اینها جملههای تبلیغاتی میوهفروشیهای لوکس و آنلاین است. سایتهایی که پا فراتر از مغازهداران گذاشته و تنوع و تعدد میوههای لوکسشان بسیار متنوعتر و بیشتر از میوهفروشیهاست. میوههایی که اسم و ظاهرشان متفاوتتر از میوههای آسیایی است و فروشندگان آنها هم سعی در معرفی هر چه بیشتر این محصولات و پیدا کردن بازارهای جدید و جذب مشتریان بیشتر دارند.
روزهای نخست که این میوهها با قیمتهای گران و کاذب وارد بازار شدند، کمتر کسی سراغشان میرفت؛ چرا که طعم و ظاهرشان برای مردم آشنا نبود. اما رفتهرفته با پر شدن پیشخوان مغازههای مرکز و شمال شهر، این میوهها به خانهها راه پیدا کردند و حالا پس از چند سال مشتریان خاص خود را دارند.
میوههای لوکس، درآمد لوکس
بازار تجریش، میادینترهبار آزاد مرکز شهر، فروشگاههای میوه محدوده سعادتآباد، شمیرانات و نیاوران و سوپرمیوههای مگالمالها، مراکز اصلی فروش میوههای لوکس و استوایی در پایتخت به شمار میروند. «هر کس که دستش به این میوهها برسد، میآورد. کل بار این میوهها سود است. از مهماندار و مسافر گرفته، همه واردکننده هستند. با خودرو و اتوبوس و هواپیما با هر چه باشد، بار را میآورند. قیمت را هم خودشان تعیین میکنند. بازار را دستشان گرفتهاند. هر چه آنها بگویند همان است.»
حمید صاحب یکی از مغازههای میوهفروشی مرکز تهران است؛ مغازهای در میدان ترهبار که ١٠ مغازه دیگر هم در چپ و راستش هستند. یکی از مغازههای اصلی فروش میوههای لوکس در تهران. آمار میوههای لوکسشان بیشتر از میوههای روزمره است. میوههای استوایی در این مغازهها در اولویت هستند، زیر چراغ و جلوی در روی میزهای ردیفشده کنار هم قرار گرفتهاند. قیمتها هم با هم برابر است و رقابتی در فروش ندارند.
حمید، همسایه رضا نخستین مغازه بازار است. او هم ١٢نوع از میوههای لوکس و استوایی و آفریقایی را در پیشخوان چیده: «ردیف اول اژدهاست. تقریبا طعم گلابی خودمان را داره. اینها هم کوکونات، داخلش آب نارگیل تازه است. پایینیها هم توت آمریکاییاند، هر عدد ٥هزار تومان، هر بسته هم ٨توت دارد. بستهای ٤٠هزار تومن. البته فکر نکنید ما سود میکنیم، اصل سود برای واردکننده است، ما ٢٠درصد روی قیمتی که میخریم، میگذاریم و میفروشیم.»
مغازهداران میگویند، بیشتر افرادی که دنبال این میوهها میآیند یا قبلا این میوهها را امتحان کردند یا ریسکپذیرند و میخواهند طعم جدید را امتحان کنند، اما بعضی مغازهدارها خودشان هم هنوز این میوهها را امتحان نکردهاند: «من که تا حالا نخوردم، میوههای خودمان چه ایرادی دارند؟ اما مشتری دارد و من هم میفروشم.»
رضا درباره پرفروشترین میوههای خارجی نظر حمید صاحبمغازه کنار دستیاش را هم میپرسد: «اینکه فروشمان چطور باشد، به بار هم بستگی دارد. مهمترین مشخصه برای میوههای لوکس تازهبودن است. اگر بمانند، پلاسیده شوند یا لک بردارند، روی دستمان میمانند. البته ماندگاریشان هم بالاست. امسال میوههایی که بهترین کیفیت را داشتند و فروششان هم خوب بود بلوبری، فیسالیس، انبه مصری، آووکادو، توت آمریکایی، اژدها و میوه کاکتوس بودند، البته خوب اینها هم بیشتر بین مردم جا افتاده. مثلا پشن فروت را مردم کمتر دیده و خوردهاند و کمتر آشنایی دارند ولی همه میوهها بسته به سلیقههای مختلف مشتری دارد، چون برایشان تازگی دارد.»
میوههایی که به گفته رضا از پرفروشترین میوههای امسال بودند، نسبت به میوههای موجود در بازار قیمتهای بسیار گرانی دارند؛ تا آن جا که وزن هیچکدام از این میوهها به کیلو و گرم محاسبه نمیشود و باید قیمت هر عدد یا هر بسته را پرسید، بلوبری عموما در بستههای ١٠٠ گرمی با قیمت ٣٥ تا ٥٠ تومان، فیسالیس در بستهبندیهای ٢٠٠ گرمی با قیمت ١٨ هزار تومن و آووکادو با قیمت هر عدد حدود ٣٠هزار تومن در بازارهای مختلف شهر فروخته میشوند.
گروه دیگری از فروشندگان این میوهها، در بازار تجریشاند که حالا در خرید و فروش میوههای لوکس از همه حرفهایترند: «ما مشتری ثابت واردکنندهها هستیم، هر هفته بار جدید میآوریم. بیشتر این میوهها ماندگاری بالایی دارند. البته اگر چیزی برای ماندگاری باقی بماند. امروز همه بارها جدیدند. استار فروتها را ببین چقدر تازه است؟ زرد و تمیز، با آدم حرف میزنند. هر کدام دانهای ٣٠هزار تومان. پشنفروت هم ٣٨هزار تومان، پاپایا هم دارم درجه یک و تازه کیلویی ٥٠هزار تومان. بستهای بخواهی ٢٥هزار تومان.» اینها را مُسلم میگوید. سرش به حسابوکتاب فروش است و چندان تمایلی به تعریف قصه میوهها ندارد.
یکی از ویژگیهای میوههای وارداتی به اصطلاح لوکس، فروش آنها به صورت دانهای است.
کمی آنطرفتر زیرپله سعید است. چند جعبه را برعکس کرده و میز رنگارنگی از میوههای لوکسش به راه انداخته: «طعم همه را میدانم! بار که میرسد، اول خودم میخورم. مثلا طعم جاکفروت شبیه آناناس، اما از آن شیرینتر است. یا کینُوا به خیار آفریقایی معروف اما مزهاش به انار نزدیک است. سالاک هم این بستههاست. شبیه پوست مار به نظر میآید. اینها هم مزه سیب میدهند. همه اینها هم به ذائقه ما خوش میآید، چون مثل میوههای خودمانند، طعمها به هم نزدیکند، فقط گرانند.»
سعید علاوه بر میوههای پرفروشی که رضا در بازار میوهوترهبار مرکزی شهر اسم برد، کرنبری و استار فروت و منگوستاین را هم به لیست پرفروشترین میوهها در بازار تجریش اضافه میکند.
«هر انبه مصری ٤٠٠گرم و حدودا ٤٠هزار تومن قیمت دارد، منگوستاین هم بستههاش ٤تایی است که میشود ٤٠هزار تومان، استارفروت هم که باید بکشیم، ولی حدودا دونهای ٣٠هزار تومان درمیاد.»
سعید که خودش هم از واردکنندههاست، میداند چطور باید میوههای قاچاق را به بازار رساند: «خودم میروم جنس میآورم. هر جنسی که پیش بیاید میآورم. قاطی بار این میوهها را هم میگذارم. همه سودش هم برای خودم میماند. بعضی وقتها که بار زیاد باشد، میوه بیشتری میآورم، به بقیه بچههای بازار زیر قیمت واردکنندههای دیگر میفروشم، کار نیست، باید هر طور شده کار کنیم که خرجمان دربیاید.»
سه بسته فیسالیس و یک انبه مصری را میدهد دست مشتری و دوباره روی چهارپایه پلاستیکی کف مغازه مینشیند: «مثلا بار آخری که آوردم لپتاپ بود. ١٠ کارتون خالی لپتاپ را هم با میوه پر کردم و قاطی بقیه بار آوردم. میوه است دیگر، قاچاق موادمخدر که نیست. از میوهای که مردم دوست دارند یه لقمه نان درمیآورم.»
فرشید، یکی از دیگر مغازهداران که حرفهای رضا را شنیده با مشت پر از تخمه جلو میآید و دنباله حرف او را میگیرد: «حالا اینطور گفت فکر نکنید میوهها غیر بهداشتیاند، همه بارها از میوهفروشهای معروف آنطرف میآید. کارشان درست است. یه وقت فکر نکنید ما جنس غیر بهداشتی و سمی میفروشیم به خلق خدا.»
به جز بازارهای میوه و ترهبار، سوپرمیوه مگامالها و میوهفروشیهای لوکس شمال شهر، برخی دیگر فروش این میوهها را به صورت آنلاین هم اجرایی کردهاند، اما به مراتب گرانتر از فروشگاهها. این میوهها حتی ضمانتنامه هم دارند.
در این سایتها رنج قیمتها گرانتر از فروشگاههای عادی است، یعنی در هر مورد حدود ١٠ تا ١٥هزار تومان اختلاف قیمت وجود دارد اما ماجرا به همین جا هم ختم نمیشود، بعد از واردکنندگان و فروشندگان این میوهها، گروه دیگری میوههای لوکس را خشک میکنند و با عنوان آجیل میوه به مشتریان ارایه میکنند که قیمتشان هم حدودا دوبرابر میوه اصلی موجود در بازار است.
فقط چهار میوه استوایی مجوز واردات دارند
اواخر تیر امسال بود که «سیدجمال مدرسی»، مدیرکل دفتر بازرگانی وزارت جهاد کشاورزی با ارسال نامهای به «علیآبادی فراهانی»، مدیرکل دفتر مقررات صادرات و واردات سازمان توسعه تجارت ایران با موضوع درخواست مجوز واردات آووکادو از کشور کنیا، آزاد بودن واردات این محصول را به صورت رسمی اعلام کرد.
پیش از این وزارت جهاد کشاورزی بارها اعلام کرده بود که تنها واردات چهار میوه آناناس، نارگیل، انبه و موز به کشور آزاد است و باقی این میوههای لوکس موجود در بازار به صورت قاچاق وارد کشور میشوند.
طبق ماده ١٨ قانون، نگهداری، عرضه و فروش هر نوع کالای قاچاق ازجمله میوه توسط واحدهای صنفی علاوه بر ضبط کالا در مرتبه نخست دو برابر قیمت کالا مشمول جریمه شده، در مرتبه دوم چهار برابر قیمت کالا و در مرتبه سوم ٦ برابر قیمت کالا مشمول جریمه نقدی، نصب پارچه یا تابلو و تعطیلی محل کسب به مدت ٦ ماه است.
اقتصاد هر کشوری به گزینههای متعددی وابسته است که شامل بخشهای صنعتی، کشاورزی و خدمات میشود. امروزه همانقدر که تولید میوه اهمیت دارد، واردات و صادرات آن هم مهم است و اهمیت آن به حدی است که تعدادی با تولید میوه کسب درآمد میکنند، تعدادی دیگر با حملونقل آن شاغل میشوند و بعضی دیگر در میادین میوهوترهبار آن را عرضه میکنند. اما افرادی هم با انحصار آن را تعریف و در قالب واردات میوه به صورت قاچاق کسب درآمد میکنند. چرخه بزرگی از اقتصاد و اشتغال به بازار میوه و ترهبار مرتبط است.
هر ساله نزدیک به ۱۶میلیون تن میوه در کشور تولید میشود که در مقایسه با میزان تولید میوه در جهان، کشاورزان ایرانی نزدیک به سه برابر کشاورزان جهان میوه تولید میکنند. با توجه به جمعیت فعلی کشور، سرانه تولید میوه حدود ۲۰۰ کیلوگرم در سال است، این در حالی است که سرانه تولید میوه در همه جهان حدود ۸۴ کیلوگرم است. در چنین شرایطی به نظر میرسد تولید میوه به اندازه کافی در کشور انجام میشود اما از سال ٩٠ که پای میوههای لوکس به ایران باز شد، تخلفهای زیادی انجام و با آنها برخورد شده است، ولی همچنان شاهد واردات و فروش انواع مختلف این میوهها در بازار هستیم. میوههایی که بدون مجوز وارد شدند و بنا به ماده ١١ قانون حفظ نباتات باید معدوم شوند، بر اساس این ماده وارد ﮐﺮدن ﺑﺬر، ﭘﯿﺎز، ﻗلمه، ﭘﯿﻮﻧﺪ، رﯾﺸﻪ، ﻣﯿﻮه، ﻧﻬﺎل و ﺗﺨﻢ ﻧﺒﺎﺗﺎت ﺑﻪ ﮐﺸﻮر ﻣستلزم دریافت ﭘﺮواﻧﻪ از وزارت ﮐﺸﺎورزی اﺳﺖ و ﺑﻪ اﺷﺨﺎﺻﯽ ﮐﻪ ﺑﺪون ﭘﺮواﻧﻪ این اﺟﻨﺎس را وارد ﮐﻨﻨﺪ، اﺧﻄﺎر داده ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ این محموله ﺣﺪاﮐﺜﺮ طی ﯾﮏ ﻣﺎه ﺑﻪ ﺧﺎرج از ﮐﺸﻮر بازگردانده شود، در غیر این صورت باید بارشان معدوم شود. میوههایی که به عنوان میوههای لوکس چند سالی است در بازارهای ایران خرید و فروش میشوند، اغلب گذرشان به گمرک نمیافتد و بیشتر به صورت چمدانی یا از طرق دیگری وارد ایران میشوند.
مشتریها: اینفلوئنسرها، میوهآراها
اگر از میوهفروشها سراغ مشتریان ثابت این میوهها را بگیرید، میگویند خیلیها میخرند، برای یک بار هم که شده این میوهها را میخرند تا طعمش را امتحان کنند: «بلوبری خیلی جا افتاده، بیشتر مشتریها میخرند و ما هم هر روز داریم. شمال شهر البته فروش بیشتر است. من یک مدت هم مرکز شهر بودم، آن جا هم میوههای لوکس داشتیم اما اینجا روزی پنج بسته بلوبری را حتما میفروشیم.»
اینها حرفهای احمدرضاست که ١٠سال است در میوهفروشیهای مناطق مختلف تهران کار کرده و حالا فروشنده سوپر میوه یکی از مگامالهای شمال پایتخت است: «مرکز شهر مردم بیشتر میوههای آسیایی را میخریدند. اینجا و سمت سعادتآباد مشتریها بیشتر دنبال میوههای لوکس با ظاهر خیلی خوبند. یک بار به یکی گفتم آقا! آخرش میخواهی تکهتکه بکنی و بخوری. حالا استارفروت تیره یا روشن باشه، چه فرقی دارد؟ گفت نه! باید روشن و براق باشند. من اینفلوئنسرم. والا نمیدانستم چه کاره است و یعنی چی. الکی خندیدم و گفتم آهان باشد. بعدا فهمیدم از این آدمها بود که از خودشان با میوه و اثاث خانه عکس دارند. اینجا هم خیلیها میآیند دنبال میوه برای عکاسی، شاید حتی مزهاش را هم نمیدانند ولی دنبال ظاهر عجیب و جدیدند، چند روز پیش یکی از مشتریها میگفت اینها هم که تکراری شده، چرا میوههای جدید ندارید؟ مثلا این مدل مشتریها میگویند بلوبری باید برای عکاسی تازه باشد یا کوکوناتها لک نداشته باشند. این گروه بیشتر دنبال استارفروتهای پررنگتر و انبه مصریهای سرخترند.»
غیر از اینفلوئنسرها و مردم عادی گروه دیگری هم مشتری ثابت خرید میوههای خارجی هستند، دستاندرکاران میوهآرایی: «من همه میوههای جدید را میخرم و بین سفرهآرایی و میوهآراییهایم کار میکنم، مثلا طراحی روی پاپایا و کیوی طلایی خیلی خوب درمیآید. این میوهها هم فصل دارد و همیشه در دسترس نیستند. باید بیایم هرچه پیدا میشود، همان را استفاده کنم.»
مشتریان میوههای لوکس محدود هستند، اما در بیشتر میوهفروشیهای بزرگ تهران این محصولات جایگاه و استندهای ثابتی دارند، نشانههایی از بروز تغییراتی در سبک زندگی ایرانیها.
تمایز طبقاتی یا گرایش به زندگی لوکس
فعالیت مگامالها و فروشگاههای زنجیرهای جدید هم در تقویت بازار میوههای قاچاق خارجی در ایران بیتأثیر نبوده. بسیاری از آنها برای جذب مشتریان بیشتر سعی در ارایه محصولات متفاوت و کمیابی دارند که بخشی از طبقه مرفه جامعه را - که اصولا بهدنبال راهکارهایی برای ایجاد تمایز در زندگیشان هستند - جذب کند.
علاوه بر ابعاد اقتصادی واردات میوههای خارجی و لوکس، مصرف این محصولات در ایران که از نظر تولید انواع میوه و تنوع آن غنی است، میتواند نشانههایی از تغییرات در سبک زندگی و نشاندهنده پیامدهای اجتماعی این تغییرات باشد. نگاهی به بازار و تبلیغات سالهای اخیر نشان میدهد واردکنندگان و حتی تولیدکنندگان محصولات مختلف این روزها بیش از گذشته در تلاشند محصولاتی تولید و عرضه کنند که به اصطلاح لوکس یا به زبان رایج در فضای عمومی جامعه «لاکچری» هستند و بازار میوه و محصولات خوراکی هم در همین مسیر حرکت کرده است. اگر چه تمایل به زندگی لوکس و برندگرایی یکی از ویژگیهای جوامع مدرن است، اما تقویت این ویژگیها به ویژه زمانی که منجر به واردات بیشتر و همچنین تقویت زمینههای فروش کالاهای قاچاق میشود، پیامدهای اقتصادی منفی به همراه میآورد که عوارض آن برای اقتصاد کشورهای درحال توسعهای مانند ایران به مراتب شدیدتر است.
گرایش به مصرف کالاهای لوکس از آن جمله میوهها سویه دیگری هم دارد که در مطالعات و تحلیلهای جامعهشناختی میتواند راهکاری برای ایجاد تمایز طبقاتی باشد. تمایز طبقاتی یکی از مباحث حوزه جامعهشناسی است که به ویژه در طبقات متوسط و بالای جامعه بیش از دیگر طبقات مشاهده میشود. بر همین اساس در بخشی از طبقه متوسط و بالا داشتن خودرو دیگر تنها نشاندهنده سرمایه اقتصادی افراد نیست، بلکه ترکیبی از سرمایه اقتصادی و نمادین است که استفاده از آن منجر به تمایز و هویتیابی طبقهای خاص میشود. بوردیو، جامعهشناس و مردمشناس فرانسوی معتقد است انسانها با کمیت و کیفیت مصرف، خودشان را تعریف میکنند و از این طریق تشخص مییابند. او مصرف را به عنوان یکی از مراحل ارتباط معرفی و تبیین میکند که گروههای مختلف بهویژه طبقات اجتماعی و اقتصادی از میان سایر چیزها انواع کالاهای مصرفی، روشهای ارایه خوراک و غذا خوردن، مبلمان و تزیین داخلی منزل را به کار میگیرند تا روش زندگی مجزای خود را مشخص و خود را از دیگران متمایز کنند. این تمایزبخشی به سبک زندگی، ابزارها و روشهای دیگری هم دارد و به نظر میرسد تمایل به مصرف و خرید محصولات به اصطلاح لوکس را در ایران میتوان به نوعی در همین راستا مورد توجه قرار داد.»