بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 March 29
کد خبر: ۹۵۴۴۷
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۶ - ۰۵:۰۰
«وقتی تختی کشکول را می‌چرخاند، جمعیتی عظیم حول او می‌آمدند تا در کمک‌رسانی به حادثه‌دیدگان زلزله سهیم باشند. یک بار خانمی که خود به لحاظ مالی، استطاعتی نداشت، چادر خود را تقدیم کرد که این صحنه همه را منقلب کرد.»
تدبیر24»روزنامه ایران نوشت: «حدود ساعت ۱۰ و پنجاه و پنج دقیقه شامگاه ۱۰ شهریور ۱۳۴۱ زمین‌لرزه‌ای شهرستان بوئین‌زهرا را لرزاند. بزرگی این زمین‌لرزه ۷.۲ ریشتر بود که موجب مرگ حدود ۲۰ هزار نفر شد؛ فاجعه‌ای که با نام غلامرضا تختی گره خورد.

آن سال‌ها هنوز کام مردم از کودتای ۲۸ مرداد تلخ بود و بدنه جامعه به حاکمیت بی‌اعتماد. اما در آن میانه تختی که می‌دانست، بوئین‌زهرا یک منطقه محروم است خود دست به کار شد. تختی گفته بود: «... مردم جنوب شهر خود به خود به کمک می‌آیند. این مردم شمال شهر هستند که باید حرکت‌شان داد.» او از چهارراه پهلوی (ولیعصر فعلی) به راه افتاد و آن کاروان عظیم را به راه انداخت.

در آن زمان با‌ وجود اعلان سازمان شیر و خورشید مردم ترجیح می‌دادند که کمک‌هایشان را به یک پهلوان «مصدقی» بسپارند. حتی پس از آن که اعانه‌ها و وجوه جمع‌آوری شده به همت تختی به عدد قابل توجهی رسید، مسئولان این سازمان از تختی خواستند که این وجه را در اختیار آنها قرار دهد اما او حاضر به این کار نشد و تصمیم گرفت وجوه و کمک‌های مردم را خود شخصاً به مناطق حادثه دیده ببرد. تختی هیچگاه نتوانست ناظر منفعل رویدادها باشد. او هر جا که کاری از دستش برمی‌آمد، بی‌اذن و اجازه و حاشیه در میدان حاضر می‌شد. خبر کشکول‌گردانی تختی در آن سال که نوعی گلریزان فراگیر محسوب می‌شد ابتدا توسط نامه‌ای سرگشاده که در روزنامه کیهان به چاپ رسید، به اطلاع مردم رسید.

لطف‌الله میثمی از مبارزان دوران پهلوی درباره جمع‌آوری کمک‌های مردمی برای مردم بوئین‌زهرا توسط تختی می‌گوید: «تختی در این حادثه به‌ صورت خودجوش توانست سیل عظیمی از کمک‌های مردمی را به حادثه‌دیدگان زلزله برساند که این نیز از محبوبیت او ناشی می‌شد. خاطرم هست وقتی او کشکول به‌ دست می‌گرفت و پول جمع می‌کرد، مدتی نمی‌گذشت که کشکول پر می‌شد؛ چرا که مردم برای کمک سر از پا نمی‌شناختند. در خیابان وحدت اسلامی (شاهپور سابق) این صحنه‌ها مکرر خلق می‌شد. وقتی تختی کشکول را می‌چرخاند، جمعیتی عظیم حول او می‌آمدند تا در کمک‌رسانی به حادثه‌دیدگان زلزله سهیم باشند. یک بار خانمی که خود به لحاظ مالی، استطاعتی نداشت، چادر خود را تقدیم کرد که این صحنه همه را منقلب کرد.»

با جمع‌آوری کمک‌های مردمی و حضور گروه‌های امداد خارجی بعد از مدتی ساکنان شهر بوئین‌زهرا و بازماندگان آن فاجعه بار دیگر به زندگی بازگشتند. روستای توفک در پنج کیلومتری جنوب بوئین‌زهرا توسط جمعیت صلیب سرخ کشور هلند در مدت یک سال به طور کامل بازسازی شد و روستای رودک که در فاصله حدود سه کیلومتری توفک واقع است نیز در همان مدت توسط استادان و دانشجویان دانشگاه تهران بازسازی شد.»

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها