تدبیر24»زنان به رغم جایگاه علمی که در طول سه دهه گذشته درجامعه ایران کسب کردهاند، هنوز کمتر از 16درصد مناصب سیاسی و اجتماعی را در اختیار دارند. شاید به همین دلیل باشد که اصلاحطلبان با پذیرش جایگاه واقعی زنان در جامعه و در راستای تحقق برابری اجتماعی در نظر دارند در احزاب و مجامع مختلف سهم زنان را به 30درصد افزایش دهند تا از این طریق بخشی از کوتاهیهای گذشته در حوزه سیاستگذاریها را جبران کنند. اگر به خواست اجتماعی زنان در سپردن مسئولیتهای مدیریتی توجه نشود، بیتردید به لحاظ اجتماعی به سمت انزوا میروند که همین موضوع تبعاتی برای کل جامعه دارد. به بهانه بررسی جایگاه واقعی زنان در جامعه ایران، دکتر محمد کیانوشراد، تحلیلگر سیاسی با «آرمان» گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید.
شورای عالی اصلاحات و بسیاری از احزاب و تشکلهای اصلاحطلب چند سالی است که بر استفاده از زنان در مدیریت تاکید میکنند. چه عواملی باعث شده تا مجموعه اصلاحات در سالهای اخیر چنین رویکردی را در دستور کار خود قرار دهند؟
حضور زنان در پیکره مدیریتی کشور در وهله اول بهدلیل ظرفیتهای علمی و فرهنگی آنهاست. برای نمونه باید به این نکته اشاره کرد که شرایط زنان قبل از انقلاب، با شرایطی که آنها امروز به لحاظ علمی دارند، اصلا قابل مقایسه به نظر نمیرسد. با این حال، این نکته را نیز نمیتوان نادیده گرفت که بهرغم این موضوع، پیش از انقلاب، زنان جایگاههای بیشتری را در سطوح عالی مدیریتی از آن خود کرده بودند. از این رو انتظار میرود امکان حضور زنان در پستهای مدیریتی بیش از گذشته فراهم شود؛ بهویژه در برخی از مسئولیتها که بهطور مشخص زنان از قابلیتها و تواناییهای بیشتری برخوردارند. بهعنوان مثال در حوزههای آموزشی، فرهنگی و اجتماعی بهصورت خاص هنوز فرصت ارائه قابلیت به زنان داده نشده است، در حالی که به نظر میرسد آنها در چنین حوزههایی از ظرفیتهای بسیاری برخوردار باشند.
با این همه، بسیار شنیده میشود که زنان به خاطر عواطف و احساساتی که دارند، در مناسب مدیریتی بهکار گرفته نمیشوند؛ بنابراین شما مشخصا از کدام قابلیتها دارید حرف میزنید؟
اتفاقا میخواهم بگویم زنان بهدلیل همین ابعاد عاطفی و شخصیتی که دارند، معمولا در برخی مسئولیتها بهتر از مردان میتوانند با آسیب اجتماعی مواجه شوند و پیگیرانهتر درصدد حل مسائل و معضلات و ناهنجاریهایی که در جامعه شهری مشاهده میکنند، برآیند. همچنین نباید فراموش کنید که در تمام این سالها که سخن از اختلاس، حیف و میل بیتالمال و تخریب اموال عمومی به میان آمده، نقش زنان در آمارهای مربوط به فساد نزدیک صفر بوده است.
اما نمیتوان این موضوع را هم کتمان کرد که زنان جامعه ما در امور اجرایی چندان تجربهای ندارند. از این نظر فکر نمیکنید سپردن امور به آنها نوعی آزمون و خطا باشد؟
اتفاقا زنان در انجام امور اجرایی وسواس بیشتری در رعایت چارچوبهای قانونی از جمله سلامت و پاکدستی به خرج میدهند و این نکته تضمینی برای بهکارگیری زنان درحوزههای مختلف اجرایی به حساب میآید؛ بهویژه در حوزههای مدیریت شهری که اصولا ارتباط مستقیمی با زیست انسانها و خانوادهها و نگرش انسانی و حفظ و گسترش فرهنگ شهرنشینی دارد. جالب است بدانید زنان در رقابت برای رسیدن به برخی پستها، به نسبت مردان که از انواع لابیها و ارتباط با مقامات برخوردار هستند، به کمترین لابیهای سیاسی دسترسی دارند. مجموعه چنین شرایطی گویای آن است که مسئولان تصمیمگیر نمیتوانند و نباید برای بهکارگیری زنان در بدنه اجتماعی و مسئولیتهای گوناگون تردید و واهمه بیموردی داشته باشند. با توجه به شرایطی که ذکر شد، حتی اینکه زمانی مسئولان اجرایی تبعیض مثبت اعمال کنند و برای جبران عقب نگه داشتن زنان از آنها استفاده کنند، نهتنها کار مذمومی قلمداد نمیشود، بلکه باید آن را گامی پسندیده برای دستیابی به توسعه پایدار و متوازن در جامعه ایران به شمار آورد.
به اعتقاد شما عدم توجه به جایگاه زنان و پتانسیلهای مدیریتی آنها چه آسیبهایی را متوجه جامعه ما خواهد کرد؟
عدم بهکارگیری زنان در پستهای مدیریتی بهمعنی عدم بهرهبری از منابع انسانی در جامعه پرشتابی مثل ایران خواهد بود. امروزه به افراد نه بهعنوان نیرو، بلکه بهعنوان منابع فرهنگی نگریسته میشود. نقش فرهنگ در دستیابی به توسعه جزو مسائل مورد تاکید نظریهپردازان توسعه محسوب میشود. هیچ تردیدی در این باره وجود ندارد که زنان بهعنوان نیمی از جامعه ایران و همچنین بهعنوان یکی از موثرترین تربیتکنندگان نسل آینده ایران نباید در انزوا بهسر ببرند و مهجور باشند. ارتقای نقش زنان به لحاظ اجرایی و تجربه کسب کردن به معنای ارتقای سطح کودکان و نوجوانان ما در جامعه ایران است، ضمن اینکه از سویی دیگر عدم بهکارگیری آنها آثار مخربی خواهد داشت. انزوا میتواند به بروز جنبشهای اجتماعی زنان و حتی رادیکال شدن جنبش زنان منجر شود. در مقابل، بهرهگیری هوشمندانه و موثر از ظرفیتهای زنان با تغییر نگاه مردسالارانه به نگاه انسانمحور محقق خواهد شد و میتواند زمینه حضور بیشتر زنان را در عرصههای مختلف اجرایی به وجود بیاورد.
درصد کمی از زنان در شهرداری تهران به سمتهای اجرایی با جایگاه بالا دست یافتهاند. البته اخیرا خانم راکعی بهعنوان مشاور امور زنان شهردار تهران منصوب شده است. آیا شهرداری در مجموع جایگاه مناسبی برای بروز قابلیتهای زنان هست؟
مدیریت شهری با حضور زنان میتواند به بعد آسایش و آرامش در شهرها کمک کند. شهرداری صرفا مسئول ساختوسازهای خشک و بیروح در محیطهای شهری نیست. اتفاقا این زنان هستند که درک زیباشناختی بهتری از مسائل روانی جامعه برای آسایس شهروندان دارند. در تمامی حوزههای فرهنگی و اجتماعی و همچنین در حوزههایی مثل زیباسازیهای محیطی، پارکها و میادین، زنان میتوانند با نگاهی دقیقتر مسئولیت امور را برعهده بگیرند و کارها را پیش ببرند. روشن است که مدیریتهای کلان همواره با حضور مجموعهای از کارشناسان مختلف میتواند به انجام مسئولیتها بپردازد، همانگونه که بسیاری از مردان رشتههای تخصصی کاملا غیرمرتبط با حوزههای شهری دارند اما با بهرهگیری از کارشناسان فعالیتهای خود را پیگیری میکنند. زنان نیز میتوانند با چنین ابزارهایی در مدیریت شهری موفق شوند. باید تصریح کرد صدور حکم مشاوره امور زنان گرچه عملی پسندیده است، اما قاعدتا و در مجموع نه راضیکننده است و نه به معنی سپردن مسئولیتهای اجرایی به زنان تلقی میشود. به همین علت امیدواریم شورای شهر تهران و شهردار محترم در ایجاد توازن مدیریتی در این مسیر با موفقیت عمل کنند.