در دنیای به هم پیوسته کنونی و تخصصی شدن امور، برای عقب نماندن از قافله علم، گریزی جز گفتمان سازی نداریم. تا زمانی که برای تحقق پیشرفت علمی جریان سازی نشود و مشورت ناپذیری وجود داشته باشد نمی توان انتظار پیشرفتی همه جانبه را شاهد بود.
تدبیر24»امروزه جریان سازی بخش مهمی از سیاستگذاری کشورها را شامل می شود. در واقع
اهداف کلان کشورها ذیل گفتمان های راهبردی تعریف و تبیین می شوند.
بر
این اساس یکی از مولفه های پیشرفت علمی، سامان مندی مسیر و ارائه چشم
اندازی دقیق است. جریان سازی پیشرفت علمی کشور به مثابه نقشه راهی منجر به
آن می شود که بتوانیم مسیر را هوشمندانه طی کنیم.
در این که دولت ها از
سلیقه مختلف برخوردارند شکی نیست با این حال نباید در امور کلان به صورت
جزیره ای و کوتاه مدت عمل کرد. بی شک برنامه های بلند مدت و دوری از سلیقه
گرایی و دسته بندی های رایج سیاسی امری غیر قابل کتمان برای پیشرفت است.
البته
توسعه و پیشرفت علمی در جوامع مختلف نیازمند بسترها و ملزوماتی است. یکی
از مهمترین آن ها وفاق و همدلی اجتماعی و سیاسی است. از این رو رقابت های
سیاسی باید سبب ساز گسترش ثبات سیاسی شود و هر چه ثبات سیاسی و همبستگی ملی
تقویت شود، روند پیشرفت تسریع می شود.
پیشرفت علمی باید به رویه تبدیل
شود، زیرا حرکت همگرایانه موجب همافزایی شده و به اقدامات سرعت میبخشد؛
همچنین رویکردهای واگرایانه و حرکت در راستای نگرش های حزبی و گروهی به خود
محوری انجامیده و مسیر پیشرفت را ناهموار می سازد
روش متکی به سلیقه
گرایی کاربرد خود را از دست داده است. از این رو در اولویت قرار دادن
برنامه های کوتاه مدت و رفع و رجوع آنی امور نمی تواند باری از مشکلات را
از پیش روی کشور بردارد.
از این رو دولت ها باید به سمت مشورت گرایی و
بهره گیری از نخبگان حرکت کنند. تجربه کشورهای پیشرفته نشان می دهد بهره
گرفتن از نخبگان تصمیم گیری و تصمیم سازی را تسهیل می کند. بنابر این رسیدن
به پیشرفت همه جانبه با بهره گرفتن از نخبگان تسهیل می شود. از این رو
باید گردش نخبگان شکل عملی پیدا کند و قابلیتهای واقعی شناخته شده و به
کار گرفته می شود.
در این میان نخبگان اجرایی در عرصه سیاسی و اقتصادی
فعالیت می کنند و نخبگان فکری افرادی هستند که اندیشه، روش های بهینه،
تئوری و آینده نگری تولید می کنند. بنابر این دور شدن دو دسته از نخبگان از
یکدیگر آفت بزرگی است که به نوعی واگرایی و در مقابل نزدیک شدن آن ها به
هم افزایی می انجامد. از این رو نخبگان اجرایی می توانند با بهره گیری از
اندیشه نخبگان فکری، بهینه و اجرایی کردن این تفکرات را پی بگیرند.
همچنین
پیشرفت علمی نیازمند توجه ویژه به دانش بومی و تکیه بر دستاوردهای داخلی
است. زیرا به ودیعه گرفتن روشها و تجارب دیگران بدون در نظر گرفتن تفاوتهای
بین جوامع، فرهنگها و فضاها نمی تواند منجر به توسعه پایدار شود.
بنابر این کشور ما، در جهت گفتمان سازی و جریان سازی پیشرفت علمی، باید دانش بومی را مدنظر قرار دهد.
همچنین
جریان های سیاسی نیز اهداف عالیه کشور را در نظر گرفته و از گروه گرایی در
پیشرفت کشور بپرهیزند و به سمت تعامل گرایی و استفاده از خرد جمعی گام
بردارند. این امر می تواند تحقق پیشرفت علمی کشور را بیمه کند.