سپري شدن ماههاي سال و نزديك شدن به انتخابات مجلس، فرصتهاي مغتنمي است كه نبايد به راحتي از كنار آن گذشت
تدبیر24»سپري شدن ماههاي سال و نزديك شدن به انتخابات مجلس، فرصتهاي مغتنمي است كه نبايد به راحتي از كنار آن گذشت و به نظر ميآيد كه جريان اصلاحات با درك اين موضوع در حال حركتي هرچند آرام به سوي رسيدن به بهترين تصميم براي حضور در انتخابات و تبيين ديدگاههاي خود براي جامعه است. اصلاحطلبان در مسيري گفتمانمحور در حال تشريح نقطهنظرات خود در خصوص چگونگي شركت در انتخابات هستند و اين امر هرچند كه در ظاهر برخي اختلافات را تداعي ميكند و مملو از بايدها و نبايدها است ولي با توجه به اعتقاد اصلاحطلبان به تضارب آرا و بهرهمندي از خرد جمعي، در نهايت و با گذر ايام و روشن شدن اشتراكات و اختلافنظرهاي احزاب و افراد موثر، منتج به حركتي منطقي به سوي نزديكي ديدگاهها و رسيدن به يك وحدت حداكثري و تصميمي معقول در جهت يافتن بهترين راه تحقق مشاركت حداكثري براي اصلاح امور جامعه و انجام تغييرات در چارچوب قانون و از طريق صندوق راي خواهد شد. گفتوگوهاي شكلگرفته ميان اصلاحطلبان در جلسات مختلف و مباحث مطرحشده در رسانهها با وجود آشكار شدن برخي اختلافنظرها، رفتاري دموكراتيك و برگرفته از آزادانديشي و احترام به ديدگاههاي مختلف و شنيدن صداي مخالف براي رسيدن به يك اجماع مورد قبول طيفهاي حاضر در اين جريان ريشهدار سياسي است. اين رفتار حاكي از آن است كه اصلاحطلبان براي حضوري موثر در انتخابات، در مسيري درست گام برميدارند و برخلاف برداشت سادهانگارانه و همراه با ذوقزدگي جناح مخالف، اين اختلافات ناشي از شكافهاي عميق و غيرقابل جبراني كه منجر به تفرق و انشقاق شود نبوده و نخواهد بود، بلكه نشانه پويايي جريان اصلاحات و تحمل افكار و عقايد گوناگون است.
اصرار اصولگرايان و به ويژه برخي جريانات اقتدارگرا مبني بر وجود اختلافات لاينحل ميان اصلاحطلبان و يأسآفريني رسانهاي آنان مبني بر رويگرداني مردم از جريان اصلاحات به دليل عملكرد ضعيف دولت و تلاش بيوقفه براي كتمان نقشآفريني خود در ايجاد مشكلات كنوني، علاوه بر اينكه بر تداوم تفكر هميشگي آنان براي حذف رقيب با هر ترفندي حكايت دارد ناشي از عدم شناخت آنان از ظرفيت اصلاحات و چشمپوشي عامدانه از عدم اقبال عمومي نسبت به اصولگرايان به خصوص در سالهاي اخير است. البته در حال حاضر ريزش آراي اصلاحطلبان به دليل مشكلات روزافزون كنوني به خصوص معضلات اقتصادي غيرقابل كتمان است اما دلايل مختلفي وجود دارد كه با قاطعيت ميتوان گفت كه اين آرا به سبد اصولگرايان سرازير نخواهد شد. دليل اول اينكه اذهان عمومي در ايران عملكرد گذشته اصولگرايان به خصوص زمان دولتهاي نهم و دهم و خسارتهاي غيرقابل جبران آن دوران را با وجود مجالس همسو به اين زوديها فراموش نخواهد كرد و نكته مهم ديگر اينكه گردش اطلاعات و افزايش آگاهيهاي عمومي باعث شده تا مردم به تمركز قدرت و ثروت در نهادهاي تصميمسازي كه در اختيار اصولگرايان قرار دارد پي برده و به نقش موثر آنان در ايجاد مشكلات كنوني و مخالفتهاي پنهان و آشكار با دولت باور داشته باشند و همه اينها در شرايطي است كه بروز اختلافات گسترده در اين جريان سياسي از ظهور نواصولگرايي تا نامهنگاريهاي غيرمتعارف ميان بزرگان آنان، سوالات و ترديدهاي جدي را نسبت به عملكرد اصولگرايان حتي در ميان هواداران آنها ايجاد كرده است و اين موضوعي است كه باعث شده تندروهاي اين جريان سياسي بيش از اينكه روي عملكرد خود تمركز داشته باشند به حضور حداقلي مردم در پاي صندوقهاي راي چشم بدوزند و اين دقيقا نقطه تقابل دو جريان اصلاحطلب و اصولگرا در كشور است. اين تفاوت بنيادين به اين دليل است كه اصلاحطلبان بر اين باورند كه اصلاح و تغيير در جامعه براي بهبود شرايط كنوني چه در عرصه داخلي و چه در تعيين راهبردهاي سياست خارجي كه منجر به افزايش اقتدار ملي ميشود، تنها با حضور حداكثري مردم و از طريق صندوق راي ميسر خواهد شد. به همين جهت است كه اصلاحطلبان اميدوارند كه با توجه به تهديدات منطقهاي و جهاني و مشكلات داخلي و نياز كشور به استفاده هرچه بيشتر از خردجمعي و رسيدن به حكمراني مطلوب، مجموعه نظام با تعديل برخي ديدگاهها نسبت به حضور نخبگان اصلاحطلب در عرصه سياسي، شرايط مناسبتري را نسبت به گذشته براي برگزاري پرشور انتخابات فراهم آورد.
محمد سالاری،فعال سیاسی اصلاح طلب