بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
شنبه ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 20
کد خبر: ۹۷۷۷۷
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۳۹۶ - ۰۸:۲۲
از هنگامی که دکتر حسن روحانی به عنوان رئیس‌جمهور دوره دوازدهم، اسامی وزرای پیشنهادی خود را برای جلب اعتماد نمایندگان مردم، به مجلس شورای اسلامی ارائه کرد
تدبیر24»از هنگامی که دکتر حسن روحانی به عنوان رئیس‌جمهور دوره دوازدهم، اسامی وزرای پیشنهادی خود را برای جلب اعتماد نمایندگان مردم، به مجلس شورای اسلامی ارائه کرد و نیز بعد از آن که معاونت‌های رئیس‌جمهوری برگزیده شدند، اصلاح‌طلبان با تامل و درنگ، راه انتقاد اصلاحگرانه و دلسوزانه به آقای رئیس‌جمهور را باز کردند و گام‌به‌گام در این راه پیش رفتند تا به هفته‌های اخیر رسیدند که فضای مردمی در انتقاد به رئیس قوه مجریه برخوردار از خواسته‌های گوناگون شد. این فضا در جریان تقدیم لایحه بودجه سال آینده به مجلس شورای اسلامی کمی شفاف‌تر و بعضا تندتر شده است و همچنان نقد رفتار دکتر روحانی نقل محافل سیاسی و اقتصادی و حتی مطبوعاتی است. حسن روحانی با هر نگاهی که به او نظر کنیم، یک چهره اصولگرا، اما معتدل و متکی به اصلاح‌طلبان است، لذا توقع این که وی اصولگرائی، یعنی پایگاه فکری سی و چند ساله خود را ترک کند و برای همیشه در اردوگاه اصلاح‌طلبان خیمه بپا دارد، توقع واقع‌بینانه‌ای نیست، او علی‌الاصول در جمع‌بندی‌ای از معادلات سیاسی موجود کشور دارد و سرنوشت همه کسانی را که از نزدیک به سی سال پیش، روی صندلی مخصوص ساختمان خیابان پاستور نشسته بودند، در نظر می‌گیرد و جایگاه بعد از این خود را در دورنمای ذهن و تصمیم خویش ترسیم می‌کند. با این فرض قریب به واقع، آنانی که در فضای سیاسی این کشور نفس می‌کشند، چه انتظاری از او دارند که به شعارها و اقدامات مورد نظر اصلاح‌طلبان عمل کند؟ به ویژه این که احساس می‌کند تا اطلاع ثانوی خود را در معرض رای مردم قرار نمی‌دهد که به آرای هواداران اصلاحات نیاز داشته باشد. به نظر می‌رسد که هر فرد سیاسی در صحنه، این دیدگاه را در دوره تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری اردیبهست 96داشته است. با این حال به دکتر حسن روحانی که تجربه چهار سال ریاستش را دیده بودیم رای قاطع دادیم. حال این پرسش مطرح می‌شود: چرا بعضی از جوانان اصلاح‌طلب زمزمه می‌کنند که از کرده خویش، یعنی رای دادن به دکتر روحانی پشیمانند؟ در واقع آنان که اظهار پشیمانی می‌کنند باید این انتقاد را از خود بکنند که چرا پیش از رای دادن در انتخابات ریاست جمهوری دوره دوازدهم، قدری به پیشینه سیاسی نامزد مشترک اعتدالیون و اصلاح‌طلبان که همین دکتر حسن روحانی بود و نیز به عملکرد اجرائی و رفتار سیاسی او، ورود پیدا نکردند؟ وانگهی، اگر کسانی که پایگاه سیاسی آقای روحانی را می‌شناختند ویا عملکردش را در چهار سال دوره اول ریاست جمهوری‌اش نمی‌پسندیدند، با توجه به شعار هائی که برای این دوره ریاست جمهوری می‌داد، روز رای‌گیری 29 اردیبهشت 96، چکار می‌کردند؟ در رای گیری شرکت نمی‌کردند یا به رقیب او رای می‌دادند؟ اگر یک فرد علاقه‌مند به‌سرنوشت خود و کشورش وظیفه‌مند بود که حتما در انتخابات شرکت کند، از میان دو نامزد برجسته که یکی با اتکاء به اصولگرایان افراطی‌در صحنه بود و یکی هم با شعارهای اصلاحات پسند و با حمایت اصولگرایان معتدل و اصلاح‌طلبان محبوب در میدان رقابت حاضر بود، به کدامین رای می‌داد؟ به یقین دومی را بر می‌گزید، همان‌گونه که چنین کرد و حسن روحانی با آرای بیشتر پیروز شد. حال با توجه به شرایطی که همه‌مان از سوابق دکتر حسن روحانی می‌دانستیم، چرا باید از رای دادن به او پشیمان باشیم؟ این از وضع سیاسی جدل‌های امروزمان در موضوع رفتار سیاسی دکتر حسن روحانی. اما موضوعی که جمعی را به ورطه پشیمانی کشانده است عملکرد ضعیف دولت‌های یازدهم و دوازده در حوزه اقتصادی و معیشتی مردم است. انتظار بر این بوده و هست که دولت تدبیر و امید گره‌ای از گره‌های اقتصاد بیمار کشورمان بگشاید، تا بخش زیادی از مردم، اندکی از گرفتاری‌های فراوان معیشتی خود را بهبود بخشند، اما باکمال تاسف، نه تنها چنین انتظاری برآورده نشد، بلکه بار سختی‌های زندگی اقشار متوسط به پائین جامعه بر دوش آنان سنگین‌تر گردید. حسن روحانی نتوانست بخش اقتصاد کاملا خصوصی را تقویت کند و دست رقبای بخش خصوصی مدعی، یعنی بنگاه‌ها و مراکز اقتصادی خصولتی را که با سرمایه ارگان‌های وابسته اداره می‌شوند، از سر اقتصاد کشور قطع نماید. یا نتوانست در جذب سرمایه‌های خارجی برای ایجاد کار و رفع بیکاری جوانان کشورمان، موفق عمل کند. این ناتوانی‌ها جمعیت قابل توجهی از مردم به ویژه جوانان را نسبت به آینده خود نا امید کرده است. همین امر باعث شده که پشیمانی از شرکت در انتخابات و یا رای دادن به نامزد اعتدالیون و اصلاح‌طلبان را در گوش این و آن زمزمه کنند. این هم در دوره تبلیغات انتخابات 96 آشکار و غیر قابل استتار بود، چرا که اصولگرایان تند گرد آمده در دو دولت پیش از حسن روحانی، وضع اقتصادی و سایر بخش‌های کشور را بیش از گذشته دچار نابسامانی کرده بودند. این که درمان بیماری اقتصاد کشور در یک دولت و دو دولت میسر نمی‌شود، حرف بدیهی‌ای که همگان می‌دانند. این آشنائی عمومی به همه جوانب امور اقتصادی و مالی کشور، در دوران انتخابات 96 هم وجود داشت، پس چرا باید پشیمان بود از رای دادن به کسی که امکانات و اختیارات لازم برای درمان همه جانبه بیماری را نداشته و ندارد؟ اما به کسانی که دم از پشیمانی می‌زنند، باید گفت پشیمانی و اظهار پشیمانی از حضور در انتخابات گذشته کار درستی نیست.اینها علی القاعده می‌دانند که تنها پدیده باقی مانده برای اصلاح‌طلبان و حتی اصولگرایان معتدل، همین انتخابات است که چند سال یک بار برگزار می‌شود. ترک این رفتار مدنی و عدم دخالت در سرنوشت خود، امور مملکت را نه تنها سامان نمی‌دهد که هزاران گرفتاری دیگر بر گرفتاری‌های موجود می‌افزاید. شما فکر می‌کنید اگر رای به دکتر روحانی نمی‌دادید، با توجه به نامزدهای رقیب روحانی، اوضاع مردم و کشور ایران، بهتر از این می‌شد؟ همه ما از نتیجه نامناسب رفتار دو دولت نهم و دهم اطلاع داریم، اگر به جای روحانی، کسی از جنس احمدی‌نژاد به ریاست دولت دوازدهم برگزیده می‌شد، کشورمان پیشرفت می‌کرد؟ قطعا نه! پس بهتر است دم از پشیمانی نزنیم و انتقاد از خود را شروع کنیم. چرا اصلاح‌طلبان، بی‌قید و شرط از روحانی حمایت کردند؟ اگر پیش از انتخاب اعضای دولت توسط آقای روحانی ‌و ارسال اسامی وزرا به مجلس تعدادی وزیر از ناحیه اصلاح‌طلبان به ایشان معرفی می‌شد و روی ماندن آنان در کابینه اصرار و پافشاری می‌شد، بسیاری از گرفتارهای امروزه، وجود نداشت. اینها و ده‌ها مساله دیگر که می‌توانست وضع دولت را تغییر دهد، ضرورت انتقاد از خودمان را نشان می‌دهد. با این وجود ما باید ضمن حفظ مواضع خود، از دکتر حسن روحانی با جدیت تمام حمایت کنیم تا در میان مردم اصلاح‌طلب دلسردی ایجاد نشود. در غیر این صورت، ملک و ملت زیان می‌بینند.


مصطفی ایزدی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب

مطالب مرتبط
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها