نهادگرایی و ثبات سیاسی در فضای تازه

نهادگرایی و ثبات سیاسی در فضای تازه

دکتر ابراهیم متقی» حادثه سقوط بالگرد برخی از مقامات عالی سیاسی و راهبردی ایران بر اساس نشانه‌هایی از «ابهام امنیتی» تعریف می‌شود.
ايران و امريكا و ديپلماسي غيرمستقيم

ايران و امريكا و ديپلماسي غيرمستقيم

حسین ربیعی» مطابق ادعاها و شواهد، عرصه ميدان و ديپلماسي، هر دو هر به صورت غيرمستقيم توسط اين دو كشور و از طريق نمايندگان‌شان مديريت مي‌شود
چهارشنبه ۰۲ خرداد ۱۴۰۳ - 2024 May 22
کد خبر: ۳۱۵۵
تاریخ انتشار: ۱۸ شهريور ۱۳۹۲ - ۰۹:۱۲

ایده صد روز روحانی از کجا آمده است؟

چند سال پیش وقتیکه جاناتان گودلاک رئیس جمهور نیجریه شد به مردم وعده "برنامه تحول" را داد اما بعد نتوانست مسیری روشنی را برای کشور تعریف کند و از جلب حمایت مردم بازماند...
تدبیر24: دکتر روحانی تعهد کرده است تا در صد روزه اول ریاست جمهوری خود اصلاحات چشمگیری در اقتصاد کشور اعمال کند. چرا صد روز؟ ایده صد روز از کجا آمده است؟

 

 

 فرانکلین روزولت، در سال 1933 و در زمان رکود بزرگ رئیس جمهور آمریکا شد. نرخ بیکاری در آمریکا در آن زمان 25 درصد بود و تورم 10 درصد.  هربرت هوور که پیش از روزولت رئیس جمهور بود نتوانسته بود از بروز بحران اقتصادی جلوگیری کند. روزولت به مردم آمریکا وعده طرحی نو (نیو دیل) داد و در روزهای آغازین دوره ریاست جمهوری اش با کنگره آمریکا همکاری های تنگاتنگی داشت تا بتواند ده ها اصلاحات ضروری را به تأیید آنها برساند.  سرعت اقدامات او یادآور صد روزی بود که طی آن ناپلئون در سال 1815 از تبعید رها شد و امپراطوری ارتش فرانسه را مجددا به دست گرفت و بعد در واترلو شکست خورد و مجددا تبعید شد.

 

 

 

 روزولت در ماه های نخستین ریاست جمهوری خود تقریبا اختیار تام در حوزه اجرایی و قانونگذاری داشت و کنگره آمریکا هم به راحتی مهر تأیید بر برنامه های روزولت می زد و آنها را تصویب می کرد.  مجلس نمایندگان آمریکا اولین برنامه اضطراری روزولت برای سیستم بانکی را به اتفاق آراء تصویب کرد.  نیو دیل، که مجموعه ای از برنامه های اقتصادی و اجتماعی روزولت بود، اقتصاد آمریکا را در مسیر بازسازی قرار داد و ماهیت اقتصاد آمریکا را به شدت متحول کرد.

 

 

 

 بعد از پایان دوره ریاست جمهوری روزولت بسیاری از رؤسای جمهور سعی کردند تا تغییرات و اصلاحات عمده ای در صد روز نخستین ریاست جمهوری خود اعمال کنند اما هیچکدام نتوانستند به اندازه روزولت اقتصاد را متحول کنند.  حتی خود روزولت سعی کرد در دومین دور ریاست جمهوری خود عملکردی مشابه دور اول داشته باشد اما بسیاری از برنامه های او توسط کنگره رد و با انتقادات مردم مواجه شد. اصطلاح برنامه صد روزه از آن زمان آغاز شده است و تا کنون به عرصه ها و حوزه های دیگر از جمله تجارت نیز راه یافته است.  در بسیاری از موارد حتی اگر رهبران برنامه صد روزه ای نداشته باشند هم اغلب با عملکرد خود در صد روز اول ارزیابی می شوند.

 

 

 

 با توجه به این مطلب برنامه صد روزه روحانی چه معنایی دارد؟

 

 1- شرایط برای اعمال اصلاحات جدی مناسب است

 

 روزولت در صد روز اول ریاست جمهوری خود موفق بود چراکه اقتصاد وضع بسیار اسفناکی داشت و تغییر، خواست و مطالبه همگان بود.  ممکن است دکتر روحانی به اندازه روزولت از حمایت برخوردار نباشد اما وضع اقتصاد ما به همان اندازه اسفناک است. روحانی نیز همانند روزولت درصدد اعمال تغییرات کلی در برنامه رئیس جمهور پیش از خود نیست بلکه می کوشد تا کارها و اقداماتی را که باید انجام می شد و نشد انجام دهد.  روحانی نیز همانند روزولت دولتی را به ارث برد که رئیس آن نتوانست مانع از بروز بحران اقتصادی شود.  در چنین شرایطی، مردم به دنبال رهبرانی هستند که بتوانند آنها را از بحران خارج کنند.  اصلاح اشتباهات گذشته گزینه بهتری در مقابل تغییر سیاست های موفق گذشته برای دکتر روحانی است.

 

 

 

 2- موفقیت برنامه های روحانی تا حد زیادی منوط به همکاری مجلس است

 

 طرح جدید یا نیو دیل روزولت از طریق تصویب قوانین جدید و فرامین ریاست جمهوری اعمال شد.  اگر روزولت از حمایت بی قید و شرط کنگره برخوردار نمی شد در اعمال اصلاحات مد نظرش با محدودیت شدیدی مواجه می شد.  به همین شکل، دکتر روحانی نیز نیازمند همکاری نزدیک با مجلس است تا بتواند قوانین منطبق با برنامه های خود را به تصویب برساند.  نخستین آزمون این رابطه می تواند اصلاح لایحه بودجه باشد.  اگر روحانی و مجلس نتوانند در مورد بودجه اصلاحی توافق کنند نمی توان به آینده رابطه دولت و مجلس چندان امیدوار بود.

 

 

 

 3- صد روز تنها اول کار است

 

 درست است که صد روز اول ریاست جمهوری روزولت قابل توجه بود اما بسیاری از موفقیت های او بعد از صد روز اول به دست آمد. در عین حال، صد روز اول به شکلی راهکار و مسیر چهار سال ریاست جمهوری را تعیین خواهد کرد.  برای نمونه می توان به دوران آقای احمدی نژاد بازگشت که در صد روز اول ایشان پلمپ آژانس بین المللی انرژی اتمی در نطنز را فک کرد و بعد طی سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد با جامعه بین المللی در افتاد.  این اقدام روند ریاست جمهوری او را تعریف کرد و همین اقدامات بود که برای ما جز تحریم های بیشتر و شدید تر ارمغانی نداشت.  تغییرات واقعی و ملموس یک شبه اتفاق نمی افتد اما در عین حال صد روز اول فرصت مغتنمی است که خشت اول در آن نهاده می شود.

 

 

 

 4- موفقیت ما در گرو خروج از تحریم هاست

 

 برنامه های صد روزه معمولا عوامل خارجی را لحاظ نمی کند.  تمرکز رؤسای جمهور در این دوره صد روزه مختص بر مسائل داخلی است و مدیران ارشد نیز به اصلاحات داخلی می پردازند. در این میان یکی از مهمترین مسائلی که دکتر روحانی باید به آن بپردازد مسئله تحریم هاست. برای دولت تدبیر و امید بسیار دشوار خواهد بود تا بتواند با محدودیت های اعمال شده توسط تحریم ها در اصلاح اقتصاد کشور موفق عمل کند.  شاید دولت بتواند تغییرات کوتاه مدتی اعمال کند اما بازگشت معنا دار و چرخش پایدار اقتصاد کشور نیازمند توافق بر سر مناقشه هسته ای است.

 

 

 

 5- افکار عمومی و ذهنیت مردم نسبت به تغییرات به اندازه خود تغییرات اهمیت دارد.

 

 چند سال پیش وقتیکه جاناتان گودلاک رئیس جمهور نیجریه شد به مردم وعده "برنامه تحول" را داد اما بعد نتوانست مسیری روشنی را برای کشور تعریف کند و از جلب حمایت مردم بازماند. سطح انتظارات و مطالبات بالا بود چراکه گودلاک از زمان مرگ رئیس جمهور پیشین نیجریه در این سمت بود.  بعد از صد روز، منتقدین به سرعت بر تمام مشکلات موجود در کشور تمرکز کردند و حتی بعضی از تغییرات و اصلاحات اعمال شده را نیز نادیده گرفتند.  گودلاک دست به اصلاحاتی چند زد اما در جلب حمایت مردم و افکار عمومی ناکام ماند و این کار ادامه اصلاحات را دشوار تر کرد. گودلاک در حال حاضر حتی از حمایت کافی حزب خود برای حضور مجدد در انتخابات آینده برخوردار نیست.

 

 

 

 دکتر روحانی و دولت تدبیر و امید برنامه صد روزه ای تعیین کرده اند اما در این مقطع هنوز تعریف مشخصی از ملاک موفقیت یا عدم موفقیت ارائه نشده است.  آیا توقف روند صعودی تورم کافی است یا دولت روحانی باید موفق به کاهش تورم شود؟ نرخ تبدیل ارز چه باید باشد؟ هر فردی تعریف خود را از موفقیت در صد روز دارد.  دکتر روحانی برای آنکه بتواند برنامه های بلند مدت اصلاحات خود را اعمال کند باید ملاک موفقیت را تعریف کند و بتواند در پایان صد روز دیگران را متقاعد کند که برنامه های ماه های آغازین او موفق بوده است.

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: