تدبیر24»هرگز، شاید حتی یک روز هم در زندگی فوتبالی امیر قلعه نویی نبوده که او خودش را مظلوم و جفادیده، بیگناه و زخمخورده و قربانی و ستمکشیده نداند. هر بار که لب باز میکند از خیانتهای مجهولی سخن میگوید که در حقش شده. همیشه همه داوریها به ضرر تیم او بوده و همیشه دیگران تمام تلاششان را بهکار گرفتهاند تا او را حذف کنند، اما نتوانستهاند.
حتی بلاکشترین قهرمانان افسانهای تاریخ هم این همه از روزگار شکایت ندارند که امیر قلعهنویی دارد. حالا هم رسیدن پرسپولیس به فینال لیگ قهرمانان آسیا داغ دلش را تازه کرده و میگوید: «در زمان ما همه بسیج شدند تا استقلال من صعود نکند.» او این را میگوید و برایش مهم نیست که حرفهایش درست است یا نه، مبنای تاریخی دارد یا ندارد. این تاکتیک قلعهنویی است؛ آنقدر میگوید و تکرار میکند که خودش باورش میشود و از آن به بعد بهعنوان یک «فکت تاریخی» از آن یاد میکند. الان هم داستان همین است.
لطفا حرفهای
قلعهنویی را بهطور دقیق بخوانید: «برای پرسپولیس همه بسیج شدند تا موفق
شود، ولی برای استقلال در آن دوره همه بسیج شدند تا موفق نشویم. در آن
دوران فقط آقایان قالیباف و حبیب کاشانی به ما کمک کردند. آن زمان قبل از
بازی با بوریرام از آقای تاج که مسئولیت داشتند، خواهش کردیم بازی ما را با
ذوبآهن عقب بیندازد. تازه ما باید به فولادشهر هم میرفتیم ولی هر کاری
کردیم نشد. ما در آن زمان به فولادشهر رفتیم و بعد از آن بلافاصله به
بانکوک سفر کردیم. 7ساعت هم با اتوبوس مسافت طی کردیم تا به بازی بوریرام
برسیم. بعد که بوریرام را بردیم، مشخص شد باید به کرهجنوبی برویم. بعد
8ساعت تا بانکوک آمدیم و سپس به سئول رسیدیم و دوباره به بانکوک بازگشتیم.
حالا با این شرایط سخت بهنظر شما بدن بازیکنان چطور میخواهد آن بازی را
انجام بدهد؟»
در مورد این ادعاها طرح چند نکته لازم است که آنها را با هم مرور میکنیم:
*
امیر قلعهنویی فضای پیش از بازی استقلال- بوریرام را با فضای قبل از بازی
پرسپولیس- کاشیما مقایسه میکند. این در حالی است که بازی آن زمان آبیها
در مرحله یکچهارم نهایی و بازی اخیر سرخها در مرحله فینال لیگ قهرمانان
بوده است. باید بهطور ویژه از آقای قلعهنویی عذرخواهی شود که قبل از بازی
مرحله یکچهارم نهایی که ما اغلب سالها در آن نماینده داریم، وزیر و وکیل
به محضر ایشان و تیمشان مشرف نشدند. این قصور تاریخی را ببخشایید ژنرال
عزیز!
* او میگوید بازی لیگی استقلال را قبل از مسابقه با بوریرام
لغو نکردند، اما برای پرسپولیس این کار را کردند. طبق اطلاعات موجود،
مسابقه برگشت آبیها با بوریرام روز 27شهریور 92برگزار شده، درحالیکه
دیدار آنها با ذوبآهن روز 21شهریور بوده؛ آیا 6 روز قبل از بازی یکچهارم
نهایی نباید برای استقلال مسابقه میگذاشتند؟ مگر پرسپولیس 7روز قبل از
بازی رفت فینال با کاشیما در زمین افتضاح تختی به مصاف سایپا نرفت؟ الان
شما تبعیضی احساس میکنید؟
* استقلال بعد از بازی با بوریرام فقط یک
سفر 5ساعته تا بانکوک داشت و بعد از آن به راحتی با یک پرواز مستقیم راهی
سئول شد تا بازی رفت نیمهنهایی را برابر نماینده کرهجنوبی برگزار کند.
رسانهها در آن زمان در مورد سفر آبیها به کره تیتر زدند: «استقلال راحت و
کم دردسر به سئول رسید.» سرچ کنید و مطلبش را بیابید که خواندنیهای
بیشتری هم دارد. این تیم که از بهترین بازیکنان آن زمان ایران و اسکلت کامل
تیم ملی بهره میبرد، 6روز فرصت داشت تا در کره برای بازی با سئول آماده
شود، اما نهایتا 2 گل خورد و فوتبالیها خوب یادشان هست که حداقل 4 یا 5 گل
دیگر هم باید میخورد.
* قلعهنویی میگوید به استقلال او نگاه ملی
وجود نداشت. حالا بیایید بخشی از مصاحبه علی فتحاللهزاده را درست چند
ساعت بعد از بازی برگشت با بوریرام مرور کنیم. بخوانید و خودتان قضاوت
کنید: «این پیروزی را به هموطنان عزیزم بهخصوص هواداران استقلال و
رسانهها و مطبوعات ورزشی که مثل تیم ملی به استقلال نگاه کردند تبریک
میگویم. صالحی امیری و کیومرث هاشمی امیدواری زیادی به من دادند و ما
همقسم شده بودیم تا در تایلند پیروز از میدان بیرون بیاییم.» حتما
میدانید که آقای صالحی امیری آن روزها سرپرست وزارت ورزش بودند؛ یعنی درست
معادل جایگاه امروز مسعود سلطانیفر. حالا سرویسهایی که قالیباف بهعنوان
شهردار وقت تهران و حبیب کاشانی بهعنوان عضو شورای شهر به استقلال دادند و
خود قلعهنویی به اسم آنها اشاره میکند به کنار.
* این وسط یک
نکته جالبتر هم وجود دارد که شاید آقای قلعهنویی آن را به یاد نمیآورد.
درست شب بازی رفت استقلال و بوریرام، مهدی تاج در کسوت رئیس سازمان لیگ با
صدور یک قطعه چک 100میلیون تومانی از حساب سازمان لیگ در وجه باشگاه
استقلال، این مبلغ را برای پرداخت پاداش پیروزی احتمالی آبیها بر رقیب
تایلندی در اختیار علی فتحاللهزاده قرار داد؛ پولی که دقایقی بعد از بازی
نقد شد و در رختکن در اختیار بازیکنان قرار گرفت. توجه کنید لطفا؛ از حساب
سازمان لیگ در وجه استقلال برای بازی رفت مرحله یکچهارم نهایی. بعد
قلعهنویی میگوید: «همه بسیج شده بودند که ما حذف شویم.»
کاش
در این دنیای وانفسا، در همان اصفهان زیبا و دلربا، یک نفر روبهروی امیر
قلعهنویی بنشیند و موقع صرف چای خیلی دوستانه به او بگوید الان تقریبا همه
مردم ایران اینترنت دارند و بعضا ممکن است در مورد چیزهایی که شما
میگویید تحقیق کنند. این یعنی شما اگر بلافاصله بعد از درگذشت ناصر حجازی
برای نخستین بار در تلویزیون اعلام کنید: «من حجازی را سرمربی استقلال
کردم» ممکن است غیراز شاهدان حقیقی منبع دیگری نتواند صحت و سقم این ادعای
بزرگ را در بیاورد، اما وقتی در مورد وقایع 5 سال پیش حرف میزنید، علاوه
بر اینکه هنوز هزاران نفر آنها را با جزئیات کامل به یاد دارند، اخبار و
اطلاعات آن روزگار در اینترنت هم موجود و قابل بازیابی است؛ درست مثل
مستندات این مطلب که با چند کلیک ساده بهصورت واو به واو در دسترس خواهد
بود.
عاجزانه به شما توصیه میکنیم همچنان بخش بیشتری از مصاحبههایتان را به روزگار دهه 60 و 70، حقایقی که یک روز قرار است هاشم بیکزاده در دفاع از حقانیت شما افشا کند، دوران کارآموزیتان در لورکوزان و البته نامه صادق هدایت به محمد مصدق(!) اختصاص بدهید و با مظلومنماییهای بیپشتوانه، تن تاریخ را نلرزانید.