تجمعات اخیر در برخی شهرهای کشور، تحلیلهای متعدد و متنوعی را در پی داشته که معتقدم علّت این امر را میتوان در ویژگیهای متمایز این تجمعات نسبت به موارد مشابه پیشین جستوجو کرد که ارائه تحلیل معتبر در خصوص ریشهها و پیامدهای این وقایع را، پیچیده و دشوار میکند.
تدبیر24»ویژگی اول آنکه شعارهای معترضان از وحدت محتوا و روند ثابت برخوردار نبود. اولان شُعلههای تجمع با مطالبات معیشتی و اقتصادی همراه بود، اما به مرور این شعارها رنگ و بوی سیاسی گرفت. دوم آنکه تجمعات به لحاظ پراکنش فضایی، در یک یا چند نقطه متمرکز نبود. فارغ از آنکه دیگر سخنی از پایتخت به عنوان نقطه آغازین و محور کانونی اعتراضات در میان نبود و بسیاری از شهرهای کوچک در اقصی نقاط کشور به صحنه اعتراضات مردمی بدل گشت. سوم آنکه قاطبه معترضین را جوانان تشکیل میدادند. مشاهده تصاویر گرفته شده از اعتراضات و آماری که مسئولان امنیتی ارائه دادند، نشان میدهد که بسیاری از معترضین و بازداشت شدگان عمدتا جوانان 18 تا 25 سالهاند. چهارم آنکه شدت خشونت در اعتراضات به صورت نا متوزان توزیع شده بود. در بسیاری از تجمعات مردم با سر دادن شعارهای منطقی و مسالمت آمیز به ارائه مطالبات اقتصادی و سیاسی خود پرداختند و در برخی موارد نیز این مطالبات با چاشنی خشم، آشوب، تخریب و درگیری همراه بوده است. تجمیع ویژگیهای فوق حاکی از چند نتیجه نسبتا روشن است. نخست آنکه اگرچه رسانههای بیگانه حسب رسالت خصمانه خود بر خط اعتراضات موج سواری کردند، امّا اینکه بگوییم منشأ اعتراضات تماما به خارج از مرزها باز میگردد، به معنای نفی مسئولیت در قبال مطالبات مردم است. همانطور که رئیس جمهور هم اشاره داشتند، به جای نفی، باید فضای نقد گسترش یابد. دوم آنکه پیوند خوردن مطالبات اقتصادی با انتقادات سیاسی، خاصیت همافزایی دارد و قادر است با جرقهای، موجی از اغتشاش سراسری در کشور را پدید آورده و هزینههای مادی و معنوی سنگین ایجاد کند. علاوه بر این نباید نادیده گرفت که در اغتشاشات اخیر، پمپاژ نا امیدی و یأس نسبت به آینده کشور و اصلاح امور حاکمیتی که به واسطه بدخواهان انقلاب، خودفروختگان خارج نشین و همچنین گروهی که در داخل کشور با سیاسی کاریهای کوتهنگرانه و سوء استفاده از مطالبات بحق مردم در صدد انتقام جویی و تسویه حساب سیاسی با دولت بوده و هستند، نقشی محوری داشته است. سوم آنکه به نظر میرسد نسلهای سوم و چهارم انقلاب، نسبت به اعمال خواست و اراده خود در جهت اصلاح امور کشور، دلسرد شدهاند و باید اذعان کرد که این امر نگران کنندهترین پیامد حاصل از نا آرامیهای اخیر است. سالهاست که نظریه پردازان حوزه توسعه هشدار میدهند که فقدان توانایی گفتوگو و تعامل سازنده، حلقه مفقوده توسعه کشور است. اعتراضات اخیر نشان داد که فقدان توانایی برای گفتوگوی دو سویه با مردم، به گونهای در تار و پور ساختار دولتی رسوب کرده که فارغ از ایجاد شکاف اجتماعی عمیق میان نسلهای ابتدایی و کنونی انقلاب اسلامی، قادر است هزینههای سنگینی ایجاد کند. در چنین شرایطی، انجام اقدامات سلبی مانند فیلترینگ تلگرام، پیام مثبت و امیدوار کنندهای برای مردم به همراه ندارد. وقتی دغدغه مردم از یکسو بیکاری و مسائل معیشتی است و از سوی دیگر احساس میکنند که مسئولان اهمیتی برای نظر آنها قائل نیستند، مسدود کردن دسترسی به شبکههای اجتماعی مجازی، نه تنها کمکی به حل دغدغههای مردم نمیکند، بلکه اینگونه افکار را در ذهن مردم تقویت خواهد کرد. فضای مجازی یک ابزار است. استفاده صحیح از آن نیازمند انجام اقدامات ایجابی و درازمدت است، نه انجام اقدامات سلبی و کوتاه مدت.
پروانه مافیٍ، نماینده مجلس دهم