ایران و آمریکا؛ دیپلماسی در آینه تاریخ و آزمون آینده

ایران و آمریکا؛ دیپلماسی در آینه تاریخ و آزمون آینده

مینو خالقی - «صلح پایدار تنها زمانی ممکن است که طرفین به هزینه‌های تنش‌آفرینی بیشتر از منافع آن بیندیشند»، شاید بیش از هر زمان دیگری درباره رابطه ایران و آمریکا، خصوصا در شرایط فعلی، مصداق داشته باشد.
روندها و چشم‌‌‌انداز اقتصاد دیجیتال در ۲۰۲۵

روندها و چشم‌‌‌انداز اقتصاد دیجیتال در ۲۰۲۵

محمدمهدی محمدی - اقتصاد دیجیتال با تعریف سازوکارهای اقتصادی مبتنی بر داده و فناوری، به یکی از مهم‌ترین عناصر ساختار اقتصادی جهانی تبدیل شده است. این مفهوم نه تنها شامل تجارت الکترونیک می‌شود، بلکه به تمامی ابعاد استفاده از فناوری‌های دیجیتال در زندگی روزمره، از مبادلات مالی تا ارتباطات، پرداخته و تأثیر قابل توجهی بر رفتارهای اجتماعی، فرآیندهای مدیریتی و ساختارهای زیرساختی جوامع دارد. با پیشرفت‌های مداوم و ظهور فناوری‌های نوآورانه، به‌ویژه در حوزه‌های هوش مصنوعی، بیگ دیتا، اینترنت اشیاء و بلاک‌چین، تحولات عمیق‌تری در بازارهای جهانی و شکل‌گیری مدل‌های کسب‌وکار جدید مشاهده می‌شود.
شنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۴ - 2025 June 14
کد خبر: ۱۱۰۵۱۴
تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۳۹۷ - ۰۹:۲۸

گردنه گاماسياب

با شنيدن خبر درگذشت معلم زهد و وارستگي جناب استاد احمد احمدي، مدرس حوزه و دانشگاه و عضو عاليرتبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي به ياد خاطره‌اي افتادم كه بيان مي‌كنم. نتيجه‌گيري با مخاطب!
بنده از شهريور ۷۱ تا فروردين ۷۳ فرماندار نورآبادِ دلفان بودم. نورآباد شهري در شمال استان لرستان و همجوار با استان‌هاي كرمانشاه و همدان است كه قريب به اتفاق مردم آن لك زبان هستند. به مناسبت ۱۲ ارديبهشت سال ۷۲ و تكريم مقام معلم و بزرگداشت چند تن از معلمين نمونه شهر از مرحوم استاد احمدي كه هم سابقه‌اي در انقلاب و مبارزه داشت و هم يكي از شبيه‌ترين شخصيت‌ها به صاحب روز معلم يعني استاد شهيد مطهري شناخته مي‌شد و هم اصالتا از لك‌هاي نهاوند بود براي حضور و سخنراني در مراسم روز معلم دعوت كردم. ايشان بدون هيچ پيرايه‌اي و بدون اينكه هيچ شناخت شخصي از من داشته باشد، دعوتم را پذيرفت و با يك خودروي پيكان از تهران راهي نورآباد شد. آمد، يك سخنراني تحليلي پرمغز ارايه كرد و جوايزي به معلمان نمونه اهدا كرد. ظهر كه شد ناهار را در منزل، مهمان من بود. بعد از صرف ناهار ديدم كه قصد برگشت به تهران را دارد، اصرار كردم كه بماند و استراحت كند...

گفت كه در تهران كارهاي زيادي سرش ريخته و بايد هرچه سريع‌تر برگردد. به همين خاطر نه از جاده آسفالت و معمور خرم‌آباد كه از راه ميانبر اما خاكي گردنه گاماسياب راهي شد. بدون اينكه متوجه شود هديه ناقابلي را كه از قبل تدارك ديده بودم به راننده همراهش دادم و گفتم حسابي كه از گردنه فاصله گرفتيد، اين هديه را به حاج آقا بدهيد. راننده هم پذيرفت و راهي شدند. بعد از يك ساعت پاسدارهاي فرمانداري اطلاع دادند كه آقاي دكتر احمدي برگشته و مي‌خواهد شما را ببيند. من نگران شدم و اولين تصوري كه به ذهنم رسيد تصادف يا خرابي ماشين بود. آمدم ديدم آقاي دكتر در حياط فرمانداري قدم مي‌زند. من را كه ديد گفت آقاي فرماندار من براي اين هديه به نورآباد نيامدم، ضمنا بنده در اين مملكت از دانشگاه حقوق مي‌گيرم. اين هديه را خرجِ كارهاي واجب‌تر كنيد.

من ماندم و درس‌هاي اين خاطره...




اسماعیل دوستی، عضو سابق شورای شهر
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: