نهادگرایی و ثبات سیاسی در فضای تازه

نهادگرایی و ثبات سیاسی در فضای تازه

دکتر ابراهیم متقی» حادثه سقوط بالگرد برخی از مقامات عالی سیاسی و راهبردی ایران بر اساس نشانه‌هایی از «ابهام امنیتی» تعریف می‌شود.
ايران و امريكا و ديپلماسي غيرمستقيم

ايران و امريكا و ديپلماسي غيرمستقيم

حسین ربیعی» مطابق ادعاها و شواهد، عرصه ميدان و ديپلماسي، هر دو هر به صورت غيرمستقيم توسط اين دو كشور و از طريق نمايندگان‌شان مديريت مي‌شود
چهارشنبه ۰۲ خرداد ۱۴۰۳ - 2024 May 22
کد خبر: ۲۸۸۱۲
تاریخ انتشار: ۲۲ تير ۱۳۹۳ - ۱۶:۵۲

شادی یزد‎ی‎ها و تهرانی‎ها برابر است

یک مدرس ‌علوم اجتماعی گفت: بر اساس تحقیقی که به بررسی جامعه‌شناختی عوامل مؤثر بر شادمانی در سطوح خُرد و کلان پرداخته، معتقد است که میزان شادی یزدی‎ها و تهرانی‌ها، برابر و هر دو از میانگین و حد وسط طیف شادی پایین‎تر است.

تدبیر24: "سیدمحسن موسوی" به تعریف خود از شادی و افسردگی با رویکرد جامعه‌شناسی و مروری بر روانشناسی پرداخت و تصریح کرد: شادمانی، احساس مثبت و رضایت درونی و ماندگار از زندگی است و افسردگی، نقطه‌ی مقابل شادی یا شادمانی است یعنی فرد رضایت درونی و احساس مثبت در مورد زندگی‌ خود ندارد.

وی، شادی را دارای دو بعد احساسی و شناختی خواند و گفت: بعد احساسی به یکسری احساسات و هیجانات مثبت مثل شادابی و سرحال بودن و لذت‌بردن برمی‌گردد و بعد شناختی نیز همان احساس خرسندی و رضایت از زندگی است.

بعد شناختی شادی ماندگارتر از بعد احساسی

این مدرس ‌علوم اجتماعی دانشگاه معتقد است: بعد شناختی شادی طبیعتاً ماندگارتر و پایدارتر از بعد احساسی است، اما با این حال، بعد احساسی و هیجانی هم برای یک زندگی مطلوب لازم است چرا که اگر بعد احساسی و هیجانی نباشد و از شادمانی برخوردار نباشیم، زندگی کسالت‌آور شده و شکل کرخت‌کننده‌ای به خود می‌گیرد.

وی، عوامل تأثیرگذار روی این احساس مثبت را عوامل فردی، اجتماعی و عوامل درونی و بیرونی متعدد خواند و افزود: براساس دستاوردهای این تحقیق، انزوای اجتماعی، بیشترین تأثیر منفی را روی شادمانی می‌گذارد به نحوی که افراد منزوی احساس شادی‌ خیلی پایین‎تری نسبت به دیگر افراد جامعه دارند.

موسوی درباره مباحثی که در رابطه با شاد نبودن یزدی‌ها مطرح می‌شود، گفت: تحقیق در مورد چنین مباحثی یک موضوع فرهنگی است و نیاز به بررسی‏‌های کیفی دارد و خیلی اعتقادی به شاد بودن یا نبودن براساس آمارهایی که بعضاً ارائه می‌شود، ندارم.

وی با اشاره به تحقیقاتش که در سطح کلان به مقایسه کشورها و در سطح خُرد نیز از طریق روش پیمایشی عوامل مؤثر بر شادمانی در استان‎های یزد و تهران مورد بررسی قرار گرفته است، اظهار کرد: براساس نتایج حاصل از این بررسی‌ها، میزان شادی در یزد‎ی‎ها و تهرانی‌ها برابر و البته هر دو پایین است.

وی، تفاوت شادی در این دو استان را معنادار ندانست و افزود: این میزان در مورد هر دو استان از میانگین و حد وسط طیف شادی، پایین‌تر بود و بنابراین نمی‌توان گفت که یزدی‌ها شادی‌شان کمتر از تهرانی‌هاست البته با این تفاوت که در یزدی‌ها بعد شناختی شادی بیشتر و بعد احساسیِ و هیجانی آنها کمتر است.

این عضو بنیاد ملی نخبگان ادامه داد: یزدی‎ها در این تحقیق از زندگی رضایت بیشتری داشتند و در این رابطه نمره‌ی بالاتری را کسب کردند هرچند که در بعد احساسی یا هیجانی نمره‌ی شادی‌شان پایین است لذا اینکه عنوان می‌شود یزدی‌ها شاد نیستند را قبول ندارم.

گریه نقطه‌ی مقابل شادی نیست

به گفته این پژوهشگر، یکی از شروط زندگی شاد علاوه بر رضایت داشتن از زندگی، داشتن هیجان و لذت بردن از زندگی است و باید به این بخش نیز توجه داشت.

وی در رابطه با این که گاهاً عنوان می‌شود که یزدی‌ها بیشتر به مراسم‎ها گریه و عزا می‌پردازند و این امر در مقایسه با مراسم‎های جشن و شادی در یزد بیشتر به چشم می‌آید، تصریح کرد: این موضوع هم یک بحث کاملاً فرهنگی است چرا که یزدی‌ها بخشی از شادی مورد نیازشان را از طریق همین مراسم‌های عزاداری و روضه‌خوانی برآورده می‌کنند.

وی افزود: این نکته که برخی گریه را نقطه‌ی مقابل شادی می‎دانند، نادرست است چرا که نقطه‌ی مقابل شادی در واقع افسردگی و یأس از زندگی است لذا گریه کردن لزوماً با شادی منافاتی ندارد هرچند که اگر در مراسم‌های عزاداری نیز حدودا رعایت نشود، امکان تبدیل شدن به یک اندوه دائمی و بروز نوعی سرخوردگی نیز وجود دارد.

موسوی ادامه داد: گریه لزوماً با شادی مشکلی ندارد، منتها خندیدن یکی از نمودها و مظاهر احساس شادی ا‌ست که در صورتی که دائمی و درونی باشد، نقش سازنده‌ای روی سلامت روان فرد خواهد داشت.

ضعف یزدی‎ها در انتقال احساسات و اظهار دوستی

به گفته این محقق، بعد احساسی و بعد شناختی شادمانی در تهرانی‎ها، نمراتی نزدیک به هم دارد ولی در یزدی‌ها نمرات بُعد شناختی بالا و نمرات بُعد احساسی پایین است و به اصطلاح خود یزدی‌ها، سرکیف نیستند و خیلی از زندگی‌ کیف نمی‌کنند و از این نظر، نمره شادی‌شان پایین به دست می‌آید.

وی درباره علت بروز چنین وضعیتی در بین یزدی‌ها، گفت: باید بررسی شود که چرا فرهنگ این دیار باعث شده که مردم این ویژگی را داشته باشند.

موسوی، برنامه‎ریزی فرهنگی برای اصلاح وضعیت شادی و تقویت بُعد هیجانی یا احساسیِ شادی در یزدی‌ها را مهم خواند و گفت: به زبان خیلی ساده هرچند که فرزند و خانواده‌مان را خیلی دوست داریم ولی در بروز احساس به آنها دچار ضعف و مشکل هستیم. به عبارتی نمی‎توانیم احساسات خود را خوب به دیگران انتقال دهیم و در بروز احساسات و اظهار دوستی نسبت به نزدیکانمان ‌دچار ضعف هستیم.

تاثیرگذاری ثروت بر شادمانی تا حد رفع نیازهای اولیه

این دانشجوی دکتری رفاه اجتماعی در بخش دیگری از سخنانش پیرامون نتایج بررسی‎هایش در مورد ارتباط ثروت و شادی، تاکید کرد: ارتباط بین درآمد و شادمانی در بین اقشار کم درآمد بیشتر از اقشار با درآمد بالاتر است یعنی اینکه درآمد تا اندازه‌ای که نیازهای مادی افراد را برطرف کند، بر شادمانی تأثیر می‌گذارد ولی درآمد بیش از حد نیازهای اولیه، لزوماً شادمانی را افزایش نمی‌دهد و علت آن هم این است که افراد خیلی زود به سطح درآمدشان عادت می‌کنند و افزایش لذت به همان اندازه‎ای نیست که افزایش درآمد اتفاق می‌افتد.

موسوی از دیگر عوامل تعیین‎کننده شادی را تحرک جسمی و ورزش نام برد و توضیح داد: نتایج تحقیقات مختلف نشان داده است که ورزش عامل خیلی مهمی در شادی افراد است و این موضوع نیز بی‎ارتباط با رابطه سلامت جسم و سلامت روح ‌و ‌روان نیست.

وی با بیان این که شادی تا حدودی به عواملِ درونی و فردی مربوط است، درباره عوامل افزایش دهنده‌ی شادی، اظهار کرد: روانشناسان معتقد هستند که هر کسی باید راه افزایش شادی‌اش را خودش پیدا کند اما از عوامل اجتماعی بسیار تعیین‌کننده در زمینه شادی داشتن، اعتماد افراد به همدیگر و به سیستم‌ها و دستگاه‌های اداری است به طوری که در این صورت بیشترین احساس شادی را خواهند داشت بنابراین بروز عواملی که باعث سلب اعتماد مردم در این رابطه می‌شود، خیلی مهم است.

یزدی‎ها شادی در جمع را تجربه کنند

موسوی از راهکارهای عملی افزایش شادی را تقویت جشن‌های شادی جمعی یا به عبارتی برنامه‌ریزی برای کسب تجربه شادی در جمع به ویژه در مورد یزدی‌ها، ذکر و عنوان کرد: فرهنگ یزدی‌ها جمع‎گراست به طوری که خیلی در تنهایی از زندگی کسب رضایت نمی‌کنند و حتماً باید خانواده، دوستان و نزدیکان گردهم باشند تا یزدی‎ها احساس شادی کنند.

وی گفت: شادی باید دائمی و ماندگار باشد ولی اعتیاد لذت لحظه‌ای و آنی است.

موسوی با تاکید بر این نکته که تحرک جسمی و ورزش از طرفی باعث کاهش افسردگی و اضطراب و از سوی دیگر منجر به تقویت حس عزت‌نفس در افراد و نهایتاً موجب افزایش میزان شادی افراد می‎‌شود، لزوم توسعه این عامل شادی‌زا در جامعه را یادآور شد.

برچسب ها: تدبیر24
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: