بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
شنبه ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 20
کد خبر: ۹۸۰۹۰
تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۴
خودم هم نمی دانم چگونه به این همه گناه آلوده و دچار لغزش شدم. از همان دوران نوجوانی دختر بلندپروازی بودم و دوست داشتم همواره آزاد باشم و کسی در کارهایم دخالت نکند همین اندیشه غلط مرا به جایی رساند که ارتباط با افراد بیگانه را عار نمی دانستم و با آن که متاهل بودم ...
تدبیر24»زن 27 ساله که در پی شکایت همسرش و به اتهام داشتن ارتباط نامشروع با مرد بیگانه دستگیر شده است درحالی که بیان می کرد اگر همسرم مرا نبخشد نمی دانم سرنوشتم به کجا خواهد رسید به تشریح ماجرای زندگی اش پرداخت و به کارشناس اجتماعی کلانتری الهیه مشهد گفت: در یک خانواده 8 نفره به دنیا آمدم. پدرم با آن که بیسواد بود با کارگری زندگی ما را تامین می کرد تا این که 10 سال قبل با مرگ پدرم زندگی مان آشفته شد. مادرم مدتی بعد از ماجرای فوت پدر، به عقد موقت مردی درآمد و زندگی جدید خود را آغاز کرد.

در همین شرایط، دو خواهر دیگرم نیز از همسرانشان طلاق گرفتند و به زندگی مجردی روی آوردند. من هم که تحصیلاتم را در مقطع کاردانی تمام کرده بودم با جوانی که عاشقش شده بودم ازدواج کردم ولی زندگی ما نیز دوامی نداشت چرا که من دوست داشتم آزاد باشم و با هرکس که می خواهم ارتباط برقرار کنم ولی همسرم جوان مغروری بود که حتی در نوع پوشش من دخالت می کرد به همین خاطر از او طلاق گرفتم تا راحت تر زندگی کنم.

مدتی بعد به طور اتفاقی در یکی از مراکز خرید با جوانی به درد دل پرداختم که دچار اختلافات خانوادگی باهمسرش شده بود و با قهر همسرش به تنهایی زندگی می کرد. دقایقی بعد قرار شد وحید مرا به عقد موقت خودش دربیاورد تا به این طریق زهر چشمی از همسرش بگیرد.

اما هنوز دو ماه از این ماجرا نگذشته بود که متوجه شدم باردار هستم دیگر راه بازگشت نداشتم بنابراین از وحید خواستم تا همسرش را طلاق بدهد. او هم با آن که در دو راهی قرار داشت ولی به خاطر فرزندش مجبور به طلاق همسرش شد. وحید شوهر بسیار مطیعی بود و کاری به رفت و آمدهای من نداشت در همین روزها من با زنانی معاشرت می کردم که یا ارتباط خیابانی با مردان غریبه داشتند یا مدت کوتاهی در عقد موقت بودند. همسرم هیچ گاه به من اعتراض نمی کرد و من از همه امکانات برخوردار بودم با آن که صاحب دو فرزند دیگر نیز شده بودم همچنان به معاشرت با این گونه دوستان ادامه می دادم. تا این که من هم به تقلید از آن ها سعی کردم در ارتباط با مردان غریبه از آن ها اخاذی کنم.

مدتی بعد در یکی از خیابان های مشهد با «نوذر» که جوانی خوش سیما بود آشنا شدم و خودم را زنی مطلقه معرفی کردم. او پیشنهاد کرد که مرا به عقد موقت خودش درآورد اما من با این بهانه که فعلا آمادگی ازدواج ندارم به عناوین مختلف از او پول می گرفتم و برای خودم لباس و ادکلن های گران قیمت می خریدم. این ولخرجی ها آن قدر زیاد بود که همسرم به من مشکوک شد اما به او گفتم این پول ها را مادرم به من می دهد. مدتی بعد از این ماجرا روزی با نوذر در خانه قرار گذاشتم چرا که همسرم قرار بود به شهرستان برود و مطمئن بودم به خانه بازنمی گردد اما ساعتی بعد ناگهان او در اتاق را گشود و ...
برچسب ها: تدبیر24 ، خلوت
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها