تدبیر24»تصاویر زلزله زدگان در شهرهای اطراف کرمانشاه بسیار دلخراش بود. در این میان اما تصویر سازههای تخریب شده مسکن مهر، باعث برانگیخته شدن خشم بسیاری از افرادی شد. بسیاری از چهرههای شاخص و متخصص در امور مهندسی و ساختوساز از ابتدای امر نسبت به این پروژهها انتقاد داشتند. تصاویر تخلیه واحدهای مسکن مهر توسط مردم شهرستان روانسر و نیز تصاویر بادکنکهای به جا مانده از یک جشن تولد در پس دیوار فروریخته یکی از همین واحدها در شهرستان سرپل ذهاب، دل هر بینندهای را به درد میآورد. درباره این طرح فاجعه بار و آمیخته با سیاست دولت پیشین، با سید محمد غرضی، بنیانگذار سازمان نظام مهندسی ایران و وزیر اسبق دولتهای دفاع مقدس و سازندگی گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
بیشترین تلفات سازهای و به تبع آن بیشترین تلفات جانی در محدوده طرحهای مسکن مهر ایجاد شده است، طرح چه توجیه فنی، اقتصادی و حقوقی داشت؟ چه کسی باید پاسخگو باشد؟
این طرح یک اقدام فوریتی و عجولانه توسط آقای احمدینژاد برای حل مشکل مسکن بود و سرمایهگذاریهای بسیار هنگفتی را در خود بلعید و هیچبرنامه فنی و محاسباتی دقیقی در پس آن نبود. بنده زمانی که استاندار خوزستان بودم، بیرون از شهر آبادان رفتم و دیدم در آنجا دارند ساختمان میساختند. بنده حساب کردم و دیدم که هزینه بنزین مردم که از آبادان بخواهند بهاینجا بیایند، از هزینه کرایه منزل در آبادان بیشتر میشد. عزیزان که این گونه سرمایهگذاری کردند، هرگز نتوانستند تاییدیه معماران، شهرسازان و تشکیلات تخصصی صنفی عمرانی را به دست بیاورند. مسکن مهر نیز برای پایین آوردن قیمت زمین از مسکن چنین تصمیمات اشتباهی را در دل خود داشت و اتفاقا هزینه خدمات را بسیار بالا برد و ایمنی سازهای تحت نظارتی هم نداشت.
شما بهعنوان بنیانگذار سازمان نظام مهندسی کشور و همچنین فردی که 16 سال سابقه اجرایی در سطح وزارت داشتهاید، چه واکنشی در قبال طرح مسکن مهر و ایرادات آن داشتهاید؟
برای این موضوع قانون وجود داشت. وزارت مسکن و شهرسازی سابق 24 قاعده مقرراتی برای ایمنی و نحوه استانداردسازی ساختمانها تصویب کرده بود و نظام مهندسی مجری این قوانین بود، اما پروژههای دولت از این قاعده مستثنا شدند. الان هم اینطور است. تمامی طرحهایی که دولت انجام میدهد اعم از کارهای صنعتی، ساختمان سازی، ساخت نیروگاهها و مواردی از این دست را باید در زمره موارد استثنا تلقی کرد. در دهههای 60 و 70 بنده و مرحوم کازرونی به شدت بهدنبال طرحهایی بودیم که قوانین جدیدی برای نظارت تمامی ساخت و سازها را در بر بگیرد. در دهه 60 هیچتوفیقی در این زمینه حاصل نشد. بهعنوان یک حسرت این نکته را عرض کنم که تمامی طرحهایی که در دهه 60 مورد پیگیری بود، در دهه 90 از بین رفته است؛ یعنی هیچطرحی نیست که مداومت داشته باشد.
آیا نظارتی برای ممانعت از نابودی این سرمایههای مالی و نیز جلوگیری از تهدیدات جانی وجود نداشت؟
عدد دولت و مجلس و سرمایهگذاران و مردم بهگونهای نیست که بتواند جلو اتلاف سرمایههای انسانی و منابع مالی را بگیرد. من به شما بگویم، بنده در سال 1366 به بم رفتم و 10هزار خط تلفن به مردم دادم (البته مردم پولش را داده بودند و من فقط مجری بودم) 300نفر از عزیزان رزمنده آمدند نزد من. گفتند که آقای غرضی ما تلفن میخواهیم اما پول نداریم. به آنها گفتم که من قسطی میگیرم و به آنها دادم. سال 82 که به آنجا رفتم هر 300 خانوار اینها همگی به زیر آوار رفته بودند. اینها نزد فرماندار بم رفته بودند و از فرماندار عزیز آن شهر مجوز گرفته بودند که مقررات مربوط به زلزله را انجام ندهند. فرماندار عزیز، مجری عزیز، رزمنده عزیز، انبوهساز عزیز، پیمانکار گرامی، همه سرمایه و زندگیشان از بین رفت. هنگام بروز فجایع زیست محیطی هیچتفاوتی میان سازنده و رزمنده و فرماندار و مجلس و دولت نیست. آوار بر سر همه کسانی که مقررات را رعایت نکردهاند فرو میریزد. برخی ذهنیتها کماکان بهدنبال حذف مقررات است.
طرحی که شما پیگیری کردید، چه سرنوشتی پیدا کرد؟
بنده 10 سال پیگیر انجام این طرح بودم. در دولت دفاع مقدس که اصلا این طرح نتوانست محقق شود و کسی در دولت توجهی به این طرح نمیکرد. وقتی که زلزله رودبار آمد، مرحوم آیتا... هاشمی رو به من کرد و گفت: شما یک چیزهایی در این زمینه میگفتید؟ بنده در آن زمان، عضو کمیسیون زیربنایی دولت هم بودم، به ایشان گفتم این طرحی که بنده و مرحوم آقای کازرونی دادهایم، آماده است و فقط نیاز به مصوبه دولت دارد. ناراحتیهای بسیاری که از رودبار وجود داشت، باعث تصویب موقت این موضوع شد، اما تصویب نهایی نشد. این طرح تا زمانی که در سال 82 بم لرزید و متلاشی شد، نتوانست به تصویب نهایی برسد تا اینکه آقای مهندس عبدالعلیزاده در دولت اصلاحات توانست با پیگیریهای بسیار این طرح را تصویب کند. شما بهعنوان روزنامهنگار باید حواستان جمع باشد و پای کار کارشناسی بایستید. با این و آن درگیر شدن و با سیاستمداران سرشاخ شدن بینتیجه است. اینکه باد سقف واحدی از خانههای مسکن مهر را میکند، دلیلش سیاسی شدن کارهای فنی است. شما اگر فرهنگ سیاسی و اجتماعی قانونگریز ما را بررسی کنید، ریشه این اتفاقات را به خوبی میتوانید دریابید. بنده به مجلس، شهرداری، دولت و جاهای دیگر رفتم و با تضرع و گریه از آنان خواستم که این قوانین تصویب و رعایت شوند، اما گوش شنوایی وجود نداشت و بیشتر به تعارض علیه بنده انجامید. فرهنگ عمومی کشور مقصر اصلی است. بنده صدها بار این را نوشتم که اگر خانهای خرید و فروش میشود باید در قرارداد آن قید شود که مثلا این خانه تحمل چند ریشتر زلزله را دارد، اما متاسفانه این طرح حامی ندارد. شما حاضرید بنویسید کهاین طرح اگر از نماز خواندن واجبتر نباشد، همردیف با آن است؟ چون با حفظ جان انسانها سروکار دارد. اینک بیش از 400 نفر از بین رفتند و هزاران نفر زخمی شدند و تلفات سازهای و مالی بسیاری وارد شد. کی باید بفهمیم که اصولی کار کنیم و نه سیاسی؟ همه ما مقصریم!