محمود واعظی رئیس دفتر رئیسجمهور بر فراجناحی بودن دولتی تاکید میکند که با رأی اصلاحطلبان روی کار آمد و حسن روحانی هم بر پایبندی به شعارهای خود تاکید دارد. در این میان اصلاحطلبان همراه دولت در عین نگرانی تلاش در حفظ ارتباط دارند تا پس از 1400 بتوانند پاسخ حمایتهایشان از روحانی را بدهند. اصولگرایان هم در طرف مقابل از رویکرد جدید روحانی استقبال کردهاند و اعلام میکنند دولت باید فراجناحی عمل کند. در مورد رویکردهای اخیر روحانی و علل آن «آرمان» گفتوگویی با مهدی آیتی فعال سیاسی اصلاحطلب داشته که در ادامه میخوانید.
برخی مطرح میکنند روحانی در دولت دوازدهم نسبت به قبل رویکردی متفاوت و نزدیکتر به اصولگرایان دارد. از نظر شما این تحلیل تا چه حد درست است؟
دولت دوازدهم در مقایسه با دولت یازدهم محافظهکارتر شده و علت آن هم این است که روحانی در دولت یازدهم تصورش بر این بود که با پیامهای تند و هیجانی و تحریک احساسات مردم احتمالا میتواند در برخی مسائل تغییر یا گشایش ایجاد کند. تصوری که رئیسجمهور در دولت یازدهم داشت باعث شد برای دفاع از حقوق مردم گاهی نسبت به جناح اصولگرا و برخی نهادها که در تقابل با دولت انگاشته میشدند، موضع بگیرد. شعار روحانی اعتدال بود و جناح مقابل نیز ساکت ننشست و به اعلام موضع علنی روی آورد که این پاسخگوییها تبدیل به نوعی تریبون پاسخگویی به آنان شد. اما از این کاری که در دولت یازدهم انجام شد، نتیجه چندانی به دست نیامد و فقط موجب تهییج برخی مخالفان برای ابراز مخالفت و گاه هجمه به رئیس جمهور و دولتش شد. این مجموعه جبههای قوی علیه دولت ساختند و دولت احساس کرد با این شرایط نمیتواند کار را بهخوبی پیش ببرد و مشکلات و مسائل جاری را باید از طریق همگرایی با جناح مقابل رفع کند. به همین منظور در دولت دوازدهم لحن و ادبیات و رفتار و کردار آقای روحانی به سمت محافظهکاری رفت.
شعارها تقریبا نسبت به دوره قبلی تغییر خاصی نکرده است. تغییر رویکرد روحانی را در چه حوزههایی میبینید؟
امروز آقای روحانی از آزادی مطبوعات، مافیای فساد شبکهای، لزوم ایجاد گشایش در عرصههای سیاسی و... نامی نمیبرد و کاملا به عنوان یک دیپلمات همانگونه که در سیاست خارجی به بده و بستان گرایش دارد در عرصه داخلی هم چنین رویکردی را دنبال میکند. در دولت دوازدهم بهنوعی کنارگذاشتن نیروهای اصلاحطلب را شاهدیم؛ یعنی اگر از کسانی که در دوره گذار دو دولت برکنار شدهاند، آماری منتشر شود، اکثریت مطلق آنها اصلاحطلب بودهاند. در طرف مقابل شاهدیم که دولت تمایل جدی دارد که بیشتر از اصولگرایان میانهرو استفاده کند و این کار را به عنوان نوعی معامله سیاسی انجام میدهد.
نتیجهای که روحانی قصد دارد از این شیوه برخورد به دست آورد چیست؟
آقای روحانی هم از طرف جناحهای خارج از دولت تحت فشار است و هم از طرفی میداند که دورهاش در چند سال آتی به پایان میرسد و به رئیس جمهوری تبدیل میشود که با کارنامهاش به خاطر خواهد آمد. او برای اینکه کارنامه موفقی به ویژه در عرصه اقتصادی از خود باقی بگذارد میخواهد در حدود سه سال باقیمانده کاری کند که از جبهه مقابل خود که در جایگاه مخالف بودند، به عنوان دوست استفاده کند و چند حرکت بزرگ اقتصادی انجام دهد که در کارنامهاش ثبت شود. از همین روی در مصاحبه تلویزیونیاش در گزارش صدروزه عملکرد دولت گفت میخواهیم فقر مطلق را از بین ببریم، اشتغال را افزایش دهیم و... در نتیجه آقای روحانی برای اینکه به عنوان یک رئیس جمهور ناموفق به خاطر سپرده نشود میخواهد در این سالهای باقیمانده به صورت جهشی حرکتهای اقتصادی موفق انجام دهد تا در سالهای آینده با نام او گره بخورد. همچنین از سویی تجربه دولت پیش به روحانی نشان داد، اگر در دولت دوازدهم هم بخواهد به جناحهای مقابلش حمله کند توان غلبه بر آنها را نخواهد داشت و ضمن اینکه امکان مواجهه آنها پس از پایان دوره 8 ساله هم وجود داشته و این موضوع فینفسه میتواند ذهن او را درگیر کند. امروز شاهد هستیم که احمدینژاد پس از پایان دوره 8سالهاش با حجم زیادی از پرونده علیه خود و اطرافیانش مواجه است. اکنون احمدینژاد در محاصره و تنگنای پروندههای متعددی است که هرگز تا پایان عمر نخواهد توانست از آن بیرون بیاید. روحانی تجربه احمدینژاد را در برابر خود دارد و تلاش میکند یک سازش و دوستی را با جناح اصولگرا داشته باشد تا با این رویکرد مشکلاتی مانند احمدینژاد برایش پیش نیاید.