هم بدهی اش را بدهد.
این اوضاع اسفناکی است که شهرداری تهران از نظر اقتصادی دارد. اما بدتر از این وقتی است که بدانیم 70 درصد از همین درآمد سالانه شهرداری وابسته به تراکم است یعنی عوارض و جرایم ساختمانی به عبارتی بسته ای که ما از آن به عنوان شهر فروشی یاد می کنیم.
اما این 70 درصد هم به واسطه رکود چند سال اخیر از سویی و پیش فروش کردن تراکم از طرفی دیگر معلوم نیست دیگر قابل تحقق باشد.
بخش عظیمی از این تراکم های فروخته شده، سیار و هولوگرام دار است. یعنی تراکمی که هنوز بارگزاری نشده و روی ساختمان ها ننشسته است. شهرداری برگه کاغذی داده و به خریداران گفته این تراکم سیار متعلق به شماست هر وقت خواستی ساختمان بسازی از آن استفاده کن.
ما در جلسات متعددی که برگزار کرده ایم هنوز نتوانسته ایم آمار دقیقی از این تراکم های پیش فروش شده به دست بیاوریم فقط به طور مثال شنیده ایم که یکی از ارگان ها 4 هزار میلیارد تومان از این تراکم ها را در اختیار دارد.
این موارد نشان می دهد که ما با شهر ورشکسته ای روبرو هستیم که فوری ترین مساله آن اداره اقتصادی اش است. مانند خانواده ای که درآمدش کفاف برآورده شدن نیازهای اصلی فیزیولوژیکی اش را هم نمی دهد.
حال ما که مخالف شهرفروشی هستیم و به درستی آن را تخریب مستمر شهر می دانیم ، می خواهیم ببینیم چطور می توان هم شهر را اداره کرد، هم بدهی هایی آن را پرداخت و هم تراکم فروشی نکرد و این هزینه ها را با ایجاد درآمد پایدار شهری تامین کرد که این خود پازل بسیار پیچیده ای است.
همین الان مساله اصلی شهردار تهران، چگونگی تامین سالانه چهار هزار و هشتصد میلیارد تومان برای پرداخت حقوق پرسنل است. حقوقی که در ماه های گذشته با لطایف الحیلی از جاهای مختلف تامین شده است.
سالانه چهار هزار میلیارد تومان هم هزینه رفت و روب شهر، جمع آوری پسماند، نگهداری فضای سبز و سایر امور واجبی است که اگر پرداخت نشود شهر تهران از بین می رود.
یعنی تقریبا نیمی از این بودجه 18 هزار میلیارد تومانی سالانه شهرداری تهران اضطراری است. یعنی شما اگر هیچ کاری هم برای شهر تهران نکنید ناگزیر از پرداخت آن هستید.
اگر تمام این بودجه 18 هزار میلیاردی هم محقق شود تنها حدود 9 هزار میلیارد تومان باقی می ماند تا شهرداری بدهی 65 هزار میلیارد تومانی خود را پرداخت کند.
این حاکی از آن است که شما باید این بدهی را قسط بندی و پرداخت کنید. آن هم نه در یک برنامه 4 بلکه 8 ساله.
بر این اساس بنا شده شهردار منتخب و رییس شورای شهر در اولین فرصت بعد از روی کارآمدن شورای جدید، طی کنفرانسی مطبوعاتی به رسانه ها و مردم گزارش کنند که شهر را در چه وضعیتی دارند تحویل می گیرند.


** تصدی گری خبری وظیفه شهرداری نیست

ایرنا: به تازگی بحثی را خبرنگار یکی از روزنامه ها مطرح و در آن شهرداری را متهم به زد و بند با برخی خبرنگاران کرد. این موضوع را تا کنون بررسی کرده اید؟
فراهانی: ذکر چند نکته در این رابطه لازم است. نخست اینکه مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید. تجربه نشان داده که اگر همه رسانه ها و خبرنگاران کشور را هم استخدام کنید تا یکصدا یک چیز را بگویند باز قادر به کنترل جریان رسانه ای کشور نیستید. یک « تکرار می کنم» از طرف کسی که هیچ گونه امکان خبررسانی ندارد و تحریم رسانه ای است اثر بیشتری بر افکار عمومی دارد؛ قدرتش از صدا و سیما و ده ها رسانه و ابزارهای دیگر جهت دهی به اذهان مردم بیشتر است.
امروزه به مدد تکنولوژی انحصار رسانه ای از بین رفته است. الان هر شهروندی با گوشی همراه خود یک خبرگزاری است. فکر هدایت افکار عمومی از طریق استخدام تعدادی خبرنگار خیال خامی بیش نیست.
مردم خادمان واقعی خود را شناخته اند و براساس تجربیاتی که سالها اندوخته اند و دسترسی به جریان آزاد اطلاعات قضاوت می کنند. تجربه نشان داد اگر سه دوره نامزد شوی و همه امکانات رسانه ای را هم به کار گیری و هر اقدام پوپولیستی و عوام گرایانه را هم انجام دهی باز نتیجه ای حاصل نمی شود. این نواختن شیپور از سر گشاد آن است.
نکته دوم اینکه ما باید این نگرانی را داشته باشیم که اگر احیانا شخص مسوولی خواست با چنین کارهایی ضوابط را دور زده و با روابط غیرسالم بخواهد چنین کاری را انجام دهد حتما اقدامش محکوم است. اگر دستگاه قضایی بخواهد بیطرفانه قضاوت و بررسی کند بایستی حتما به این مساله که نه تخلف بلکه جرم است رسیدگی کند.
نکته بعدی اما این است که شورای شهر که خود ما باشیم و شهردار منتخب آینده بایست به فکر تسهیل شرایطی باشیم که در آن شرایط جریان آزاد خبری بتواند کار خودش را انجام دهد. وظیفه شهرداری تصدی گری خبری نیست.
حتی تولید خبر هم بر عهده شهرداری نیست.
شهرداری اگر می خواهد واقعا خدمت کند باید صرفا شرایطی را فراهم کند که رسانه ها بتوانند آزادانه کار خود را انجام دهند و بر عملکرد شهرداری و شورای شهر نظارت کنند.
شهرداری متعلق به همه مردم است. همه مردم با هر گرایشی، همه خبرگزاری ها، مطبوعات، سایت ها و همین طور صاحبان اندیشه باید بتوانند از تسهیلات شهرداری استفاده و به اطلاعات این نهاد دسترسی داشته باشند.

** تهران در وضعیت پلاسکویی به سر می برد

ایرنا: سراغ مشکلات پایتخت برویم. جناب فراهانی مهمترین مسایل پیش روی تهران را چه می بینید؟
فراهانی: همان مشکلاتی که مردم تهران به طور روزمره با آن دست و پنجه نرم می کنند. همه ما ساکنان تهران از ترافیکی که روزانه بین 2 تا 3ساعت از وقتمان را تلف می کند در عذابیم. همه از آلودگی هوا و سونامی سرطانی که بیمارستان ها را پر کرده است، رنج می بریم. واقعا این آلودگی هوا چه بر سر فرزندانمان که مجبور به تنفس آن هستند، می آورد؟! تهران در سالیان گذشته معدود روزهایی را با هوای سالم سپری کرده است. آن هم ایام تعطیلات نوروز یا روزهایی که به واسطه تعطیلی تهران از ساکنان خود تخلیه شده است.
همه ما از بین رفتن فرآیند محله محوری در عذابیم. از اینکه امکانات لازم زندگی شهری در محله های مختلف به طور یکسان در دسترس نیست و سرانه های شهری در آن محقق نمی شود.
به نظر من علت العلل تمام مشکلات تهران گسترش فیزیکی بی رویه این شهر است. شهر بی در و پیکری شده که هیچ محدودیت و مرزی برای توسعه آن در چهار جهت وجود ندارد. تهران دارد از غرب به کرج و از شرق به لواسان و پردیس وصل می شود. از جنوب هم هیچ محدودیتی برای بزرگ تر شدن آن وجود ندارد.
با این اوصاف اصلی و کانونی ترین تصمیمی که باید گرفت گسترش حمل و نقل عمومی از طریق توسعه مترو و اتوبوس های سریع السیر است.
تهران وضع بحرانی دارد. با ایجاد سرمایه گذاری های داخلی و خارجی و روش های ابتکاری بایست از بار این شهر کاست تا ترافیک و آلودگی هوا به حد قابل قبولی برسد. این نیازمند عزم ملی است و فقط از عهده شهرداری تهران برنمی آید.
نه تنها شهرداری بلکه دولت، قوه قضاییه، مجلس و همه ذینفعان و ذیصلاحان باید کمک کنند تا تهران نجات یابد. پایتخت در وضعیت پلاسکویی به سرمی برد. فاجعه پلاسکو به طور روزانه دارد در تهران تکرار می شود و قربانی می دهد.
شورای شهر پنجم اساسا معتقد است که باید از تجربیات جهانی برای حل مشکلات تهران استفاده کرد. معضلاتی که امروز تهران با آن روبروست یک مساله جهانی است. لندن در دهه 60 میلادی با مشکل آلودگی شدید هوا و پاریس دهه 70 میلادی با معضل ترافیک سنگین مواجه بوده است. این دو شهر اکنون این مشکل خود را حل کرده اند اما آنها از چه طریق موفق به این کار شدند؟ اداره شهرها در دنیا از طریق عوارض دریافتی و همیاری مردم است.
نخست بایست مسایل را به طور شفاف با مردم در میان گذاشت.
مردم باید بدانند برای زندگی بهتر در تهران باید همیاری کنند و هزینه دهند. تهران از نظر سکونت شهر بسیار ارزانی است. به همین دلیل همه تشویق می شوند در آن بمانند. هر دانشجویی که در تهران درس می خواند، ترجیح می دهد در همین جا سکونت گزیند. سالانه بیش از 200 هزار نفر به تهران مهاجرت می کنند. در طول 4 گذشته فقط یک میلیون نفر به این شهر کوچ کرده اند.
تهران در آستانه انفجار است و بیش از سه برابر ظرفیتش بارگذاری شده است. روز به روز هم دارد جمعیتش اضافه می شود. چاره ای نداریم جز اینکه با اتخاذ روش های فوری به نجات این شهر بیندیشیم. اگر امروز این کار را با استفاده از روش های پیشنهادی کارشناسان و تجربیات جهانی انجام ندهیم، فردا دیر است.

** فروش تراکم فروختن خون شهر است

ایرنا: پس عقیده دارید تهران شهر ارزانی است که گران اداره می شود؟ مدتی قبل با آقای غلامرضا انصاری عضو شورای چهارم شهر تهران گفت و گو می کردم. ایشان از گران اداره شدن تهران صحبت می کرد و مثال هزینه ساخت پل صدر و شهر آفتاب را می زد و می گفت شهرداری هزینه ساخت هر متر مربع شهر آفتاب یکصد میلیون تومان ذکر کرده است که اگر با طلا و نقره هم ساخته می شد این هزینه را برنمی داشت؟
فراهانی: بله تهران شهر ارزانی است که گران اداره می شود. در این شکی نیست. خدماتی که برای شهر تهران توسط شهرداری ارایه می شود گران است.
گفته شده برای ساخت پل صدر 4 هزار میلیارد تومان پول خرج شده اما این پل چقدر در کاهش ترافیک موثر بوده است؟ پول ساخت دو خط مترو را داده ایم و پل صدری را ساخته ایم که نه تنها هیچ اثری بر کاهش ترافیک نداشته بلکه روی خط زلزله ساخته شده و اگر زلزله بیاید می ریزد و خودش تولید بحرانی تازه می کند.
این نشانه آن است که مدیرانی برای تهران گماشته شده اند که دغدغه کاهش هزینه شهر را ندارند و خیلی راحت و دست و دل بازانه پول شهر را خرج می کنند.
اما مساله اصلی این است که پول های خرج شده از طریق شهرفروشی به دست آمده است.
عرض کردم که 70 درصد درآمد شهرداری تهران از طریق فروش تراکم ساختمانی به دست آمده است. تهران مانند فردی است که برای گذران معاش خون خود را می فروشد و روز به روز ضعیف تر می شود.

**مناطق مرفه شهر باید عوارض بیشتری بدهند

ایرنا: راهکارتان برای نفروختن تراکم و ایجاد درآمد پایدار شهری چیست؟
فراهانی: اگر می خواهیم تراکم نفروشیم باید بخشی از بودجه خود را از دولت بگیریم. همه جای دنیا بخشی از بودجه شهرداری از کمک های دولتی تامین می شود. این اتفاق باید در تهران هم بیفتد.
دولت باید هزینه حضور خود در تهران را بپردازد. امری که تا کنون کمتر اتفاق افتاده است. برای نمونه مطابق قانون، دولت باید 50 درصد هزینه ساخت مترو را می پرداخته که نپرداخته است. بایست یک سوم پول بلیت مسافران مترو را تقبل می کرده که نکرده است و شهرداری آن را از جیب خود داده است. این ها مواردی است که دولت باید در ارتباطش با شهرداری تجدیدنظر کند.
اما منبع دیگر درآمد شهرداری ها در دنیا دریافت عوارض مستقلات و املاک شهری است. به طور متوسط سالانه باید یک درصد ارزش هر ملک به عنوان عوارض به شهرداری پرداخت شود.
خود من کنون در ساختمانی زندگی می کنم که سالانه یک میلیون و دویست هزار تومان پول شارژ می دهم اما عوارض یک سال خانه ام تنها 78 هزارتومان است.
یعنی من بابت تمیزی و نگهداری ساختمانم یک میلیون و دویست هزار تومان و جهت نگهداری شهرم تنها 78 هزار تومان می پردازم. هیچ نسبتی بین این دو برقرار نیست.
مطابق استانداردهای جهانی سالانه باید یک درصد ارزش ملک برای شارژ شهری به شهرداری پرداخت شود.
البته نمی گویم ما هم باید در تهران همین مبلغ را پرداخت کنیم اما به هرحال بایست نسبتی بین این دو برقرار باشد.
یا مورد دیگر هزینه پارک کنار خیابان هاست. وضع ترافیک در تهران را ببینید. همه شهرهای دنیا بابت پارک خودرو در حاشیه خیابان و در مراکز شهر هزینه بالایی از طریق شارژ پارکومترها اخذ می شود.
بررسی ما نشان داد که اگر در شهری مانند لندن یا استکهلم بخواهید از صبح تا شب اتومبیلتان را کنار خیابان در مرکز شهر پارک کنید، باید حدود دویست هزار تومان پول شارژ پارکومتر دهد. یعنی اصلا نمی صرفد کسی با وسیله شخصی به مرکز شهر بیاید و اگر بخواهد این کار را کند باید کل حقوق ماهانه اش را هزینه کند.
این باعث تشویق مردم به استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی می شود. البته باید حواسمان باشد که ابتدا زیرساخت های حمل و نقل عمومی را فراهم کنیم و بعد چنین قوانینی را اجرا کنیم. تازه آن موقع هم نخست باید از محلات برخوردار و مرفه بالای شهر تهران شروع کنیم و بخش عمده هزینه اداره شهر از طبقات برخوردار شهری اخذ شود.
ما مجبور به این کاریم. شهرهای بزرگ دنیا همه این طور اداره می شود.
همه فعالان اقتصادی شهری مانند فرانکفورت دوست دارند دفترشان در مرکز شهر باشد اما آنقدر هزینه زندگی و تردد گران است که ترجیح می دهند دفتری در حاشیه شهر داشته باشند و در صورت نیاز با وسایل حمل و نقل عمومی به مرکز شهر رفت و آمد کنند. این روشی است که در همه جای دنیا استفاده می شود تا از هجوم مردم به مرکز شهرها جلوگیری شود.
اگر اولویت اصلی شورای شهر پنجم حل مساله ترافیک و آلودگی هوا باشد نباید بر جاذبه تهران بیفزاییم. اگر تهران شهری خلوت بشود که با افزایش خطوط مترو بتوان به راحتی در آن تردد کرد و آلودگی هوای پایینی هم داشته باشد و از طرفی شهری ارزان برای سکونت هم باشد طبعا جاذبه آن بسیار زیاد می شود و جمعیت بیشتری به آن هجوم می آورند و نقض غرض می شود.
البته داخل پرانتز عرض کنم که اخیرا آقای قالیباف گفت که با راه اندازی خط 8 مترو خطوط مترو کامل شد که این حرف درست نیست. بر اساس طرح تفصیلی سال 1380 تهران نیاز به 8 خط مترو داشته اما طبق برآوردهای جدید ما به 25 خط مترو در این شهر نیازمندیم.
ما احتیاج به گسترش مونوریل، مترو و سایر وسایل حمل و نقل عمومی داریم که همه این ها بر جاذبه تهران می افزاید و باعث تشدید مهاجرت از دیگر نقاط کشور می شود. یعنی فرد می داند که می تواند به تهران بیاید و خانه ای اجاره و زندگی کند.
باید این شهر دافعه هایی هم داشته باشد. زندگی در تهران باید گران شود تا بتوان مشکلات آن را حل کرد. چاره ای جز این نیست.

** شهرداری باید کوچک و چابک شود

ایرنا: سوال آخر درباره یکی از هزینه های ثابت شهرداری است که طبق فرمایش شما بخش زیادی از بودجه این نهاد را به خود اختصاص می دهد و آن پرداخت حقوق کارکنان شهرداری تهران است. برای این بخش چه تدبیری اندیشیده اید؟
فراهانی: بر اساس آمار ارایه شده شهرداری با تورم بالای نیرو مواجه است. شهرداری تهران هم اکنون 63 هزار نیرو دارد در حالی که پست های رسمی شهرداری حدود 20 هزار است.
آقای قالیباف هم بخشنامه کرده بود که شهرداری موظف است سالانه 4 درصد از نیروی انسانی خود کم کند. این کار انجام می شد اما 2 برابر نیروهای تعدیل شده دوباره استخدام می شدند. یعنی نه تنها سالی 4 درصد از تعداد پرسنل شهرداری کاسته بلکه سالانه 4 درصد هم بر حجم نیروهای آن اضافه می شد.
بنابراین چاره ای جز ارزیابی مجدد این بدنه متورم نیست.
نخست باید کسانی را که بازنشسته شده اند ، ترخیص کرد. در وهله بعدی بایست افرادی را که از دیگر دستگاه ها به این نهاد آمده اند به دستگاه های خود بازگرداند.
در وهله سوم باید یک نظام ارزیابی به وجود آید تا شایستگی افراد را در پست های سازمانی خود مورد بازنگری قرار دهد.
علاوه بر این شهرداری باید از تصدی گری بپرهیزد. بخشی از خدمات شهرداری باید به بخش خصوصی واگذار شود.
شهرداری متورم تصدی گر بزرگ باید تبدیل به یک شهرداری کوچک چابک شود.
البته نباید در بدنه فعلی شهرداری ترس ایجاد کرد. بسیاری از نیروهای شهرداری خدوم و زحمتکش هستند و شورای شهر جدید بنای ایجاد ترس در بدنه این نهاد را ندارد. اما حواسمان به این هم است که اگر شهرداری بخواهد در خدمت رسانی به مردم موفق باشد باید افرادی در آن حضور داشته باشند که کارشان خروجی داشته باشد. یعنی حضورشان در شهرداری توجیه دارد و کاری را برای مردم انجام می دهند.
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها