به گزارش پایگاه خبری تحلیلی تدبیر 24، همایون هاشمی از
نیروهای سپاه است که از 18 شهریور سال 90 جایگزین سرهنگ احمد اسفندیاری، نظامی
دیگر شد تا مدیریت این سازمان تخصصی اجتماعی را به دست بگیرد. او بدون کمترین
واکنشی به عنوان ریاست سازمان بهزیستی منصوب شد. این در حالی بود که عملکرد شاخصی
در پرونده مدیریت گذشته هاشمی دیده نمی شد.
مسئول بهداری بنیاد تعاون سپاه هیچ گاه تصور نمی کرد که
روزی بر صندلی ریاست سازمانی عریض و طویل بنشیند که 30 هزار پرسنل دولتي و 200
هزار پرسنل در بخش غيردولتي را سرپرستی کند اما چنین شد و همایون هاشمی در طی چند دوره
اخیر به رغم تغییر و تحولات زیاد در سطح دولت پیشین، همچنان در راس کار ماندگار
شده است. سرهنگ، در زمان ابوالحسن فقیه به سازمان بهزیستی آمد و به سرعت مدیرکل
بهزیستی آذربایجان غربی شد. با کنار رفتن فقیه از بهزیستی، همایون هاشمی به عنوان
رئیس مرکز نوسازی و تحول اداری سازمان بهزیستی به کار گماشته شد.
سرهنگ، سپس با رایزنی های گسترده با نهاد ریاست جمهوری وقت
به ویژه اسفندیار رحیم مشایی، گزارش عملکردی از سازمان بهزیستی دوران سرپرستی احمد
اسفندیاری را به شیخ الاسلام وزیر وقت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ارایه کرد که در
شهریور سال 90 ناخودآگاه حکم ریاست بر سازمان بهزیستی را در ازای آن هدیه گرفت. اما دوران سرپرستی احمد اسفندیاری که به صورت
غیرقانونی بیش از 16 ماه به درازا کشید. اسفندیاری می گوید: «قانون محدودیت سرپرستی
تنها برای وزرای دولت است که 3 ماهه است و برای سرپرست سازمانی مثل بهزیستی صدق
نمی کند.» او در مدت سرپرستی، پا را از این هم فراتر گذاشت و برای مدیران خود حکم
مدیریت می زد در حالی که خود سرپرست بود!
سفیران طلایی
در روزهای پایانی دولت احمدی
نژاد، سازمان بهزیستی طرحی را اجرا کرد که به سفیران طلایی شهرت پیدا کرد. طرحی که
تلاش می کرد هنرمندان شناخته شده تلویزیون و ورزشکاران مشهور را جذب کند. این طرح معنایی
جز همراه کردن بازیگران و ورزشکاران به نفع جریان انحرافی نداشت و هاشمی رئیس
سازمان بهزیستی طراح اصلی این پروژه بود.
در این طرح هنرمندانی چون؛ داود رشیدی، عزت الله انتظامی،
رویا تیموریان، فرامرز قریبیان، الهام پاوه نژاد و پریوش نظریه، انوشیروان ارجمند
و همچنین ورزشکارانی مانند مهدی مهدوی کیا، کریم باقری، علی کریمی، حسین شمس، امیر
قلعه نویی، حمید سوریان، محمدرضا طالقانی و محمود خسروی وفا عنوان سفیران طلایی
سازمان بهزیستی انتخاب شده اند. کامران نجف زاده، مسعود فراستی، اکبر عالمی و
بهروز ریخته گران نیز از دیگر سفیران طلایی سازمان بهزیستی هستند.
سفیران طلایی می توانند به مراکز بهزیستی به صورت سرزده
مراجعه و گزارش عملکرد دریافت کنند و در صورت بروز مشکلی در جهت ارایه خدمات به
نیازمندان آن را به سازمان اعلام کنند .همچنین این افراد می توانند هر مبلغی که می
خواهند از سوی سازمان بهزیستی به خانواده و یا شخص نیازمند پرداخت کنند. تاسیس
بنیاد خیریه از دیگر اقداماتی است که سفیران انجام دهند.به اعتقاد کارشناسان، عملکرد این طرح نه
تنها گره ای از مددجویان و نیازمندان را برطرف نکرده و نمی کند بلکه تنها مدیران
این سازمان را در رسانه ها مطرح کرده است. این در حالی است که سالانه تنها ۴۰ هزار نفر به جمعیت معلول
کشور افزوده می شود.
درآمدهای پنهان
عدم استقرار دیوان محاسبات در بسیاری از ردیف های بودجه ای
بهزیستی به دلیل وجود درآمدهای پنهان از پرداخت های خیرین، دست مدیران این سازمان
را برای هزینه های جانبی باز گذاشته است که از ایرادهایی است که به این سازمان حمایتی
وارد است.صاحب
صندلی شماره یک خیابان
فیاض بخش، در آغاز شکل گیری دولت روحانی با ساخت تیزرهای تلویزیونی به بزرگ نمایی
عملکرد سازمان بهزیستی پرداخت که هزینه سرسام آوری را به دولت تحمیل کرد.از
پروپاگاندای رسانه ای این سازمان می توان به رایگان شدن تمامی هزینه های درمان
بیماران خاص اشاره کرد که از سوی رسانه ملی پوشش گسترده ای به آن داده شد. با گذشت
چند ماه به شهادت این بیماران، وعده مدیران بهزیستی تاکنون عملی نشده است.
توانمند سازی در محاق
از شعارهای سازمان بهزیستی دوران همایون هاشمی، توانمند کردن
مددجویان به جای گداپروری بود. اشاره او همواره به کمیته امداد بوده که به چشم
رقیب به این نهاد نگریسته است و ادعا می شد که این سازمان مددجویان را توانمند می
کند و مثل برخی نهادها گداپروری نمی کند. در این میان سازمان بهزیستی آمار درستی
از توانمندسازی مددجویان تحت پوشش خود ارایه نکرده است که حاکی از تحقق این امر
باشد. مهم
ترین طرحی که در این راستا اجرا شد، «طرح آفتاب» نام داشت که به عنوان طرح
توانمندسازی مددجویان در سال پایانی دولت احمدی نژاد و در ایام پیش از انتخابات در
بوستان های پایتخت برگزار می شد. مددجویانی که در این همایش پارکی شرکت می کردند
از تسهیلات سازمان بهزیستی بهره می بردند و اگر به هر دلیل توان حضور نداشتند از
عایدی این سازمان بی بهره می شدند.
این طرح تنها با انگیزه همراه کردن مددجویان تحت پوشش این
سازمان با دولت انجام گرفت و به اعتقاد کارشناسان طرحی سطحی و غیرکارشناسی بود و
همان گونه که پیش بینی می شد توانمندی هیچ مددجویی را رقم نزد.
براساس طرح آفتاب قرار بود کمبودهای افراد نیازمند که
تامین آن از دست مسئولان بهزیستی استان ها خارج است، توسط مدیران و معاونان مربوطه
بهزیستی کشور بررسی و برطرف بشود. هاشمی در این باره می گوید: «در طرح آفتاب، معلولان
و مددجویان به همراه خانواده هایشان یک روز شاد را در فضای صمیمی در کنار مسئولان
این سازمان سپری می کنند. معلولان جسمی حرکتی به علت شرایط دشوار تردد کمتر از
منزل خارج می شوند و طرح آفتاب، فرصت خوبی را برای حضور این افراد در طبیعت فراهم
خواهد کرد، زیرا این طرح باعث می شود تا مددجویان از حالت انزوا خارج شده و از
گوشه های خلوت خانه به بیرون آمده و یک روز شاد را تجربه کنند.»
عدم همکاری در ساماندهی معضلات اجتماعی
عدم همکاری سازمان بهزیستی در ساماندهی کودکان خیابانی،
زنان ویژه و متکدیان شهر، شهرداری تهران را وادار به ورود عملی به ساماندهی مستقل معضلات
اجتماعی پایتخت کرد. این در حالی است که برخلاف توافق نامه قبلی، سازمان بهزیستی
می بایست افراد آسیب دیده شهری را پذیرش کند اما این سازمان در سال های اخیر هیچ
گونه همکاری با شهرداری تهران نداشته است. این عدم همکاری موجب گسترش معضلات شهری
در کلان شهر تهران شده که آسیب آن بر دوش شهروندان سنگینی می کند.
بن پخش کن
سازمان بهزیستی شخصی را سرپرست معاونت پارلمانی مجلس منصوب
کرده که او به عنوان «بن پخش کن» شناخته می شود. این شخص با مدرک دیپلم در 2 سال
اخیر تنها وظیفه داشته بن هایی را میان نمایندگان مجلس توزیع کند. این سازمان هدف
از پخش این بن ها را توزیع در میان مراجعه کنندگان و نیازمندان حوزه انتخابیه
نمایندگان عنوان کرده است.
هیچ دستگاه نظارتی تاکنون از سازمان بهزیستی در این خصوص
تحقیق و بازرسی نکرده که این بن ها با چه هدفی توزیع شده است که لازم است آقایان و
خانم های مجلس به ویژه حسین مظفر، فاطمه آلیا، مهرداد بذرپاش و عبدالرضا عزیزی رئیس
کمیسیون اجتماعی مجلس باید پیگیر این بحث باشند.
حلقه مشاوران
حلقه مشاوران سازمان بهزیستی در سال های دوران ریاست
همایون هاشمی بسیار وسیع بوده است. جایگاه مشاوران در این سازمان هر روز گسترده تر
شده است. بیش
از 20 مشاور در بهزیستی، همایون هاشمی را یاری می دادند. از نکات جالب ایجاد مشاور
امنیتی بوده که ضرورت آن برای یک سازمان حمایتی مشخص نشده است. مشاور
مطبوعاتی سرهنگ هاشمی اما در این میان نقش هدایت رسانه ای برای پیشبرد اهداف و
پوشش مثبت عملکرد سطحی این سازمان را به عهده داشته است.
این مسائل تنها گوشه ای از
عملکرد اشتباه و تبلیغاتی مدیری بوده است که در دوران مسئولیت خود به بقای
پست خود می اندیشیده است .باید دید وزیر تعاون، کار و رفاه
اجتماعی چگونه با اقدامات سطحی سازمان بهزیستی به ویژه در سال های اخیر برخورد
خواهد کرد و یا آن که دست کم پیش از برکناری همایون هاشمی حسابرسی دقیقی بر روی
بودجه و عملکرد آن داشته باشد.
از سوی دیگر باید دید آیا مجلس در راستای بررسی وضعیت مالی این سازمان پروژه تحقیق
و تفحص از این سازمان عریض و طویل را آغاز می کند .
سازمانی که وظیفه ساماندهی معضلات اجتماعی را دارد و باید
در جهت توانمندسازی مددجویان قدم بردارد و وظایف دیگری غیر از رسانه کردن مدیران اش
به عهده دارد.علی
ربیعی باید پاسخ دهد چگونه مدیران جریان موسوم به انحرافی هنوز در راس آن مشغول
کارند. کاوه اشتهاردی معاونت فرهنگی و اجتماعی تغییر نیافته است. عطاریان
مدیرعامل سازمان بازنشستگی کشوری نیز یکه تازی می کند.آقای وزیر باید شخصی را به عنوان رئیس
سازمان بهزیستی بگمارد که دست کم از مواجهه با مددجویان نهراسد و از پوشش شیشه
دودی خودرو اش خارج شده و در کف جامعه با معضلات اجتماعی مواجه شود. چرا که جامعه
تنها با نخبگان اداره نمی شود و بخش اعظم این مردم ولی نعمتان این انقلاب اند و
اینک نادیده شده اند.