بااینحال رئیس دولت اصلاحات، اینبار در جریان یکی از دیدارهایی که داشته بر موضوعاتی دست گذاشته که در شعارهای معترضان هم جلوهگر شده بود؛ توجه به این نکته که اصلاحطلبان و اصولگرایان نتوانستهاند توقعات مردم را برآورده کنند یا این نکته که حمایت از دولت نباید باعث فراموشی مطالبات مردم بشود.
این تلنگرها، تلنگر به جریانی است که همواره سعی کرده با عینک انتقادی منجر به اصلاح، به سوژهها نگاه کند و حالا این سؤال مطرح میشود که با بروز آنچه ظاهر خود را در خیابانها به نمایش گذاشت، وقت واکاویکردن این جریان، آسیبشناسی در آن و در یک کلمه تجدیدنظرطلبی در جریان اصلاحات فرا نرسیده است؟ فعالان سیاسی در گفتوگو با «شرق» بهنوعی در پاسخ به این سؤال، فرضیه مطرحشده را تأیید کردند. از لزوم آنچه عبدی به آن خانهتکانی میگوید تا تغییرفازدادن از امر سیاسی به امر اجتماعی که ظریفیان به آن اشاره کرده و لزوم خانهتکانی جریان اصلاحات؛ در همین راستا عباس عبدی، روزنامهنگار، دراینباره میگوید: «جریان اصلاحطلب باید دست به خانهتکانی جدی بزند. این جریان از سال ٨٨ و حتی قبل از آن، باید اقدام میکرد. بنده نیز معتقد بودم و بارها در فضای عمومی و جلسات نیز خدمت دوستان عرض کردهام که با این ادبیات و نگاه نمیشود کاری از پیش برد».
او اضافه میکند: «بنابراین معتقدم درعینحال که جریان اصلاحطلب میتواند نزدیکتر به ساختار رسمی عمل کند و به اصلاح آن کمک کند، درعینحال میتواند مواضع روشنتر و مشخصتری نسبت به ناهنجاریها و نابخردیهای وضع موجود داشته باشد».
عبدی میگوید: «خوشبختانه نقطه تمایز صحبت آقای خاتمی مباحثی است که درباره رادیو و تلویزیون مطرح کرده است. به نظر من عملکرد دستگاه قضائی و شورای نگهبان هم باید مورد توجه قرار بگیرند؛ باید مشخص شود که رفتارهای آنها چه تأثیری در فضای امروز جامعه داشته و دارد». او در نهایت میگوید: «برداشت من این است که ایشان هم به این موضع اذعان دارد. معتقدم اصلاحطلبان باید مواضع صریح خود را روشنتر منتشر کنند و مرزهای خود را با نیروهای خارج از اصلاحات و هم با وضعیت و ایرادات کنونی این سیستم که کم هم نیست، تبیین و روشن کنند. من فکر میکنم که از چنین بیانیهای استقبال خواهد شد».
چرخش به امر اجتماعی و مسئله مردم
غلامرضا ظریفیان، از اعضای شورای مرکزی مجمع ایثارگران، نیز درباره لزوم
شیفت یا چرخش اصلاحات از امر سیاسی به امر اجتماعی میگوید: «همه کسانی که
دغدغه ایران، جامعه ایران و حتی سرنوشت نظام را دارند تمام تلاششان این
است که کمک کنند تا جامعه با توجه به ظرفیتهای داخلی به گونهای بتواند
بازتعریف شود که حل مشکلات اساسی با توجه به توان نیروی انسانی، سیاسی و
اجتماعی اتفاق بیفتد و نگاهها به بیرون از کشور معطوف نشود». او ادامه
میدهد: «در همین راستا، از مدتی قبل هم آقای خاتمی و هم جریان اصلاحطلب
به موضوع آسیبشناسی این جریان توجه کردهاند.
اگر تبار جریان اصلاحطلبی را از ١٢٠ سال قبل و جریان مشروطه در نظر بگیریم یا حتی آن را مصادف با خرداد ٧٦ فرض کنیم، که این دو البته از هم جدا نیستند، اصلاحطلبان، جریان روشنفکری دینی و روشنفکران عمدتا معطوف به سیاست بودهاند و سیاست را نقطه کانونی اندیشه خود قرار دادهاند.
اگرچه این، مسئله مهمی بوده است. اما بهدلیل تکثری که در جامعه ایران وجود دارد از نظر بینش و علایق و ذائقهها، به نظر میرسد که یکی از آسیبهای جریان اصلاحطلب، صرفا محدودشدن به سیاست باشد. اصلاحطلبان زمانی میتوانند چتر خود را بر تمام آحاد جامعه گسترده کنند که از اصلاحات معطوف به سیاست به اصلاحات معطوف به جامعه شیفت کنند. مسائل موجود در جامعه به قدری گسترده است که عرصه سیاسی را هم شامل بشود».
این استاد دانشگاه اضافه میکند: «برایناساس، اصلاحطلبان باید از امر سیاسی به امر اجتماعی چرخش کنند؛ یعنی در زیست جهان جامعه ما، هم بخشی از جوانان هستند و هم با تنوع قومیتی، مذهبی و جنسیتی مواجه هستیم که نیازهای این جامعه صرفا معطوف به امر سیاسی و سیاست نیست. از مسئله اشتغال گرفته تا ازدواج، اوقات فراغت، دنیای مجازی، دسترسی آزاد به گردش اطلاعات، رفاه اجتماعی، کاهش فاصله طبقاتی، کرامت و منزلت اجتماعی و... بنابراین جریان اصلاحطلبی هم به لحاظ نظری و تئوری و ادبیات باید به امر اجتماعی توجه کند و دامنه خود را از عرصه سیاست فراتر تعریف کرده و به مردم و مسئله مردم توجه کند. مردم مسائل مختلفی دارند که سیاست یکی از آن مسائل است».
اصلاحطلبان فاصله انتقادی خود با دولت را حفظ کنند
به گفته ظریفیان «جریان اصلاحات بهعنوان یکی از کانونهای امید مردم، باید
بتواند این امید را حفظ کند. باید وارد عرصههایی شود که از آن غفلت شده
است». او میگوید: «مردم نباید احساس کنند که جریان اصلاحطلبی بهدنبال
دعوای اصلاحطلب و اصولگراست و تا زمانی که بیرون از قدرت است، در
اپوزیسیون قرار دارد و وقتی وارد قدرت میشود، نگاهش تغییر میکند. باید
بستر توجه به مطالبات مردم در بستر غیررادیکال، دموکراتیک و حقوقی ایجاد
شود. اصلاحطلبان باید فاصله انتقادی خود از دولت را حفظ کنند و اینگونه
تلقی نشود که اصلاحات با بهدستآوردن فرصتهای مدیریتی، جامعه را فراموش
کردهاند. بر این اساس مطمئن هستم اگر مردم احساس کنند مسئله آنها، مسئله
اصلاحات است، به بهبود و تغییر شرایط امیدوار میشوند».
توجه به موضوع کارآمدی
علی تاجرنیا از اعضای حزب اتحاد ملت هم از لزوم توجه به کارآمدی سخن گفته
اما همچنان جریان اصلاحات را جریانی میداند که با مردم همسویی دارد. او
میگوید: «راهبرد اصلاحطلبان در دو دهه گذشته، همسویی با مردم بوده است،
چه در مقطعی که نگاهش به طبقه فرودست بوده و شعار عدالت اجتماعی داده و چه
مقطعی که برای طبقه متوسط از آزادی سیاسی سخن گفته است. مهم این است که
مردم بهنوعی احساس کردهاند جریانهای موجود سیاسی کارآمدی ندارند و فقط
حرف میزنند».
او ادامه میدهد: «آنچه بین مردم و اصلاحطلبان فاصله میاندازد، همین بحث است و البته آنچه اصولگرایان را از آنها دور میکند، احساس عدم صداقت در آن جریان است. بنابراین اصلاحطلبان باید در حوزه کارآمد، طرحی نو دراندازند».
به گفته تاجرنیا، «ما اگر از اصلاحات دم میزنیم که کار درستی است،
نباید تنها به همنوایی با مردم بسنده کنیم. یعنی باید در حوزه عمل و تحقق
خواست مردم گام برداریم و این مردم مشکلشان بحران کارآمدی است». او
میگوید: «اگر فقط بخواهیم شعار بدهیم و اینگونه با مردم همنوایی کنیم،
نتیجه آن برخورد با اعتراضاتی میشود که این برخورد راهحل مشکلات نیست».
به نظر میرسد توجه به خواست و مسئله مردم و تغییر گفتمان اصلاحطلبی به
این سمت، همان موضوعی است که جریان اصلاحات باید آن را سرلوحه خود قرار
دهد. طی طریق در همین مسیر بدون توجه به آنچه در متن و حاشیه جامعه
میگذرد، پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان را با ریزش مواجه خواهد کرد.