عضو ارشد فدراسیون دانشمندان آمریکا با انتقاد از مواضع واشنگتن نسبت به برنامه هستهای ایران هشدار داد استفاده ابزاری واشنگتن از معاهده انپیتی و فشار بر آژانس بهبهانه تحریمها موجب نابودی رژیم منع گسترش سلاحهای هستهای خواهد شد.
به گزارش تدبیر24 به نقل از تسنیم ،به نقل از نشنال اینترست؛ دکتر یوساف بات، عضو ارشد فدراسیون دانشمندان آمریکا، دارای دکترای فیزیک هستهای از دانشگاه ییل در مقالهای از استفاده ابزاری سیاستمداران واشنگتن از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) علیه ایران انتقاد کرده هشدار داد استفاده ابزاری از این معاهده مخاطرات بزرگتری در پی خواهد داشت.
رابرت اینهورن، مشاور ویژه وزارت خارجه آمریکا در امور منع اشاعه و کنترل سلاح؛ اخیراً در یادداشتی در فارین پالیسی استدلال کرده است که نباید به ایران اجازه غنیسازی هستهای داد، چرا که بهاعتقاد او ایران منطبق با تعهدات خود مبتنی بر پیمان منع اشاعه هستهای نیست. بهگفته وی :«بحثی در این امر نیست که ایران تا زمانی که ثابت کند که با تعهداتشکه از انپیتی ناشی میشود در انطباق است، از هرگونه حقی ــ حداقل بهطور موقت ــ در زمینه غنیسازی هستهای صرفنظر کرده است».
در حالی که اینهورن آرزو دارد این ادعایش صحیح باشد، به چندین دلیل این نظر وی درست نیست. بهعلاوه اگر این نکته نشان دهنده دیدگاه تصمیم گیران آمریکا باشد، این بدفهمی میتواند منشأ بنبست برنامه هستهای ایران باشد، تا زمانی که ندانیم انپیتی چه هست و چه نیست برنامه هستهای ایران حل نخواهد شد.
بهخلاف تصور عمومی، آژانس یا سازمانی بین المللی برای بررسی تطابق فعالیتهای هستهای کشورها با معاهده انپیتی وجود ندارد. و حتی اگر وجود داشت، هیچ مصادره خودکار چرخه سوخت هستهای و یا هر ابزار قانونی دیگر در پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای وجود ندارد. در هر دو حالت استدلال اینهورن بدون مبنای قانونی است.
همچون پیمان فضایی ماورای جوّ (Outer Space Treaty)، هیچ بازوی اجرایی برای پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای وجود ندارد. البته آژانس بینالمللی انرژی اتمی وجود دارد اما وظیفه آژانس بررسی انطباق فعالیت کشورها با پیمان انپیتی نیست، بهعلاوه قدرت این کار را نیز ندارد. نقش نظارت آژانس بهطور خاص به مجموعه متفاوتی از معاهدات دوجانبه موافقتنامه پادمانهای جامع (CSA) محدود شده است. بیش از 140 معاهده دوجانبه بین آژانس و کشورهای مختلف وجود دارد. در عمل آژانس بودجه و نیروی لازم حتی در صورت تمایل برای اجرای چندجانبه پیمان انپیتی را ندارد.
در واقع ممکن است یک کشور با پیمان دوجانبه موافقتنامه پادمانهای جامع (CSA) تطابق نداشته باشد ولی با معاهده انپیتی تطابق داشته باشد. موافقتنامه پادمانهای جامع (CSA) و انپی تی دو ابزار قانونی کاملاً مستقل از یکدیگر هستند، هرچند هر دو در زمینه منع گسترش سلاحهای هستهای هستند.
اگر سؤال خاصی درباره تطابق یک دولت با معاهده انپیتی وجود داشته باشد، مناسبترین نهاد برای داوری دیوان بین المللی دادگستری خواهد بود، برای مثال در سال 1996 دیوان ماده خلع سلاح هستهای انپیتی را بهعنوان تعهد الزامآور برای 5 عضو دارای سلاح هستهای (آمریکا، انگلیس، فرانسه، چین و روسیه) تفسیر کرد، هرچند این نهاد هیچ چهارچوب زمانی برای رسیدن به این هدف تحمیل نکرد. به همین اساس اکنون نیز برای بررسی رسمی عدم انطباق کشوری با معاهده انپیتی باید به دیوان بین المللی دادگستری رجوع کرد.
یکی از بزرگترین کارشناسان در این زمینه دکتر هانس بلیکس، رئیس سابق آژانس استکه اخیراً اعلام کرد: «تاکنون، ایران از معاهده انپیتی عدول نکرده است». وی افزود: «در حال حاضر هیچ نشانهای که نشان دهد ایران سلاح هستهای تولید میکند وجود ندارد».
همچنین محمد البرادعی، برنده جایزه صلح که بیش از یک دهه مدیر آژانس بود، گفت: وی «کوچکترین نشانهای» را که ایران بهدنبال بمب هستهای است مشاهده نکرده است. البرادعی افزوده است: همه آنچه من میبینم «جنجال رسانهای است که درباره تهدید از سوی ایران» مطرح میشود.
اگر تصمیم گیران آمریکایی میخواهند در راهحل دیپلماتیک برنامه هستهای ایران پیشرفت کنند، ابتدا باید درک خود را از انپیتی مشخص کنند. متأسفانه به نظر میرسد برخی در دولت بیشتر علاقمند به حفظ تحریمها بهجای پیدا کردن یک راهحل عادلانه بر اساس قانون و حقوق هستند.
اخیراً در یک گفتوگو در مؤسسه بروکینگز گری سامور، بلندپایهترین مشاور باراک اوباما در عرصه مقابله با تسلیحات کشتار جمعی گفت: چرا برزیل و ترکیه با ایران به توافق هستهای رسیده اند، این توافق بیشتر برای به تعویق انداختن تحریمهاست. اما ما تحریمها را پیش خواهیم برد». به نظر میرسد که هدف همچنان حفظ تحریمهاست، و شروط بهنحوی ارائه میشود که تحریمها حفظ شود.
بهنحو دیگری ما در رابطه با ایران به دهه 1950 برگشتهایم و رفتار آمریکا شبیه رابطه انگلیس با ایران در قضیه ملی شدن صنعت نفت است. بهگفته ری تکیه در بخشی از کتاب جدید ادوارد آبراهامیان ــ کودتا: 1953، سیا ریشههای روابط فعلی آمریکا و ایران ــ آمده است:
«امپراتوری بریتانیا حاضر به بازگرداندن حوزههای نفتی ایران به این کشور نبود. و همواره در حال توطئهچینی برای سرنگون کردن نخست وزیر سرکش بود. دولت انگلیس ناسیونالیسم مصدق را نهتنها یک ضربه به منافع خود میدانست، بلکه بهعنوان حرکتی که بالقوه میتوانست تمام داشتههای قابل توجه انگلیس در خارج از کشور خود را به مخاطره اندازد تفسیر میکرد. مصدق باید میرفت و دیپلماسی صرفاً یک نیرنگ برای رسیدن به این هدف بود. در این روایت، لندن هیچگاه بهطور واقعی بهدنبال مصالحه با ایران نبود، بلکه صرفاً از طریق تشریفات دیپلماسی بهدنبال تضمین یک ائتلاف علیه مصدق بود».
به نظر میرسد که همانند لندن در ابتدای دهه 1950، امروز واشنگتن «تنها به تشریفات دیپلماسی روی آورده است تا ائتلاف بزرگی علیه ایران را تضمین کند». اگر این گزاره درست باشد، آمریکا در مسیر خطرناکی گام برمیدارد، که ممکن است منتهی به از هم پاشیدن خود معاهده انپیتی شود.
اگر آمریکا بهدنبال اعمال تحریمهای یکجانبه علیه ایران است به این دلیل که ایران را دشمن خود میشناسد، این به واشنگتن مربوط میشود، اما تفسیر غلط معاهده انپیتی و فشار بر آژانس بهبهانه چنین تحریمهایی میتواند آسیبهای شدیدی به رژیم منع گسترش سلاحهای هستهای وارد کند.
اشتباه در فهم انپیتی تنها به مسئولان رسمی دولت آمریکا محدود نمیشود، چندین اتاق فکر (تینک تانک) آمریکایی نیز در تحلیلهای خود چنین دیدگاهی دارند، برای مثال انستیتوی علوم و امنیت ملی آمریکا ( (ISIS) که اغلب درباره برنامه هستهای ایران مطلب منتشر میکند در چند مورد مسائلی را ادعا کرده است که بیشتر تمایلات نویسنده است تا واقعیتها و تحلیل حقوقی.
برای مثال در یکی از این تحلیلها از تهدید رآکتور اراک صحبت کرده است و در دیگری از سانتریفیوژهای ایران. هرچند نگرانیهای مشروعی در این مسائل وجود دارد، نکته حقوقی مهم این است که هر دوی این تکنولوژیها دارای استفاده دوگانه هستند و تحت انپیتی اجازه استفاده از آنها بهرسمیت شناخته شده است. اگر مفاد و مجوز معاهده انپیتی در ساختار فعلی آن خوشایند عدهای نیست، میتوانید یک انپیتی شماره 2 محدودکنندهتر پیشنهاد کنید.
همانگونه که اخیراً سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه درباره سانتریفیوژهای ایران اظهار نظر کرده است: «ایران، تمام فعالیتهایش را مطابق با تعهداتش تحت موافقتنامه پادمانهای جامع انجام میدهد». ممکن است در آینده از رآکتور اراک استفاده درست نشود، اما اگر کسی از این موضوع احساس خطر میکند باید یک انپیتی جدید پیشنهاد کند که استفاده از چنین رآکتورهایی را ممنوع کند. معاهده فعلی استفاده دوگانه از فنآوری هستهای را مجاز میداند، و نشان دهنده سازشهایی است که موجب شده تعداد وسیعی از کشورها بدان ملحق شوند.
اگر ایران احساس میکرد با پذیرفتن این معاهده بهصورت قانونی هیچ نفعی کسب نمیکند ــ و بهعلاوه استفاده نادرست آمریکا از انپیتی علیه ایران را نیز بدان بیفزایید ــ ممکن است باعث افزایش درخواستها برا ی خروج از انپیتی شود.
هرچند احتمال کمی دارد که ایران فعلاً از انپیتی خارج شود، اما اگر چنین کاری کند، ایران تنها نخواهد بود، و بسیاری از ملتهای طرفدار خود را با خود همراه خواهد کرد. 120 کشور عضو غیرمتعهدها ــ جامعه بین الملل واقعی ــ در واقع در اختلاف بین ایران با آژانس و آمریکا طرف ایران هستند و با تهران موفق هستند.
قبل از آغاز مذاکره با ایران، لازم است که همه طرفها در یک تفسیرقانونی از انپیتی به توافق برسند، وگرنه ادامه بنبست فعلی تضمین شده است.