ناآرامیهای اخیر پس از چندی به پایان رسید. در این میان دو دسته افراد حضور داشتند؛ عدهای مردم عادی بودند که بهدلیل عدم تحقق مطالباتشان و در اعتراض به وضع بد معیشتی و اقتصادی به خیابان آمده بودند. دسته دوم نیز فرصتطلبانی بودند که با سوءاستفاده از اعتراض بحق مردمدرصدد بودند مقاصد و اهداف خود را پیش ببرند. مردم عادی زمانی که قصد آنها را فهمیدند دست از اعتراض برداشتند تا ماهیت این افراد روشن شود. در این راستا بسیاری از لزوم برخورد با برخی معترضان سخن گفتند، اما اخیرا امام جمعه موقت تهران در سخنانی با اشاره به ناآرامیهای اخیر اظهار داشت: «اجتماع ملت، دریایی را ایجاد کرد و آشغالها را شست و تمیز کرد.» در این راستا باید گفت اساسا چرا تریبون نماز جمعه که باید عامل وحدت جامعه باشد با استفاده از الفاظ نامناسب اعتراضات بحق مردم را تخطئه کند؟ هیچکس در این مساله که اعتراض قانونی حق مردم است تردیدی ندارد، اما آشغال خطاب کردن معترضان با آداب دینی و اسلامی همخوانی ندارد. از این رو همانطور که برخی اعتراض را حق مردم میدانند باید این تفکر را در اظهارات خود نیز ساری و جاری کنند. برای بررسی اعتراضات اخیر و اظهارات امام جمعه تهران در ارتباط با معترضان، «آرمان» با حجتالاسلام والمسلمین حسین انصاری راد عضو مجلس ششم به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
در اعتراضات اخیر جدای از عدهای آشوبگر، مردم عادی نیز حضور داشتند. بهنظر شما نسبت دادن القاب ناپسند از تریبون نماز جمعه که ایجاد تفرقه نمیکند؟
من معتقدم این ادبیات شایسته نبوده، به هر صورت رئیسجمهور اعلام کرد که ما اصل اعتراض را قبول داریم، اما آنچه مورد پذیرش ما نیست تخریب، آتش زدن و بههم ریختن نظم کشور است. تمام کسانی که با نظام ارتباط درستی دارند این نکته را پذیرفتند که اصل اعتراض حق مردم است. اینکه مردم از سویی از بیکاری، تورم، ضعف، فقر و وضعیت بهداشت نگران باشند و از سوی دیگر شرایط فساد جاری در کشور و فساد یک مسئول را مشاهده کنند به مردم حق اعتراض میدهد تا نگرانیهای خود را نسبت به وضع جاری اظهار بدارند که در این امر تردیدی نیست. بدون شک در اعتراضات اخیر افرادی وجود داشتند که از سر نگرانی، ناراحتی و درد دست به اعتراض زدند. از این جهت راندن همه معترضان با یک چوب و با عنوان آشغال از آنها یاد کردن قطعا مطابق ادب شرع، اسلام، پیشوایان معصوم و اشخاص حکیم و دانا نیست. البته مساله یک مورد نیست، چون این ادبیات خشن و غیراخلاقی اگر نگوییم در همه جا؛ در بسیاری از جاها و اشخاص مسئول و گاهی غیرمسئول وجود دارد که ناشی از نوعی تبلیغ و ادبیات رفتار با مخالف از سالیان دراز است. از این رو هر کس مخالفت کند، موافق نباشد یا در برخی از سیاستها تردید کند مورد هجوم قرار گرفته و در مقابلش از ادبیات سخیف و ناروا استفاده میشود که شایسته کشور، نظام و مخصوصا نماز جمعه و خطبه آن که جزئی از این نماز محسوب میشود، نیست. نماز جمعه باید جامع همه افراد کشور باشد و نمیتواند به گروه و جریان خاصی تعلق داشته باشد. نماز جمعه از آن خداست و خداوند نیز برای همه است پس در نتیجه نماز جمعه نیز از آن همه است که باید جامع تمامی افکار مختلف و گوناگون باشد. اساسا وضع نماز جمعه برای این است که مسلمانان در مشترکات خود در محل واحدی جمع شوند و بر اساس مشترکات با یکدیگر متحد باشند و به هم یاری رسانند.
برخی سیاسیون نیز در این ارتباط موضعگیری کرده و این مساله را نگاه از بالا به مردم تلقی کردهاند، بهنظر شما این نوع گفتار و ادبیات موجب نارضایتی در مردم نمیشود؟
این عدم رضایت و عدم خشنودی مردم از نوع مدیریت کشور که متراکم شده فقط مربوط به دولت یازدهم و دوازدهم نیست، بلکه مربوط به چندین دهه است و مخصوصا با نوع مدیریت آقای احمدینژاد در 8 سال ریاستجمهوریاش مرتبط است. احمدینژاد تمام بخشهای مختلف اقتصاد، فرهنگ و سیاست را دگرگون کرد و در جهت عقبماندگی، خرابی و ویرانی حرکت داد که محصول آن امروز بروز و ظهور کرده تا برخی دست به اعتراض بزنند. البته در تمامی اعتراضات جمعی، تودهای و مردمی افراد سوءاستفادهگر، فتنهگر، مغرض و فاسد نیز شرکت دارند و از موقعیت پیش آمده استفاده میکنند. بنابراین باید میان آنچه وجود دارد با آنچه در تجمعات، گروهها و تودههای متظاهر پدید میآید و افراد نادرست از آن سوء استفاده میکنند تفکیک قائل شد.
آیا تغییر رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه موجب تغییر در تریبونهای نماز جمعه هم خواهد شد؟
بنده فکر نمیکنم تغییر اساسی در نماز جمعه اتفاق افتاده باشد، نماز جمعه بیشتر در اختیار تفکر، اخلاق و سیاستی خاص قرار دارد و جریان دیگر از آن بیبهره است. این وضعیت موجب شده تا فقط گروه خاصی نمازجمعه را از آن خود بدانند. از این رو اگر قصد بر ایجاد تغییر در نماز جمعه باشد باید امام جمعهای مقبولالمله و فردی جامع بین تفکرات مختلف انتخاب شود. در اداره کشور، نوع سیاستها و فرهنگ و میان کسانی که مومن، معتقد و پایبند به نظام هستند و نظم کشور را میخواهند اختلاف وجود دارد. البته دستهای دیگر نیز هستند که اختلاف عمیقتری دارند که با حفظ حقوقشان فعلا سخنی درباب آنها نمیگویم. حقیقت مساله این است که نباید هیچایرانی پایبند به قانون از گردونه مدیریت کشور اخراج شود. هر یک نفر را که از عرصه مدیریت کشور اخراج کنیم رخنه و روزنهای برای بیگانگان گشودهایم. صرف نظر از این مساله در میان مومنین سر راست و متعهد به نظام هم اختلاف وجود دارد، از این رو باید کسی نماز جمعه بخواند که جامع پراکندگیها و تفرقهها باشد؛ یعنی جامعه نوع تفکر، رفتار و قلب او را قبول داشته باشند. ائمه جمعه باید جامع افکار، اندیشههای مختلف و نوع برداشت مختلف باشند. اگر بخواهیم حتی وحدت نسبی ایجاد کنیم به این معنا نیاز داریم.