اما سوال مهم اینجاست چرا تا قبل از مراجعه اعضای خانواده پرسنل سانچی در شرکت ملی ایران نفت کش، آقای وزیر کار به چین نرفتند و از نزدیک پیگیر ماجرا نبودند؟ و سوال اصلی و مهم تر اینکه مدیریت شرکت ملی ایران نفتکش چه مشکل و ضعفی داشته است که شخص وزیر مجبور شده برای رایزنی با مقامات چینی و پیگیری عملیات امداد عازم چین شده است؟ چرا وزیر کار، معاون وزیر راه و حتی معاون سازمان بنادر و دریانوردی بیشتر از مدیران شرکت مالک نفت کش سانچی پیگیر ماجرا بوده اند؟
تدبیر24»ساعتی قبل متاسفانه خبر فوت 32 نفر از پرسنل نفتکش سانچی متعلق به شرکت ملی نفت کش ایران مورد تایید قرار گرفت و همچون تراژدی های دیگر قلب هر انسان دردمندی را اندوهگین نمود.
به گزارش خبرنگار اعتدال، در حوادث این چنین متاسفانه فقط عادت کرده ایم پیگیر اخبار حادثه باشیم، دعا کنیم و در نهایت ناراحت شویم و چند روز بعد کل ماجرا فراموش کنیم. تقریبا یکسال پیش بود که در حادثه پلاسکو آتش نشانان غیوری را در زبانه های آتش تشییع کردیم و امروز، دریانوردان زحمت کشی را در دل آتش به دریا سپردیم.
سال گذشته و در حادثه غمبار پلاسکو وقی صحبت از مقصر حادثه به میان آمد، از شهردار وقت تهران که بیش از اداره تهران، کاندیداتوری در انتخابات ها برایش مهم بود تا رییس بنیاد مستضعفان که هنوز قول ها و وعده هایش عملی نشده و ... به عنوان مظنونان اصلی این حادثه از سوی افکار عمومی مورد مواخذه قرار گرفتند.
هر چند خوشبختانه "سانچی" از تیررس سلفی بگیران در امان ماند، اما جای بسی تاسف و تاثر است که در غربت تابوت خدمه اش گردید تا برخی با مدیریت اخبار به ضعف ها و کاستی های خود سرپوش گذارند. چه تاکیدی در اخبار منتشره وجود دارد که مدام هم باید تکرار گردد "همه خدمه در همان انفجار اول جان باخته اند"؟
اما سوال مهم اینجاست چرا تا قبل از مراجعه اعضای خانواده پرسنل سانچی در شرکت ملی ایران نفت کش، آقای وزیر کار به چین نرفتند و از نزدیک پیگیر ماجرا نبودند؟ و سوال اصلی و مهم تر اینکه مدیریت شرکت ملی ایران نفتکش چه مشکل و ضعفی داشته است که شخص وزیر مجبور شده برای رایزنی با مقامات چینی و پیگیری عملیات امداد عازم چین شده است؟ چرا تا کنون کمترین پیگیری و اظهارنظرها از سوی مدیران این شرکت بوده است؟ چرا وزیر کار، معاون وزیر راه و حتی معاون سازمان بنادر و دریانوردی بیشتر از مدیران شرکت مالک نفت کش سانچی پیگیر ماجرا بوده اند؟
اما شاید جواب را بتوان در قالب این سوال جستجو کرد، چند نفر از اعضای هیات مدیره شرکت ملی ایران نفت کش که تخصص و حوزه اصلی فعالیت آن حمل و نقل است، دارای سوابق تحصیلی یا کاری مرتبط با صنعت حمل و نقل دریایی هستند؟
مطمئنا عملکرد دیگر بخش ها نیز در هاله ای از ابهام است. اینکه دستگاه دیپلماسی نتوانسته مقامات چینی را تا قبل از عقد قرار مجاب به آغاز عملیات امداد کند خود جای سوال است که در روزهای آینده جهت جلوگیری از تکرار حوادث مشابه باید پیگیری جدی واقع شود. دستگاه دیپلماسی باید به این سوال پاسخ دهد چرا از ظرفیت دیپلماتیک خود برای نجات 32 خدمه سانچی در آب های کشور چین بهره نبرده است؟ و اگر تلاشی در این راستا نموده چرا نتوانسته مقامات کشور دوست و برادر چین را متقاعد به اجرای فوری عملیات امداد کند؟ کشوری که در حال حاضر بزرگترین شریک تجاری و یکی از مهمترین شرکای سیاسی ایران محسوب می گردد و از در سال های اخیر از تحریم های ایران میلیاردها دلار به حساب شرکت های خود واریز نموده است. آیا وقت آن نرسیده که تغییری جدی در نوع مراودات اقتصادی و سیاسی با چین در سیاست گذاری های مقامات ایرانی شکل بگیرد؟
اما سفر علی ربیعی روز بعد از بروز حادثه برای نفت کش حامل صدها هزار تن از میعانات گازی، ناخودآگاه ذهن را به سمت بازی استقلال تهران با العین امارات می اندازد که منصوریان سرمربی وقت استقلال، در دقیقه 90 و در حالی که 6 بر یک از حریف عقب بود، سوت می زد و بازیکنان تیمش را دعوت به حمله می کرد.