بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 March 29
کد خبر: ۸۹۸۴۶
تاریخ انتشار: ۲۲ شهريور ۱۳۹۶ - ۰۸:۲۲
محمد کیانوش‌راد،

تدبیر24» باوجود سپری شدن یک ماه از آغاز کار دولت دوازدهم، بسیاری از اصلاح‌طلبان، به نقد ترکیب کابینه ادامه می‌دهند. برخی معتقدند که روحانی جریان اصلاحات را دور زده و عده‌ای دیگر باور دارند که نیروهای اصلاحات در حمایت بی‌چون و چرا از دولت اشتباه کردند و تعدادی نیز می‌گویند اصلاح‌طلبان مسئولیتی در قبال ترکیب کابینه ندارند. درباره این موضوعات، محمد کیانوش‌راد، استاد دانشگاه و کنشگر سیاسی به گفت‌و‌گو با «آرمان» پرداخته است که با هم می‌خوانیم.

برخی از اصلاح‌طلبان معتقدند که روحانی در چینش کابینه آنها را دور زده است. این گزاره را تا چه اندازه می‌پذیرید؟

من طرح چنین موضوعی را دقیق نمی‌دانم. نباید این‌گونه تصور کرد که روحانی اصلاح‌طلبان را دور زده است، بلکه او با توجه به مجموعه شرایط پیرامونی، مقتضیات موجود، محدودیت‌ها و ممنوعیت‌ها، اعضای کابینه دوازدهم را برگزید. اگرچه ترکیب نهایی این کابینه موفق به جلب رضایت کامل اصلاح‌طلبان نشده، اما این موضوع به معنی دور زدن اصلاح‌طلبان نیز نیست و باید این موضوع را در فرایند تصمیم‌گیری، مورد ارزیابی قرار داد. اصلاح‌طلبان نیز با درک کامل از شرایط روحانی، به حمایت از رئیس‌جمهور پرداختند و البته باید این نکته را نیز در نظر گرفت که حمایت از یک دولت با اتحاد کامل با دولت، تفاوت دارد و به یاد داشته باشیم که در دوره اصلاحات، سیاست اصلاح‌طلبان، اتحاد و انتقاد بود، اما در این دوره، سیاست ما، انتقاد و حمایت است.

رخی از نیروهای اصلاح‌طلب بر این باورند که اگر پیش از انتخابات 96، چک سفیدامضا به روحانی داده نمی‌شد، الان می‌توانستیم انتقاد کنیم و با علم به اینکه دولت روحانی، ائتلافی است، باید سهم خود را از روحانی مطالبه می‌کردیم. این تحلیل را تا چه حد قبول دارید؟

مفهوم دولت ائتلافی در ایران با آنچه در یک جامعه تمام‌عیار حزبی مشاهده می‌کنیم، تفاوت دارد. در ایران، وقتی از مفهومی مثل ائتلاف سخن به میان می‌آید، در واقع به معنای ائتلاف بر سر برنامه‌ها و جهت‌گیری‌های کلی است و نه ائتلاف بر مبنای پست‌ها و جایگاه‌های سیاسی. با تدبر در این تفاوت رویکرد نسبت به یک مفهوم واحد، به نکات مثبت و کاستی‌هایی می‌رسیم که با توجه به آنها اکنون اجمالا می‌توان گفت اصلاح‌طلبان بر اساس شرایط کشور و منافع ملی دست به حمایت از روحانی زدند. حتی برخی از اصلاح‌طلبانی که اکنون صریح‌تر به انتقاد دولت می‌پردازند، باز هم بر این نکته اذعان دارند که اگر با وجود علم به شرایط فعلی، به دوره انتخابات بازگردیم، دوباره به روحانی رأی خواهیم داد. این سخن نسبتا متناقض، گویای آن است که اصلاح‌طلبان، تحت اجبار سیاسی نبوده‌اند، بلکه منافع حزبی را بر منافع فردی، منافع جناحی را بر منافع حزبی و منافع ملی را بر منافع جناحی ترجیح داده‌اند. اصلاح‌طلبان در دوره جدید سیاسی خود که از سال92 آغاز شد، ضمن رعایت حرکت واقع‌بینانه، از افزایش بدون وجه مطالبات خودداری، و در عوض، در جهت همکاری با دولت سعی کردند. نباید فراموش کنیم که تنها درصورتی می‌توان به پیشرفت امیدوار باشیم که منافع ملی ایران به عنوان اصل لایتغیر مطرح شود. به همین دلیل، نیروهای اصلاح‌طلب، حمایت از روحانی را که فضای نسبتا قابل قبولی را برای فعالیت نهادهای مدنی فراهم کرده و در جهت اصلاح ساختارهای نامطلوب و جهتگیری‌های اشتباه دولت احمدی‌نژاد گام برداشته است، فرصتی مغتنم برای شکل‌گیری درست منافع ملی ایران می‌دانند. درنهایت می‌توان گفت که اصلاح‌طلبان در انتخابات 96 تنها منافع ملی را در نظر گرفتند.

ظاهرا فراکسیون امید، گفتمان اصلاح‌طلبی را در مجلس نمایندگی می‌کند.به اعتقاد شما این فراکسیون طی یک سال و نیم گذشته تا چه اندازه در بیان مواضع جریان اصلاحات نسبت به روحانی موفق بوده است؟

متاسفانه به نظر می‌رسد فعالان فراکسیون امید به وظایف خود واقف نیستند، یا تنبلی آنان را فراگرفته است. فراکسیون امید، استراتژی و برنامه مشخصی برای تاثیرگذاری در مجلس ندارد. فراموش نکنیم که در بسیاری از موارد، فراکسیون اقلیت به عنوان هسته اصلی حوادث مهم قرن اخیر ایران نقش‌آفرینی کرده‌اند، اما اکنون فراکسیون امید را نمی‌توان فراکسیون اقلیت دانست. این فراکسیون، فاقد پویایی، تکاپو و جدیت است. مردم انتظار دارند که اعضای فراکسیون امید به خود بیایند و تکانی بخورند و تامل و تلاش مجددی برای احیای نام فراکسیون امید در مجلس را در دستور کار خود قرار دهند. فراکسیون اقلیت، در تاریخ ایران، تحولات مهمی را رقم زدند، اما فراکسیون امید در برآوردن انتظارات مردم ناتوان بوده است.

آیا کنشگران جریان اصلاحات می‌توانند از خودشان نسبت به دولت، سلب مسئولیت کنند؟

حمایت اصلاح‌طلبان از دولت روحانی با حمایت از منافع ملی ایران و مصالح کلی جامعه، متفاوت است، اما به معنی به تحقیر کشیده شدن مرزهای هویتی اصلاح‌طلبان نیست. باید اصلاح‌طلبان، همچنان ایده‌آل‌ها و آرمان‌های خود را پیش روی مردم ایران قرار دهند و دیدگاه‌های خود را جهت حل مسائل اقتصادی، سیاسی و دیپلماتیک بیان کنند. اصلاح‌طلبان می‌دانند که در شرایط فعلی، اولا دولت اعتدالی، مانع از شکل‌گیری جریان تند و ضد منافع ملی در داخل ایران شده است. ثانیا، فراتر از این سخن، روحانی به اجرای قانون و تنظیم رویکردهای دولت گذشته باور دارد و کوشیده که در مسیر حرکت کند. ثالثا، باتوجه به مشکلاتی که در راه حضور اصلاح‌طلبان در عرصه سیاسی وجود دارد، آنها از جبهه‌ای حمایت می‌کنند که به منافع ملی ایران قرابت بیشتری دارد. بدون تردید حمایت از روحانی در شرایط فعلی در این تحلیل قرار می‌گیرد.

چشم‌انداز روابط اصلاح‌طلبان و روحانی را چگونه ارزیابی می‌کنید و آیا ممکن است در آینده نزدیک، جدایی بین اصلاح‌طلبان و دولت پدیدار شود؟

در عالم سیاست، همه چیز ممکن است. اما مناسبات سیاسی نیز بر اساس قواعد و چارچوب‌هایی شکل می‌گیرد. تاکنون حمایت‌های اصلاح‌طلبان از روحانی منطقی، واقع‌بینانه و قابل دفاع بوده است. اینکه اصلاح‌طلبان یا اعتدالگرایان یا جناح راست در آینده تغییری جدی در مواضع خود اعمال کنند، گرچه به صورت انتزاعی غیرممکن نیست، اما در واقعیت به نظر می‌رسد باتوجه به وضعیت جامعه ایران، اتحاد اعتدالیون و اصلاح‌طلبان ادامه پیدا کند. جریان مقابل، جریان تند افراطی شبه‌انقلابی است و می‌توان در آینده به جذب بیشتر اصولگرایان معتدل در جبهه اعتدال و حتی اصلاحات امیدوار بود. مواضع همسو یا همسان برخی اصولگرایان با جریان اصلاحات، طی سالیان گذشته، شاهدی برای اثبات ادعای من است. جریان دلواپس راست به دنبال شکل دادن ایجاد دوگانه انقلابی و اصلاح‌طلبی در آینده هستند و البته این افراد حرکات دلواپسانه جناح راست را به عنوان حرکات انقلابی قلمداد می‌کنند. بر این اساس، تقویت اتحاد اصلاح‌طلبان، اعتدالگرایان و اصولگرایان معتدل ضرورت دارد. من تصور می‌کنم با توجه به تحولات آینده باید با این حفظ اتحاد در مقابل برخی افراد شبه‌انقلابی که در پوشش شعارهای خود می‌خواهند چارچوب‌های قانونی را زیر پا بگذارند، ایستادگی کرد و می‌توان با تقویت جبهه گسترده قانون‌اساسی‌گرایان مانع رسیدن آنها به اهدافشان شد.

مطالب مرتبط
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها