بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 March 29
کد خبر: ۸۹۹۴۵
تاریخ انتشار: ۲۳ شهريور ۱۳۹۶ - ۰۸:۳۲
علی صوفی

تدبیر24» آقازادگی اکنون به یک دغدغه مهم اجتماعی تبدیل شده است. اکنون در رسانه‌های مجازی، هرکس که آقازاده باشد، فارغ از بررسی پیشینه، دانش و مهارت او، مورد شدیدترین حملات قرار می‌گیرد. عده‌ای این موضوع را نوک کوه یخ فساد می‌داند و بر این اساس ریشه را در جایی دیگر جست‌وجو می‌کنند. علی صوفی، وزیر تعاون دولت اصلاحات و کنشگر سیاسی، در این باره با «آرمان» گفت‌وگو کرده که می‌خوانید.


معضل آقازادگی و رانت خانوادگی تا چه حد در ساختار قدرت ایران بروز و ظهور دارد؟


باید اول بررسی کرد که یک معضل است یا حساسیت‌ها به آن زیاد شده است؟ اکنون ما در وضعیتی هستیم که اوضاع اقتصادی مردم مناسب نیست و بیکاری زیاد است. مجموعه اینها باعث شده که مردم درگیر آسیب‌های اجتماعی بشوند. اکنون نمی‌توان فساد اقتصادی را انکار کرد. در چنین شرایطی حساسیت‌هایی برای جامعه به وجود آمده است و همه به‌دنبال نقش دیگران در این آسیب‌ها می‌گردند و حساسیت روی اشخاص شاخص و قدرتمند بیشتر از سایرین است. همه به دنبال سهم حداقلی خود هستند و شکاف طبقاتی به این حساسیت‌ها دامن می‌زند. هنگامی که مردم می‌بینند بستگان درجه یک برخی از مسئولان به مسئولیت‌های رده بالا دست می‌یابند، طبعا حساسیت‌هایشان برانگیخته می‌شود. شاید تا حدی غلو در این موضوع صورت گرفته باشد، اما در واقعیت، آقازادگی یک معضل اجتماعی بزرگ مدیریتی است و نمی‌توان وجود چنین معضلی را انکار کرد.


سیر ریشه دواندن رانت خانوادگی در جامعه ایران چگونه بوده است؟


علت رانت‌خواری و رانت‌جویی، فسادی است که در کشور گسترش یافته است. هنگامی که پیوند اجتماعی ضعیف شود و سرمایه اجتماعی به حداقل برسد، فردیت‌ها و منیت‌ها حاکم می‌شود و فساد استیلا می‌یابد. نسل ما در تاریخ چهل‌ساله اخیر، شاهد همه دگرگونی‌ها بود. پیش از انقلاب پیوند اجتماعی بین مبارزان انقلاب وجود داشت، به‌گونه‌ای که عدالتجویی، مبارزه با ظلم و حق‌طلبی یک پیوند ایدئولوژیک را بین همه ارکان جامعه برقرار می‌کرد و همه برای هم حق و احترامی قائل بودند و برای تحقق حقوق دیگران، تا پای جان نیز می‌ایستادند. چنین روحیه‌ای به پیروزی انقلاب منجر شد. در انقلاب پیوند اجتماعی حفظ شد و شاهد بودیم مسابقه‌ای برای حفظ این ارزش‌ها به وجود آمد. فساد اندکی در جامعه وجود داشت، اما این فساد فراگیر نبود و کسی به آن افتخار نمی‌کرد. به تدریج آن پیوند اجتماعی از هم گسیخت و سرمایه‌ها نیز کم شد، تا جایی که حالا مشاهده می‌شود رانت‌خواری و رانت‌جویی بعضا برای عده‌ای به یک حق طبیعی تبدیل شده است. این افراد دنبال این هستند که گلیم خود را از آب بیرون بکشند و اگر به قدرتی برسند، از هیچ فسادی فروگذار نخواهند کرد. در جامعه فقیر ما، رقم دارایی‌های برخی از مدیران به هزارمیلیارد می‌رسد و اختلاس‌های ده‌هامیلیاردی صورت می‌گیرد. در چنین وضعیتی مردم به دنبال کشف رانت‌خوارها به راه می‌افتند، عده‌ای شناخته‌شده نیستند و کشف نمی‌شوند اما بستگان مسئولان دیده می‌شوند. هنگامی که یک چهره شناخته‌شده‌ای بدون شایستگی، به موقعیت و یا ثروتی دست می‌یازد، مردم حساس می‌شوند و تنها دلیل این پدیده را در آقازاده بودن فرد می‌بینند. اقشار متوسط و آسیب‌پذیر جامعه که هر روز وضع مالی خود را در وضعیتی بدتر از روز قبل می‌بینند، از این فساد‌ها دلسرد می‌شوند و این موضوع می‌تواند زمینه‌ساز یک بحران اجتماعی در آینده نزدیک باشد.


دلیل این فساد‌ها را در چه چیزی می‌دانید؟


بی‌تردید جلوگیری از شایسته‌سالاری و ضعف دستگاه‌های نظارتی دو عامل اصلی فساد در جامعه‌ها هستند. وقتی حق انتخاب مردم محدود می‌شود، گاه افرادی به مسئولیت‌هایی می‌رسند که شایستگی لازم را ندارند. حتی ممکن است مجلس به عنوان عالی‌ترین نهاد نظارتی کشور هم از شایستگان تهی شود. در آن صورت اعضای پارلمان به‌جای نمایندگی صالح جامعه، منافع شخصی خود را دنبال می‌کنند و اشخاصی که از هرجهت شایستگی دارند و در مقابل فسادها می‌ایستند و درمقابل فشارها مقاومت می‌کنند، انتخاب نمی‌شوند. در چنان مجلسی که دیگر عصاره فضایل ملت به حساب نخواهد آمد، پیوند قدرت با ثروت جانشین پیوند عمیق اجتماعی میان مردم می‌شود. پیوند ایمانی، اعتقادی و ایدئولوژیک بین نمایندگان وجود ندارد؛ در نتیجه نماینده مجلس به دنبال معامله با صاحبان قدرت می‌افتد و رأی خود را خواهد فروخت. در این وضعیت، عرصه بر رانت‌خواران قوه مجریه نیز باز می‌شود. الان شرایط به‌گونه‌ای است که آقازاده‌ها به علت شناخته شدن، به نماد چنین فسادی تبدیل شده‌اند. مردم به دنبال مقصر می‌گردند و آقازاده‌ها را به عنوان مقصر پیدا می‌کنند،‌ تر و خشک با هم می‌سوزد و جامعه آقازاده‌های شایسته را نیز از بین می‌برد.


راهکار مبارزه با این معضل اجتماعی چیست؟


ریشه‌های چنین وضعیتی، ضعف در مجلس و نهادهای نظارتی است. باید با موضوعات برخورد ریشه‌ای کرد و به شایستگان اجازه داد که در عرصه‌های مختلف مسئولیت و قدرت حضور پیدا کنند.


اخیرا تعدادی از نمایندگان مجلس به دنبال تصویب قانونی برای منع حضور آقازاده‌ها هستند؛ تصویب چنین قانونی را تا چه اندازه راهگشا می‌دانید؟


با تصویب قانونی که صرفا راه را برای ورود آقازاده‌ها می‌بندد، هیچ مشکلی حل نمی‌شود. آقازاده‌ها نوک کوه یخ هستند و با حذف قسمت عیان مساله، مساله حل نخواهد شد. افراد دیگری که شناخته‌شده نیستند و به منابع قدرت دسترسی دارند، فسادهای دیگری را به وجود خواهند آورد. گاهی در مقاطع مختلف تاریخی با برخی از چهره‌هایی که به فسادهای عظیم متهم بودند، برخورد شد و حتی به محکومیت آنها هم منجر شد، اما این امر به توقف فساد منجر نشد. نکته قابل تامل‌تر اینکه، مواردی که به سطح خبرهای رسانه‌ای رسیدند، صرفا بخشی از نمونه‌هایی هستند که عیان شدند، اما در نظر داشته باشیم که فساد در تمام ارکان جامعه رسوخ و رسوب پیداکرده است. تا زمانی که عزم سیاسی جدی برای مقابله با فساد وجود نداشته باشد، کنار زدن آقازاده‌ها هیچ مشکلی را حل نخواهد کرد. در آن شرایط صرفا حساسیت جامعه کم می‌شود و افراد گمنام وابسته به قدرت به غارتگری خود ادامه می‌دهند.


فساد در بدنه اصلاح‌طلبان تا چه حد گسترده است و راهکار مبارزه با آن چیست؟


درحالی که حاشیه امنی از سوی نهادهای نظارتی برای اصولگرایان وجود داشت و آنها در سایه این حاشیه امن هرکاری را انجام می‌دادند، اصلاح‌طلبان این حاشیه امن را نداشتند. همه دستگاه‌های نظارتی به صورت مکرر اصلاح‌طلبان را پایش می‌کردند که با کوچک‌ترین تخلفی واکنش نشان دهند. اصلاح‌طلبان نمی‌توانستند به فساد دست بزنند و با این همه اکنون اصلاح‌طلبان باید اصلاح خود را آغاز کنند. آنها ضرورت دارد که از نهادهای مدنی بهره بگیرند و بر اعضای شورای شهر و مجلس نظارت کنند. اصلاح‌طلبان رسالت تاریخی مهمی را برعهده دارند و نباید از موضوعی بهراسند. راه اصلی انجام رسالت تاریخی مبارزه است. اگر اصلاح‌طلبان با کانون‌های قدرت و ثروت سازش کنند، طبعا خودشان حذف خواهند شد و در صورت کنار زده شدن اصلاح‌طلبان، راه بحران اجتماعی هموارتر خواهد شد.

مطالب مرتبط
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها