تدبیر24» رئیسجمهور در گفتوگوی تلویزیونی به موضوعات مهمی اشاره کرد. حسن روحانی بر عهد خود با رأیدهندگان تاکید کرد و گفت که وعدهها را فراموش نکرده است. با این حال ابهامهایی نسبت به تحقق وعدهها با توجه به بحرانها و چالشها وجود دارد. هادی حقشناس نماینده مجلس هفتم، معاون سازمان بنادر و دریانوردی کشور و استاد دانشگاه با «آرمان» گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید.
در گفتوگوی تلویزیونی به مسکن مهر اشاره شد. آیا دولت آقای روحانی میتواند وعدههای داده شده را محقق کند؟
تقریبا بیش از 90درصد مسکن مهر به متقاضیان تحویل داده شد و وزارت راه و شهرسازی در دولت یازدهم بخشی از مسکن مهر را تکمیل کرده است که برای آن متقاضی وجود ندارد. آنچه در گفتوگوی تلویزیونی مدنظر رئیسجمهور بود زیرساختهای مسکن مهر مانند آب، گاز، برق، مسجد، مدرسه، درمانگاه و خدماتی از این دست است که در شهرها بهطور معمول وجود دارد. در مسکن مهر به این دلیل که در شهرهای جدید ایجاد شده است، همه زیرساختها وجود ندارد. بنابراین تاکید رئیسجمهور درباره خود مسکن مهر نبوده است، زیرا در دولت دوازدهم بخش عمده کار انجام شده است. همچنین باید اذعان داشت که مسکن مهر بیش از دومیلیون و دویستهزار واحد بود. در دولتهای نهم و دهم یکمیلیون واحد آن تحویل داده شد و مابقی آن در دولت یازدهم تکمیل شد اما زیرساختهای آن در دولت یازدهم و دوازدهم قرار است تکمیل شود. از سویی یکی از اصلیترین وعدههای دولت دوازدهم ایجاد اشتغال برای 950 هزار نفر در طی سال است که این هدف مهم با بهکارگیری منابع دولتی، منابع بانکی و نیز بخش خصوصی محقق خواهد شد. اگر دولت موفق شود فضای کسبوکار کشور را مساعد کند بخش خصوصی ایران توانایی ایجاد اشتغال را دارد اما مشروط به آنکه دولت سهم خود را در اقتصاد به حداقل ممکن برساند.
تامین ارز مورد نیاز در کشور براساس وعده رئیسجمهور، چگونه امکانپذیر است؟
قطعا دولت منابع ارزی مناسبی دارد و در این مورد شکی نیست، اما واقعیت این است که عرضه و تقاضا در بازار تعیینکننده قیمت ارز است. بنابراین ممکن است که دولت بخواهد نرخ بهره یک رقمی شود و یا قیمت دلار به اوایل دولت یازدهم بازگردد اما متغیرهای بنیادی اقتصاد تعیینکننده نرخ ارز، سود بانکی و یا نرخ رشد اقتصادی است. بدین ترتیب اگر رفتار متغیرهای بنیادی اصلاح شود در این صورت شاخصها از جمله شاخص تعیین نرخ ارز یا نرخ برابری پول ملی در مقابل سایر ارزها هم مطلوب خواهد بود. از این رو، رئیسجمهور به نکته صحیحی اشاره کرد منابع ارزی کشور در سال 96 میتواند تا سقف 90میلیارد دلار باشد یا هزینههای ارزی کشور میتواند تا سقف 75میلیارد دلار باشد. در واقع تراز بازرگانی ایران با نفت قطعا مثبت است اما تراز بازرگانی بدون نفت ممکن است در حد 4میلیارد دلار منفی شود که نفت آن را جبران میکند. بنابراین باید اذعان داشت که تراز بازرگانی ایران در سال 96 مثبت است، تراز مثبت بازرگانی به مفهوم وجود ارز است اما دولت باید با ملاحظات تجاری و در نظر داشتن متغیرهای بنیادی اقتصاد در بازار ارز و سایر بازارها مداخله کند. بنابراین بهنظر میرسد دولت هرچقدر که دست از دخالت بردارد و به هدایت و نظارت نهتنها در بازار ارز بلکه در بازار پول بپردازد، زودتر میتواند به شاخصهای مطلوب در اقتصاد دست پیدا کند.
آیا آقای روحانی میتوانست درباره موسسههای مالی صریحتر و شفافتر سخن بگوید؟ آیا میتوانست مقصران چنین وضعیتی را به مردم معرفی کند؟
روحانی تا جایی که میتوانست درباره بحرانآفرینان موسسات مالی با مردم صریح سخن گفت. او گفت که این وضعیت در دولتهای قبل ایجاد شده و اگرچه درباره چگونگی ایجاد این موسسات توضیحی نداد اما همین که رئیسجمهور اعلام کرد که امروز هیچموسسه غیرمجاز مالی در کشور نداریم و برای اینکه هیچموسسه غیرمجازی نداشته باشیم دولت بیش از 11هزار و پانصد میلیارد تومان هزینه کرده است، پیام مهمی برای جامعه در بردارد. نخست آنکه موسسات غیرمجاز قارچ گونه دیگر رشد نمیکنند. دوم اینکه مردم سراغ موسسهها با سود بالا نروند. سوم اینکه برای جمع کردن این موسسات غیرمجاز که در دولت احمدینژاد شکل گرفت 11هزار و پانصدمیلیارد تومان هزینه شده است. بنابراین مهمترین نکته در سخنان رئیسجمهور این بود که دولت جلوی رشد قارچگونه موسسات مالی را گرفته و این یک گام بسیار مهم است.
با توجه به رخدادهای اخیر، سخنان رئیسجمهور چقدر التیامبخش و اقناعکننده بود؟
دلیل ناامیدی مردم به فضای عمومی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی باز میگردد که چالشهای مختلفی ایجاد کرده است. در واقع مساله تنها اقتصادی نیست بلکه فضای سیاسی و اختلافات جناحها به این وضعیت دامن زده است. جریانات سیاسی نباید به نقد و تخریب یکدیگر بپردازند. اقتصاد ایران در دولتهای گذشته تخریب شده، اما وقتی مقامات کشور موضوعی را صادقانه با جامعه مطرح میکنند، معمولا مردم دیر باور میکنند.
آیا بهتر نبود که پرسشها از آقای روحانی به موارد و موضوعات دیگر هم اختصاص مییافت؟
چالشهای اصلی کشور بیشتر اقتصادی است اما باید بپذیریم که چالشهای اقتصادی ریشهای هم در موضوعات سیاسی دارد. بهنظر میرسد که برخی از چالشهای سیاسی به اَبَرمعضلات اقتصادی ایران تبدیل شده و در صورتی که اختلافات سیاسی در کشور حل نشود، این اَبَرچالشها در کشور ماندگار خواهد شد. به همین دلیل باید بهطور اساسی به معضلات سیاسی و نیز اقتصادی ایران پرداخته شود. از این نظر لازم است هر چه زودتر اختلافات و مشکلات سیاسی بین جناحها حل شود.