بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
پنجشنبه ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 25
کد خبر: ۹۹۳۷۲
تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۳۹۶ - ۰۹:۰۷
«مردم مشهد به خیابان آمدند و از گرانی گله کردند و شعارهایی علیه دولت دادند. رقبای روحانی لبخند رضایت به لب داشتند. مصاحبه کردند و توئیت زدند که دیدید گفتیم؟ حالا بروید و دوباره به روحانی رای بدهید!»
تدبیر24»عصر ایران نوشت: «بعد از اعتراضات مردم سوالی در ذهن‌ها ایجاد شده است که چه کسی مقصر شرایط به وجود آمده است؟ مردم؟ مسئولان؟ یا کشورهای خارجی؟ انگشت اتهام را نباید به سوی مردم گرفت، چون قطعا مردم بی‌تقصیرترین بخش این ماجرا هستند. دشمنان خارجی ایران نیز همیشه آماده سوءاستفاده از کوچک‌ترین اتفاقات در ایران هستند. پس باید اینجا با مسئولین و سیاسیون سخن گفت و با آنها در مورد شرایط به وجود آمده، گفت‌وگو کرد.

مشکلات اقتصادی که امروز به سراغ مردم نیامده است. سال‌هاست که مردم با مشکلات ریز و درشت سروکار دارند اما مسئله‌ای که باعث شده است آنها از شرایط دلخور باشند، سیاسی شدن مشکلات اقتصادی است. مردم از این می‌ترسند که آینده فرزندان‌شان قربانی سیاست‌بازی عده‌ای شود، فارغ از بحث جریان‌هایی که دنبال براندازی هستند، خواسته‌های مردمی که دست به اعتراض زدند، باید مورد توجه قرار بگیرد. مشکلات اقتصادی مردم قربانی دعواهای سیاسی برخی شده است. مشکلات مردم را بیرقی کردند و به نیزه زدند تا رقیب را متهم به کم‌کاری کنند.

جریان‌های سیاسی ایران وقتی رقیب‌شان سر کار است و کشور درگیر مشکلات است، لبخند می‌زنند و در اتاق‌های فکرشان فکر می‌کنند، چگونه می‌توانند در این دریای متلاطم مو‌ج‌سواری کنند.

این جریان‌ها همدیگر را متهم به کم‌کاری می‌کنند؛ مشکلات مردم را حاصل مدیریت رقیب می‌دانند؛ به گونه‌ای رفتار می‌کنند که گویی هر وقت سر کار بوده‌اند، ایران بهشت بوده است و وقتی رقیب به قدرت می‌رسد، ایران تبدیل به برزخی بی آب و نان می‌شود. زلزله می‌آید، ساختمان آتش می‌گیرد، توافقی امضا می‌شود، تحریمی صورت می‌گیرد، فرقی نمی‌کند همه اینها وسیله‌ای است برای تخریب رقیب. نمونه آخر این معنا در روز اول این اعتراض‌ها اتفاق افتاد. مردم مشهد به خیابان آمدند و از گرانی گله کردند و شعارهایی علیه دولت دادند. رقبای روحانی لبخند رضایت به لب داشتند. مصاحبه کردند و توئیت زدند که دیدید گفتیم؟ حالا بروید و دوباره به روحانی رای بدهید!

مردم می‌گویند سیاسی‌های ایران درگیر کار خود هستند و تقریبا حواسشان به ما نیست و حالا که صدای اعتراض بلند شده است، همه می‌گویند باید صدای مردم را بشنویم.

در بسیاری از کشورهای جهان رقبای سیاسی وجود دارند. تمام تلاش خود را برای رسیدن به قدرت هم انجام می‌دهند اما وقتی پای مشکلات مردم و رفع آن به میان می‌آید، دست به دست هم می‌دهند تا آن مشکل حل شود. برای آنها سیل، زلزله یا توفان ابزار سیاسی نیست. چند روز دست به دست هم می‌دهند تا مشکل مردم حل شود بعد به سراغ دعواهای سیاسی خود می‌روند. اینجا این گونه نیست. خانه‌ها آوار شده است و اصلاح‌طلب و اصول‌گرا به سروکله هم می‎زنند که این مستحکم نبودن این خانه‌ها تقصیر آنهاست نه تقصیر ما.

مردم از بیکاری، گرانی، فقر، فساد گلایه دارند. در این سال‌ها هم اصلاح‌طلبان سر قدرت بودند هم اصول‌گرایان. برخی بیشتر و بعضی کمتر. این یعنی همه مقصر به وجود آمدن این شرایط هستند و نمی‌توانند دیگری را مقصر جلوه دهند.

شنیدن صدای مردم، برچسب نزدن به اعتراضات و حل مشکلات آنها، تنها راه حل خروج از بحران است.»

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها