بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
شنبه ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 20
کد خبر: ۹۱۸۹۲
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۳۹۶ - ۱۹:۰۴
اسنپ از رانندگان گواهی «عدم سوء پیشینه» می‌گیرد اما در جامعه‌ای که در آن وضع آدم‌ها دم به دم عوض می‌شود، «عدم سوءپیشینه» گواهی بر «عدم سوء پسینه» نیست
تدبیر24»آساره کیانی: این خبر شاید برای خانم هایی که بیشتر از طریق اسنپ در سطح شهر تردد می کنند، وحشتناک باشد و البته ته مانده اعتماد آن ها را هم با تمام قوا نشانه برود؛ خبر این است؛‌ «تجاوز وحشتناک راننده اسنپ به زن شوهردار» و البته در برخی رسانه ها با این تیتر: «راننده اسنپ که زن جوانی را به جای فرودگاه مهرآباد به بیابان برد.»
حالا راننده را گرفته اند و در حالی که صورتش را شطرنجی کرده اند، شرح ماوقع را توضیح می دهد؛ می گوید فکر می کند خانمی که اسنپ گرفته بود حدود 27 سالش بود؛‌روی دستش تاتوی گوزن دارد.
اسمش محمد است؛‌ 22 سالش است و سابقه کیفری ندارد؛‌ سابقه دعوا چرا داشته؛ دیپلمه است و می‌گوید که اعتیاد ندارد اما برخی مواقع حشیش
می‌کشد. می پرسند به چه جرمی دستگیر شدی؛ جواب می دهد«والا گفتند که تجاوز به عنف»!
می گوید «یک درخواست از نارمک به فرودگاه مهرآباد آمده؛ رفتم دنبال بنده خدایی که درخواست داده بود؛ دیدم یک خانم است؛ ‌سوار ماشین شد؛‌ حول و حوش دویست، ‌سیصد متر رانندگی کردم؛ عقب ماشینم صدا می داد؛ مسافرم گفت صدا
می‌دهد و من گفتم اگر مشکلی ندارید می توانید جلو بنشینید و او گفت که مشکلی ندارد و جلو نشست و از سمت امام علی به شمال می رفتم؛ می خواستم بروم سمت چهارراه استقلال،‌ از ورودی شیان که رد شدم، ایستادم.
ایستادم و برگشتم گفتم دوست داری با هم رابطه داشته باشیم و او گفت که اذیت نکن و کاری که نباید بشود شد و راه افتادیم به سمت میرداماد که بروم بالا، دم یک دکه ایستادم که بروم سیگار بگیرم که دیدم از ماشین پیاده شد و رفت. یک نوع ماده مخدر کشیده بودم؛ راه افتادم به سمت محل‌مان که ته اتوبان امام علی دیدم که عقب ماشینم یک کیف افتاده، زدم بغل و کمی فکر کردم و ماشین را پارک کردم و تا دو روز دست نزدم روز سوم دیدم دو تا شناسنامه است و دیدم شوهر دارد و آن جا زدم توی سرم، فردا یک خانم زنگ زد و گفت از اسنپ زنگ می زنم و وکیل اسنپم و از شما شکایتی شده و من گفتم که می دانم و همه چیز را می خواهم
بگویم.»
می گوید که تاثیر مواد بوده و در آن لحظه اگر کسی از ناموس خودش هم بود نمی توانست خود را کنترل کند، می گوید که همیشه در تنهایی می کشیده و این را قبل از این که مسافر را بزند، کشیده. می گوید که درخواست یکهو آمد و گفتم که این آخری را بکشم و بروم سمت خانه مان و روی این نکته تاکید می کند که «رابطه آن چنانی نبود این در حالی است که پزشکی قانونی هم رابطه و هم ضرب و شتم را تائید کرده است.
راننده اسنپ با هویت خود در اسنپ کار نمی کرده؛ می گوید که سابقه ام خوب بوده اما به خاطر دعواها و خط های سرم که آثار ضرب و شتم داشت،‌ من را نگذاشتند که کار کنم؛ من گفتم که دلیل نمی شود؛ شاید برای گذشته باشد و آثارش هم پاک نشود و دلیل نمی شود بیکار شوم؛ راه افتادم؛ دیدم تابلو اسنپ دست سه چهار نفر در کنار خیابان است و من مشکلم را گفتم و یکی از آن ها گفت گواهینامه کسی دیگر را جور کن و من با اسم یکی دیگر ثبت نامت کنم و ما کاری می کنیم که عکس تو را نشان ندهند.»
می گوید مدارک را جور کردم ؛ یک افسر(به گفته خودش) آمد مهر و امضا کرد و او دوباره راننده اسنپ شد.
می گوید رابطه و دوستی را از همان 14 سالگی شروع کرده. بچه آخر خانواده است و خانواده اش همیشه مخالف این دوستی ها بوده اند.
پسر جوانی که راننده اسنپ بود،‌ می گوید که زندگی شان رو به روال نبوده، فقیر بوده اند و همیشه خودش کار کرده؛‌ سوای همه سوال هایی که در مورد بازدارنگی از وقوع جرم پیش می آید نظیر این موارد که «مگر سوء پیشینه نمی گیرند؟ مگر سوء پیشینه به سوء پسینه منجر می شود؟ و این که این همه دستگیری و ... چرا به بازدارندگی منجر نمی شود؟»
این اصل هم به عنوان به پرسش اساسی در ذهن ایجاد می شود که «دارندگی به معنای از بین بردن فقر و شکاف ها نه بازدارنگی» و آیا مسئولان ما هیچ وقت به این اصل اساسی گوشه چشمی داشته اند؟

همدلی
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها