تدبیر24»یکی از این موارد تبلیغی است که اخیراً از شبکههای تلویزیونی پخش شده است. فروشگاهی که در این تبلیغ نام آن دیده میشود با در اختیار قرار دادن فرصت ۳ دقیقهای به مشتریان خود، به هر کسی که کالای بیشتری را جمعآوری کند جایزه بهتری میدهد! فارغ از اینکه این محتوا به شدت با شأن و منزلت شهروندان ایرانی در تضاد است، به نوعی میتواند فرهنگ مصرفگرایی و انجام هر کاری برای دریافت جایزه را نیز تبلیغ میکند.
البته شاید پخش چنین تبلیغهایی که پیشتر نیز نمونههای مشابه آن وجود داشت، از سوی شبکههای خصوصی و ماهوارهای تا اندازهای قابل قبول باشد، اما ترویج خواسته یا ناخواسته چنین محتوایی از سوی رسانهای که بار سنگین «ملی» را به دوش میکشد، چندان قابل هضم نیست.
جبار آذین، منتقد در گفتوگویی با ایسنا در این زمینه میگوید: به طور کلی صداوسیما رسانهای ناتوان در تولید برنامههای باکیفیت، فاخر، ملی و مردمی است که هر روز بیش از پیش از مخاطبان خود فاصله میگیرد و به قیمت سودآوری و تجارت مردم را به سمت تجملگرایی، مصرفگرایی و ماهوارههای خارجی سوق میدهد. در واقع در برنامهها و تبلیغات تلویزیونی تجارت و سوداگری به جای فرهنگ، سلیقه و حرف اول را میزند.
او با بیان اینکه «بخش تجارت و آگهیهای تلویزیون از مدیرانی تبعیت میکند که پیرو سیاستهای سوداگرانه هستند»، خاطرنشان میکند: به همین خاطر است که پای اسپانسرهای مختلف به تلویزیون باز شده است؛ اسپانسرهایی که نه تنها در تولید آگهیهای مضر و مغایر با فرهنگ جامعه نقش دارند که حتی در تولید و طراحی محتوای برنامهها، سریالها و مسابقات نیز نقش بسیار مهمی را ایفا میکنند.
این منتقد با تاکید بر اینکه «گرایش مسئولان تلویزیون به سمت تجارت سبب شده که روز به روز دامنه فرهنگ در این رسانه کوتاهتر بشود»، میگوید: متأسفانه در این مسیر گاه مسئولان مربوطه آنقدر دچار افراط شدهاند که این روزها شاهد تولید روزافزون برنامههای کپیشده از روی برنامههای معروف خارجی هم هستیم. برنامههایی که با ساختار تکراری و حضور چهرههای شناختهشده میلیاردها تومان هزینه تولیدشان میشود.
آذین ادامه میدهد: در این میان برخی از تبلیغات تلویزیونی هم برای جذب بیشتر مخاطب و حتی فریب مردم، به جای آنکه در جهت خدمت به تولید ملی و کارآفرینی تولید محتوا کنند، مردم را به سمت فرهنگ مصرفگرایی ترغیب میکنند. آن هم در شرایطی که مردم ما برای تهیه کوچکترین کالای روزمرهشان هم دچار مشکل هستند.
او با بیان اینکه «میلیاردها تومان صرف تولید برنامهها و تبلیغات بیخاصیت و بیثمری میشود که به جز لطمه زدن به فرهنگ مردم، هیچ خاصیت دیگری ندارند»، اظهار میکند: این برنامهها و آگهیهای تجاری با گذاشتن نوعی مسابقه و ماراتون میان مردم و تشویق آنها به شرکت در این مسابقهها، هم مردم را به سمت زندگی مصرفی پیش میبرد و هم صداوسیما را از نقش بزرگی که زمانی بر عهده داشت یعنی فرهنگسازی دور میکند. تلویزیونی که قرار بود زندگی ایرانی اسلامی را ترویج کند، امروز مصرفگرایی و برنامههای خارجی را در اولویت خود قرار داده و با پخش تبلیغات و برنامههای نامناسب شأن مخاطب را زیر سوال میبرد.
این منتقد یادآور میشود: آنچه امروز در تلویزیون و به ویژه در حوزه تبلیغات شاهد هستیم شیوهای غربی است که هیچ ربطی به فرهنگ کشور ما ندارد. طبیعی است که وقتی تلویزیون از فرهنگسازی فاصله بگیرد و با سطحیترین سلیقهها با نیازهای مردم برخورد کند به شعور، فهم و فرهنگ مخاطب هم اهانت میکند.