نهادگرایی و ثبات سیاسی در فضای تازه

نهادگرایی و ثبات سیاسی در فضای تازه

دکتر ابراهیم متقی» حادثه سقوط بالگرد برخی از مقامات عالی سیاسی و راهبردی ایران بر اساس نشانه‌هایی از «ابهام امنیتی» تعریف می‌شود.
ايران و امريكا و ديپلماسي غيرمستقيم

ايران و امريكا و ديپلماسي غيرمستقيم

حسین ربیعی» مطابق ادعاها و شواهد، عرصه ميدان و ديپلماسي، هر دو هر به صورت غيرمستقيم توسط اين دو كشور و از طريق نمايندگان‌شان مديريت مي‌شود
سه‌شنبه ۰۱ خرداد ۱۴۰۳ - 2024 May 21
کد خبر: ۷۲۲۹
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۳۹۲ - ۱۳:۴۰

آدرس غلط به وزیر ارشاد

مميزي معضل تعداد كمي از نويسندگان است كه غالباً(و نه همه) به دنبال آزادي در بي‌بند و باري اخلاقي در نوشته‌هايشان هستند. و اين عده چون به زنجيره رسانه‌ها متصلند سعي مي‌كنند اين موضوع را . . .

تدبیر24 : بحث و جدل پيرامون مميزي كتاب در ايران چيز جديدي نيست و ميشود گفت به يك ترجيع‌بند در ميان مطالب رسانه‌هاي شبه روشنفكري در ايران تبديل شده است كه هر از گاهي از ميان خبرها سر بر مي‌آورد و شدت مي‌گيرد. اما آخرين اوج گيري اين موضوع كه در ماه‌هاي اخير آغاز شد و اين روزها دوباره رو به افول گذاشته شروعي در تبليغات انتخاباتي خرداد 92 داشت. وعده ايجاد تغيير در مميزي كتاب از ميان سخنان آقاي روحاني كه آن روزها يكي از نامزدهاي انتخابات بود، شنيده شد.

 

بعد از انتخابات هم وزير ارشاد به محض راي اعتماد گرفتن از مجلس شوراي اسلامي به اين موضوع اشاره كرد. او در ابتدا وعده حذف مميزي كتاب قبل از انتشار را داد و چندي بعد آن را نشدني دانست تا عملاً موضوع از دستوركار وي خارج شود. اما به هر حال اين موضوع چند ماهي مهمترين بحث حوزه نشر كشور بود و هنوز هم كه هنوز است علي رغم كاهش موج اوليه، مي‌توان هر از گاهي ردي از آن در ميان مقالات و گفتگوها و يادداشت‌ها ديد. اما آيا واقعاً مميزي كتاب اولويت‌دارترين مسئله نشر كشور است يا اينكه فعالان اين حوزه براي چرخاندن چرخ كتاب و كتاب‌خواني در كشور مشكلات مهمتري دارند؟

 

گراني كالاي سفيد در روزهاي سياه زمستان

از زمستان سال 90 سايه گراني كاغذ بر سر نشر كشور بيش از پيش سنگيني كرد. ناشرها شروع كردند به ناليدن از اينكه با اين وضعيت فضاي كار براي آنها سخت شده است و نمي‌توانند ادامه بدهند. در نمايشگاه كتاب سال 91 همين موضوع مهمترين بحث بود و رهبر انقلاب در حاشيه ديدار از آن نمايشگاه به اين مسئله اشاره كرده و از وزارت ارشاد وقت خواستند كه موضوع را پيگيري كرده و مشكل را حل كنند. چنسن اتفاقي نيفتاد و اوج گيري قيمتها ادامه پيدا كرد و اثر خود را در نمايشگاه سال 92 نشان داد. افزايش محسوس قيمت كتاب‌ها و كاهش چشمگير خريد كتاب از سوي بازديدكنندگان به چشم هر منصفي آمد. خيلي از ناشران كه هر سال در نمايشگاه با فروش مستقيم دوپينگ كرده و براي يك سال ديگر دوام آوردن آماده مي‌شدند از آن نمايشگاه طرفي نبستند و از فروش پايين آثارشان شوكه شدند.

باري كه رسانه‌هاي متعهد به دوش كشيدند

البته اگرچه وزارت ارشاد كار چنداني براي حل معضل گراني كاغذ نكرد اما رسانه‌هاي متعهد يك سال و نيم تمام موضوع را در راس برنامه‌هاي سرويس‌هاي فرهنگي خود قرار دادند و تلاش كردند اين موضوع از صدر اولويت‌هاي نشر كشور خارج نشود. اين پيگيري‌ها هم وجهه نق زدن و غرغر كردن نداشت و بصورت كاملاً كاربردي دنبال راه حل‌ها بود. راه‌حل‌هايي كه به افزايش توليد داخل و فعال شدن ظرفيت‌هاي ملي مي‌انجاميد. نتيجه‌ پيگيري اين رسانه‌ها هم اينشد كه همين چند وقت پيش كارخانه كاغذ كارون به بخش خصوصي واگذار شد و عملاً از حالت نيمه تعطيل درآمد. در واقع شناخت اولويت اصلي و پيگيري آن موجب شد تا نهايتا از سوي مسئولين تلاشي براي حل مشكل صورت گيرد.

در همان روزهايي كه بحث گراني كاغذ نقل زبان‌ها بود رسانه‌هاي روشنفكري با پرداختن به اين موضوع در پي سياه‌نمايي و شكستن كاسه كوزه‌ها بر سر جمهوري اسلامي بودند. آه و ناله‌هايي كه آنها از اوضاع مصيبت بار نشر مي‌كردند دل هر اهل فرهنگي را مي‌سوزاند. اما به يكباره اين گراني فرهنگ سوز فراموش شد و جايش را داد به معضلي بزرگتر و خانمان براندازتر به نام مميزي! دقيقا به همين سادگي الويت اول نشر كشور با تغيير دولت تغيير كرد. اما واقعيت‌ها با اين فضاسازي‌ها تغيير نمي‌كند. هم الان هم اگر از اهالي نشر يا حتي جزو كتاب‌خوان‌ها باشيد، با گشتي كوچك در بازار مي‌توانيد درك كنيد آنچه پنجه بر گلوي كتاب‌خواني كشور گذاشته است گراني كاغذ است. آنچه تيراژها را پايين آورده، قيمتها را افزايش داده، مطالعه را از سبد اولويت‌ها دارد حذف مي‌كند، ناشران را تحت فشار قرار داده و... اين است. طبيعي هم هست كه گراني كاغذ اين همه قدرت داشته باشد.

كاغذ ماده اوليه همه كتاب‌هاست و همه ناشران بايد يكي از دغدغه‌هايشان خريد كاغذ باشد. ناشران دانشگاهي، كمك آموزشي، كودك و نوجوان و... همه با گراني ان دست به گريبانند حال آنكه مميزي براي خيلي از اين ناشران اصلاً معنايي ندارد. علي‌اكبر تورانيان عضو هيئت مديره انجمن ناشران دانشگاهي چندي پيش گفته بود كه گراني كاغذ باعث شده تا در برخي عناوين، تيراژ كتاب‌ها به صد نسخه برسد! حالا شما فرض كنيد ضربه خوردن اين گروه از ناشران باعث چقدر بيكاري، چقدر عقب افتادگي علمي، چقدر رواج كژي كردن كتاب‌ها و... مي‌شود. بنابراين بايد توجه داشت كه آن معضلي كه در ميان همه ناشران و حتي نشريات گستردگي دارد گراني كاغذ است.

بر اساس آمارها تنها حدود 4 درصد از كتابهايي كه مورد مميزي قرار مي‌گيرند با در خواست اصلاحيه روبرو مي‌شوند و به اصطلاح مشكل پيدا مي‌كنند. از اين چهار درصد هم كه قريب به اتفاقشان در حوزه ادبيات داستاني هستند، سهم نكات اخلاقي بيش از هشتاد درصد است و باقي هم بيشتر بخاطر كم‌اطلاعي ناشر و نويسنده از قوانين نشر است كه به راحتي رفع مي‌شود. يعني برخلاف آنچه بعنوان تصوير ذهني از مميزي وجود دارد، مسائل سياسي و قوميتي و... سهم بسيار اندكي از كتابهاي مشكل‌دار را دربر مي‌گيرد. اما اكنون اينگونه تبليغ مي‌شود كه گويي منتقدان مميزي همگي بدنبال آزادي در بيان مواضع سياسي هستند و از نبود آزادي عمل در اين حوزه رنج مي‌برند!

بنابراين مي‌توان گفت مميزي معضل تعداد كمي از نويسندگان است كه غالباً(و نه همه) به دنبال آزادي در بي‌بند و باري اخلاقي در نوشته‌هايشان هستند. و اين عده چون به زنجيره رسانه‌ها متصلند سعي مي‌كنند اين موضوع را دغدغه اصلي فعالان نشر معرفي كنند. جالب آنكه تجربه نشان داده حتي سهل گيري در مسائل اخلاقي هم نمي‌تواند دردي از فروش پايين كتابها دوا كند و اساساً مشكل جاي ديگري است. مثلاً به اين چند جمله دقت كنيد:

«من و عاشقم توی وان دراز کشیده ایم و تن سپرده ایم به گرمای ملایمی که از وان برمی‌خیزد و آرام آرام سیگارهایمان دود می‌کنیم... عاشقم میگوید بهتر است از وان بیرون بروم چون ممکن است سرما بخورم. برای درک بهتر این بخش از داستان می توانید رجوع کنید به فیلم...»

اين بخشي از يك كتاب است كه مجوز داشته و چاپ شده و البته چندي بعد لغو مجوز شده بود. وقاعاً يعني اگر مميزي برداشته شود چه چيز بيشتر از اين قرار است بنويسند كه انقدر براي آن دست و پا مي‌زنند؟! اين كتاب با اين نوع ادبيات مجوز مي‌گيرد و با همه تبليغاتي كه مي‌شود و جوايزي كه از سوي روشنفكران به آن تعلق مي‌گيرد نهايتاً 6500 نسخه مي‌فروشد. يعني عملاً اين طيف نه تنها در بيان ديدگاه‌هاي خود چندان هم دست بسته نيستند بلكه حتي در صورت آزادي باز هم چندان مخاطب بيشماري ندارند. از اين دست نمونه‌ها فراوان است.

بنابراين بايد از وزير ارشاد و ساير دست اندركاران حوزه نشر خواست كمي دقيق‌تر به اولويت‌هاي بازار نشر نگاه كنند و با پرداختن به اين الويت‌ها نشان دهند كه تحت تاثير جوسازي جمع قليلي از فعالان اين حوزه قرار نگرفته‌اند.

براي مثال چندي پيش چندين نفر نامه‌اي به وزير ارشاد نوشتند ودر آن از قول نويسنده‌ها خواستند كه مميزي حذف شود و از اين حرف‌ها. اين يكي از فضاسازي‌هاي رسانه‌اي بود كه وزير ارشاد را هدف گرفته بود اما جالب آنكه يكي از همان امضا كنندگان در صفحه خود در شبكه اجتماعي اعتراف كرده بودند كه خيلي از امضا كنندگان اصلاً نويسنده نبودند! اين اقدامات نبايد مسئولان فرهنگي را دچار اشتباه در شناخت الويت‌هاي بازر نشر كند، اميد است كه چنين باشد.

 

برچسب ها: تدبیر24
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: