نهادگرایی و ثبات سیاسی در فضای تازه

نهادگرایی و ثبات سیاسی در فضای تازه

دکتر ابراهیم متقی» حادثه سقوط بالگرد برخی از مقامات عالی سیاسی و راهبردی ایران بر اساس نشانه‌هایی از «ابهام امنیتی» تعریف می‌شود.
ايران و امريكا و ديپلماسي غيرمستقيم

ايران و امريكا و ديپلماسي غيرمستقيم

حسین ربیعی» مطابق ادعاها و شواهد، عرصه ميدان و ديپلماسي، هر دو هر به صورت غيرمستقيم توسط اين دو كشور و از طريق نمايندگان‌شان مديريت مي‌شود
پنجشنبه ۰۳ خرداد ۱۴۰۳ - 2024 May 23
کد خبر: ۹۸۴۴۱
تاریخ انتشار: ۰۴ دی ۱۳۹۶ - ۰۸:۲۲

لزوم شفافیت در تغییر ساختار وزارت‌خارجه

هنوز به‌طور دقیق، بسیاری از کارشناسان، دیپلمات‌ها و اصحاب رسانه نمی‌دانند که منظور از اعمال تغییرات ساختاری جدید در وزارت امور خارجه چیست.
تدبیر24»علاقه‌مندم که فلسفه ‌این‌کار را بدانم و در همین راستا از مسئولان امر می‌پرسم که‌ آیا ما دیگر کاری با مناطق ژئوپلتیک دنیا و به‌طور کلی مسائل و مفاهیم ژئوپلتیک نداریم؟ آیا مناطق کم‌ اهمیت‌تر شده‌اند و یا ما به‌طور‌ کلی سیاست یکسویه‌ای را در قبال همه مناطق دنیا در پیش خواهیم گرفت؟ آیا صدور کالا، خدمات و مبادلات تکنولوژیک به اولویت نخست وزارت خارجه بدل شده است؟ همه‌ این موارد را باید از خود مسئولان وزارت خارجه پرسید گمان نمی‌کنم که در روابط خارجی، اولویت‌های خاصی را باید فدای اولویت‌های دیگر کرد. در سیاست خارجه، ما در ابتدای امر با مساله سیاست کار داریم و در زمانی که روابط مطلوب شد و سرآغازی بود برای بازده اقتصادی داشتن، آن زمان‌ است که سراغ مساله اقتصاد در سیاست خارجی می‌رویم. پس از آن است که باید تصویرسازی دقیقی برای فعالیت‌های اقتصادی در پهنه بین‌المللی داشته باشیم. هرکدام از این موارد جای خودش را دارد. نمی‌شود سیاست را جدای از اقتصاد تفسیر کرد، به‌ویژه در سیاست خارجه که گره‌خوردگی این مسائل بسیار بیشتر است. علت این تغییر و تحولات باید برای مردم تشریح شود. البته باید این نکته را هم مدنظر داشت که تغییرات ساختاری مدنظر، بیشتر یک امر عرضی و سازمانی‌ است و بعید می‌دانم که سیاست‌های ایران را درباره مناطق مختلف تحت تاثیر قرار دهد. بر فرض نمی‌شود انتظار داشت که با حذف معاونت آسیا و اقیانوسیه، توجه‌ ایران در سیاست‌های خود نسبت به کشورهای آسیایی کاهش یابد. باید علت‌های این تغییرات را در کیفیت‌ کاری درون سازمانی وزارت امور خارجه جست‌وجو کرد و نه در سیاست‌های کلی در راهبردهای خارجی! البته شاید منظور وزارت خارجه از این تغییرات، وجود موازی‌کاری میان معاونت‌های منطقه‌ای با ادارت کلی ا‌ست که در زیر مجموعه ‌این معاونت‌ها فعالیت می‌کنند و با وجود معاونت‌ها، دچار ابهام نقش و بروز تداخلات سیستمی می‌شوند. البته صرف حذف پست‌های معاونتی منطقه‌ای، نمی‌تواند نمایانگر تغییر کلی یا حتی جزئی سیاست‌ها باشد. باید شخص وزیر خارجه علت‌ این تغییرات را برای ملت ایران توضیح دهد. هنوز نمی‌شود که به‌طور روشن، از تبعات احتمالی مثبت و یا منفی تنزل معاونت‌های منطقه‌ای به ادارات کل مناطق، سخنی به میان آورد اما احتمال رویکرد کاهش هزینه‌ای نیز در این میان وجود دارد. در وزارت خارجه، افراد نیستند که کارها را انجام می‌دهند بلکه پست‌های تعیین کننده رویکردها و راهبردها خواهند بود. در حالی که می‌بینم قرار است معاونت سیاسی-حقوقی پابرجا بماند و معاونت اقتصادی نیز ایجاد شود، باید از وزارت خارجه پرسید که جایگاه دیپلماسی فرهنگی-رسانه‌ای چه خواهد شد؟ برای دیپلماسی دفاعی-امنیتی چه تمهیدی در ساختار جدید اندیشیده شده است؟ برای ورزش و مسائل علمی چه تدبیری در ساختار دیپلماتیک کشور طراحی شده است؟ تکلیف زمینه‌های دیگری که به رویکردهای دیپلماتیک نیاز دارند چه خواهد شد؟ مجددا از مسئولان مربوطه می‌پرسم که چرا نسبت به‌ این تغییرات شفاف‌سازی لازم را برای افکار عمومی و اصحاب رسانه، ایجاد نمی‌کنند.


پیروز مجتهدزاده، تحلیلگر مسائل بین‌الملل
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: