تدبیر24»انقلاب اسلامی ایران در ایام برگزاری چهل و دومین جشن سالگرد پیروزی خود است و در جای جای کشور نورافشانی و برنامههای مناسبتی بسیاری تدارک دیده شده و به انجام میرسد. اما بسیاری بر این باورند که در کنار این شادی جشن انقلاب بهتر است در خصوص میزان تحقق اهداف و شعارهای انقلاب هم دقت کنیم. شعارهایی مثل استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی. برخی معتقدند با اینکه طی چهل و دو سال گذشته پیشرفت بسیاری در این حوزهها داشتهایم هنوز به تحقق صد در صدی این اهداف نرسیدهایم. برای بررسی میزان تحقق شعارهای انقلاب، دشمنی آمریکا از ابتدای انقلاب با ایرانو...«آرمان ملی» با محمدهاشمیرفسنجانی عضو سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس اسبق صداوسیما به گفت و گو پرداخته است که میخوانید.
بــا تــوجــه به چهل و دو سالگي انقلاب اسلامي چـــه مــيزان از اهدافي که ابتداي انقلاب از سوي امام(ره) و مردم ترسيم شد تاکنون تحقق يافته است؟
اهداف انقلاب در شعارهاي مردم مستتر بود و امام(ره) نيز بر همينها تاکيد داشت. اين شعارها عبارت بودند از: استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي و نه شرقي نه غربي جمهوري اسلامي. البته بايد علت اين شعارها را نيز در شرايط آن زمان جست و جو کرد که چه شرايطي بوده که امام(ره)، مردم و رهبران انقلاب اين شعار را ميدادند. از نظر استقلال ايران قبل از انقلاب و در رژيم شاه از هر جهت به قدرتهاي بيگانه متکي بود و از زماني که شاه در سال 1320 روي کار آمد در مقاطع مختلف متفاوت عمل ميکرد. ابتدا تابع انگليسيها و سپس آلمانيها بود. اين رويه تا اواخر سال 1329 و اوايل 1330 که ملي شدن صنعت نفت را داشتيم برقرار بود. اما پس از آن و به خصوص از زمان کودتاي 28 مرداد 1332شاه تابع آمريکاييها شد و کشور در اختيار آنها بود. به طوري که حدود 65 هزار کارشناس آمريکايي در ايران حضور داشت و آنها در اداره کشور دخالت ميکردند و استقلال کشور را تا حد زيادي زير سوال برده بودند. چنانکه سفارت آمريکا در ايران مرکز حفظ منافع آمريکا در خاورميانه بود و آمريکاييها ميگفتند که اگر کل کشورهاي خاورميانه را داشته باشيم اما ايران را نداشته باشيم هيچ نداريم و براي حفظ منافع خود به ايران نيازمنديم. همه اين مسائل نشان ميداد که ضريب وابستگي رژيم شاه به آمريکا زياد بود و بر مبناي منافع آمريکا عمل ميکرد. حتي هويدا در سالهاي پاياني نخست وزيري خود اظهار داشت که ما به اندازه 30 روز ميتوانيم گندم توليد کنيم و بايد از خارج وارد کنيم. در حالي که ايران کشوري بود که صادر کننده گندم، مواد غذايي و کشاورزي بود اما به جهت وابستگي به بيگانگان تبديل به کشوري وابسته و تحت سلطه شده بود. از همان زمان بود که شعار استقلال در ميان مردم شکل گرفت که ايران بايد به لحاظ سياسي از آمريکا استقلال يابد و تماميت ملي خود را بدون دخالت بيگانگان حفظ کند. در بحث آزادي نيز اينگونه بود که پيش از انقلاب خفقان خيلي عجيبي بر کشور حاکم بود. نکته مهم نيز اين بود که وقتي کودتاي مرداد 1332 انجام شد و شاه در سال 32 برگشت از او ميپرسند که ميخواهد سلطنت کند يا حکومت که ميگويد ميخواهم حکومت کنم. در همين راستا به پيشنهاد و طراحي آمريکاييها و صهيونيستها سازمان اطلاعات و امنيت داخلي و خارجي در يک ساختار با عنوان ساواک ايجاد شد و جنايتهايي را در جهت شکنجه و حذف مخالفان انجام داد. اين بود که مردم طي همان سالها که از آزاديهاي بسيار محدودي برخوردار بودند و از جنايات ساواک و رژيم شاه نيز در سلب آزاديهاي خود به تنگ آمده بودند عليه رژيم شاه به خيابان ريختند و فرياد استقلال و آزادي و جمهوري اسلامي سر دادند. همين مسائل با سقوط حکومت پهلوي مصادف شد که در پي آن و با هدايتهاي امام خميني (ره) نظام جمهوري اسلامي جايگزين رژيم پهلوي شد. البته در مورد شعار نه شرقي نه غربي نيز از آنجايي که در زمان شاه نفت جنوب را انگليس ميبرد اين بحث مطرح شده بود که نفت شمال هم به روسها واگذار شود. اما محور شعار نه شرقي نه غربي اين بود که نه به غربيها و آمريکا و نه به شرقيها و روسيه وابسته نباشيم.
برخي معتقدند که شعار استقلال در 42 سال گذشته در خصوص استقلال سياسي تحقق يافته اما شئون ديـــگر استقلال مثل استقلال اقتصادي تحقق در حد انتظار نداشته يا در حوزه آزادي نيز مباحثي مطرح است تحليل شما از اين موضوع چگونه است؟
معمولا هيچ کشوري در دنياي امروز وجود ندارد که از نظر اقتصادي و تجاري استقلال کامل داشته باشد و به ديگر کشورها در تعامل نباشد. يعني هر کشوري که مدنظر قرار دهيد براي تامين اقصاد ملي خود در شئون مختلف نيازمند تعامل اقتصادي به ساير کشورها است. البته اين ارتباط بايد در چارچوب منافع ملي و حفظ تماميت آن کشور باشد و بويي از وابستگي ندهد. لذا اکنون در نُرم سياسي و جهاني کشوري را پيدا نميکنيد که همه چيز را از آن خود داشته باشد. بالاخره يک کشور به مواد اوليه، يک کشور به انرژي و... نياز دارد. اما پس از انقلاب ارتباط کشورمان به دليل دخالتهاي بيگانگان خدشهدار شد و ما براي حفظ نظام محدود شديم و حاضر نشديم امتيازاتي که بيگانگان ميخواستند را به آنها بدهيم. اگر ميخواستيم مثل پهلويها عمل کنيم و همه چيز را در اختيار آمريکاييها قرار دهيم که آنها ناراحت نميشدند اما انقلاب ما دست آمريکاييها را از کشور قطع کرد و آنها از همين جهت ناراحتند و در هر موضوعي در مقابل ما قرار گرفته و مواضع خصمانه اتخاذ ميکنند. با اينکه چهل و دوسال گذشته مطالبه آنها دو مساله است؛ يکي بحث اشغال لانه جاسوسي و دوم اينکه ميگويند ايران بايد تحت سلطه و در اختيار ما باشد و منافع ما را حفظ و تامين کند.
با اين حساب از ديدگاه شما آمريکاييها مهمترين راه مقابله با جمهوري اسلامي را در اعمال تحريمهاي مختلف عليه کشورمان ديدند و طي 42 سال گذشته به تحريمهاي مختلف مبادرت ورزيدهاند درست است؟
من معتقدم با اين استراتژي که جمهوري اسلامي در مقابل آمريکا اتخاذ کرد اجتناب ناپذير بود که بخواهيم مورد تحريم قرار بگيريم. البته تا 3 سال قبل تحريمها آنچنان که بايد تاثيرگذار نبود اما ميتوانستيم نفت بفروشيم و در دنيا به تجارت با ساير کشورها بپردازيم، اما با روي کار آمدن ترامپ و با هدايت صهيونيستها او با اتخاذ تحريمهاي فلجکننده درصدد بود که با اين تحريمها زمينههاي سقوط دولت را فراهم کند. چنانکه پيش از آن نيز در سالهاي ابتدايي انقلاب با توجه به اسناد موجود و اعمال اختيارهاي بني صدر و ندادن مهمات و سلاح به ارتش و سپاه در زمان جنگ نشان داد که مامور به کودتا در ايران و ساقط کردن نظام بوده است. البته نظام همواره در معرض توطئهها بوده و هست اما مردم و مسئولان تاکنون ايستادگي و مقاومت کردند و در مقاطع حساس به صحنه آمده و گفتهاند؛ درست است سختيها و مشکلات وجود دارد اما حاضر نيستيم به انقلاب لطمهاي وارد شود.