تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 05
کد خبر: ۱۰۱۵۰۳
تاریخ انتشار: ۰۳ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۸:۲۳

بودجه‌ریزی براساس لیاقت هر سازمان باشد

سید فاضل موسوی

تدبیر24»شنیده‌ها حاکی از این است که بودجه‌ریزی سال 97 حاشیه‌سازتر از آن چیزی شد که تصور می‌رفت. اعتراض برخی نهادها به کاهش بودجه و اکنون اعتراض صداوسیما به کاهش بودجه‌‌اش اخبار مهم این روزهاست. صداوسیما اخیرا از جانب بسیاری از نهادها با هر گرایش سیاسی مورد نقد واقع شده و دلیل عمده آن انتقادها، عملکرد جهت‌دار این نهاد در رابطه با اتفاقات مختلف است. در همین راستا «آرمان» گفت‌وگویی با سیدفاضل موسوی، نماینده سابق مجلس داشته است که در ادامه می‌خوانید.

نظرتان درباره اعتراض صداوسیما به بودجه‌ای که به آن اختصاص داده‌اند، چیست؟

این موضوع از عجایب است که صداوسیما خود را با رسانه‌ای مثل بی‌بی‌سی مقایسه کند. شاید اگر هر فرد یا نهاد دیگری این مقایسه را انجام می‌داد از نگاه بسیاری از دلواپسان مورد نقد و اعتراض قرار می‌گرفت. بحث بودجه کم دولت همیشه وجود داشته است و بودجه‌ریزی بر اساس لیاقت سازمان به آن تعلق می‌گیرد. صداوسیما درصورتی می‌تواند درخواست بودجه دیگری داشته باشد که بر اساس آن بودجه سابق، کار مورد قبولی ارائه داده باشد ولی ما خروجی مورد قبولی از طرف این رسانه نه در رابطه با اعتراضات، نه زلزله و نه حتی بحران‌های زیست‌محیطی موجود، مخصوصا در این اواخر مشاهده نکرده‌ایم.

خروجی منطقی مدنظر شما چیست و آیا این نقص در خروجی یک نهاد صرفا در صداوسیما مشاهده می‌شود؟

صداوسیما سالانه و بعضا ماهانه، کانال‌های بسیاری در استان‌ها در انواع حوزه‌ها و همچنین در خارج از کشور ایجاد می‌کند. ولی خروجی این میزان از نوآوری کانال، کیفیت قابل قبولی ندارد. بعد از گذشت ۴ دهه از انقلاب اسلامی، رسانه ملی آن‌گونه که باید برای مردم دلچسب نیست و این دلچسبی نه فقط در رسانه، بلکه درواقع در انواع سازمان‌ها قابل مشاهده است. برای نمونه می‌توان به خروجی برخی حوزه‌های علمیه اشاره کرد چراکه آن خروجی‌ها از ابتدایی‌ترین اطلاعات هم بی‌نصیب مانده‌اند. مثلا بخش عمده‌ای از آن مدعیان، ابتدایی‌ترین مسائل تاریخ اسلام را نمی‌دانند و بعضا تحقیقاتی هم درمورد مسائل مهم دینی انجام نداده‌اند. چنین افرادی وقتی به مجلسی برای سخنرانی دعوت می‌شوند، مباحث تحلیلی و تفسیری و سخنرانی‌های آگاه‌سازانه را رها می‌کنند و به سوی بیان برخی موضوعات جزئی می‌روند و با این کار سابقه تاریخی حوزه‌های علمیه و کارنامه درخشان آن نادیده گرفته می‌شود که جفایی بزرگ به حوزه است.

در رابطه با مقایسه‌ای که خود صداوسیما بین خود و یک رسانه انگلیسی به‌میان آورده، چه باید گفت؟

رسانه باید در داخل خود سازمان به بحث درمورد این موضوع بپردازد. اساس این مقایسه باطل است چراکه رویکردهای رسانه‌ای این دو سازمان متفاوت بوده و هدف هم مجزاست. ولی مساله اینجاست که همه درجریان هستیم همین رسانه غربی توانسته مخاطب را جذب کند. اینجا نقش رسانه بررسی عواملی است که باعث جذب مخاطب داخلی توسط این رسانه شده است. درباب این مساله مصداق‌های بی‌شماری وجود دارد از جمله مشخص کردن رده سنی مخاطبان صداوسیما. جای تعجب دارد رسانه‌ای که به هیچ‌‌عنوان مبلغی از بودجه ایران دریافت نمی‌کند، در جذب مخاطب بیشتر از دریافت‌کننده بودجه عمل کرده و مخاطبان را جذب کرده است. پس میزان علاقه‌مندی به کمی یا زیاد بودن بودجه مرتبط نیست. اهداف رسانه خارجی مشخص است اما درباره راه‌های رسیدن به هدف، همان‌طور که در بحث بودجه مقایسه را جایز می‌دانند در مورد میزان کارآمدی هم باید مقایسه صورت بگیرد و این به نفع رسانه ملی نخواهد بود. برای مثال در زمان زلزله چرا رسانه ملی دیرتر از سایر رسانه‌ها اقدام کرد؟ یا کم‌آبی و یا باران. این مسائل مهم باید از طرف کارشناسان درجه یک جهانی مورد بررسی قرار بگیرد نه اینکه صرفا کارشناسانی به رسانه راه پیدا کنند که هم از نظر تخصص در درجه‌های پایین قرار دارند و هم رویکرد سیاسی جهت‌داری از سخنانشان برداشت می‌شود. ما اگر صادق باشیم جز برنامه ورزشی 90 و چند برنامه هنری، آیا می‌توانیم بگوییم بخش دیگری هم موفق عمل کرده؟ رسانه مانند عرضه‌کننده کالای فرهنگی است که فکر می‌کند پول کالای او بیشتر از این حدی است که خریدار پرداخت کرده اما باید دید ارزش‌گذاری کالای فرهنگی با این شرایط، چگونه بوده است.

به‌طور کلی اعتراض باید صورت بگیرد یا خیر؟

توجه کنید، اگر نهادی به لحاظ عملکردی در رده‌بندی مناسب و درخور ارزشی قرار بگیرد، نیازی به اعتراض ندارد چراکه دولت و مجلس خود را موظف می‌دانند که بودجه قابل توجهی به این نهاد اختصاص دهند. اما اگر عملکرد مطلوبی نداشته که در این صورت هم اجازه اعتراض به کاهش بودجه را نخواهد داشت چون از بودجه گذشته خود استفاده بهینه‌ای نکرده است. اگر هم خروجی نامطلوبی داشته باشد و هم اعتراض به کاهش بودجه کند، نام این عمل دیگر سهم‌خواهی نیست، بلکه واژه دیگری به‌کار برده می‌شود.

می‌توان برای ترمیم این برنامه‌ها راهکاری داد؟

توجه کنید که از هر خانواده ایرانی حداقل یک نفر بیکار است و این آمار دو احتمال را ایجاد می‌کند؛ اول آنکه خود فرد تخصص مورد قبولی نداشته که این به نظام آموزشی ما برمی‌گردد. پس باید اقداماتی در آن زمینه شکل بگیرد. دوم آنکه مشاغل مورد نیاز از راه‌های دیگری تامین می‌شود که آن هم نیازمند بررسی دقیق است. اینکه در جامعه هر ایرادی را به دولت نسبت دهیم و صرفا بخواهیم دولت را ضعیف جلوه دهیم، سطحی‌ترین راه است چراکه دولت هم نهاد چندان قدرتمندی نیست و البته در مواردی ایراداتی دارد که در ادامه رفع خواهد شد. مساله مورد بحث دیگر برای رسانه این است که باید در حوزه‌های بحرانی ما مثل حوزه کمبود آب، از کارشناسان موفق درجه یک دعوت کند تا در برنامه‌های تلویزیونی به مردم آموزش‌های لازم داده شود. برای نمونه کارشناسان باید آموزش دهند در حوزه نحوه مصرف آب در خانه، معرفی نوع محصولات کشاورزی که با این وضع آب قابل کشت هستند و همچنین محصولاتی که نباید در بحران آب به سراغ کشتشان رفت. البته این آموزه‌ها نباید به صورت تک جلسه‌ای باشد، بلکه باید مداوم به صورت ماهانه، هفتگی یا حتی روزانه پخش شود تا آگاهی مردم روز‌به‌روز نسبت به این موضوع افزایش پیدا کند و در آخر باید اشاره داشت که انتقاد از دولت درصورتی جایز است که خود در معرض نقد انبوه مخاطبان نباشیم.

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: