جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش ميشود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
تدبیر24»خانم بهناز شفیعی، مربی موتورسواری فیلم «آذر»، در جایی اظهار کرده بود که دستمزد او را پرداخت نکردهاید. آیا درست است؟ از روز نخست ایشان برای تعلیم موتورسواری به فیلم پیوستند و خانم کریمی همواره از ایشان حمایت میکردند و همهچیز به خوبی و خوشی گذشت. به محض پایان کار، دستمزد ایشان پرداخت شد و اسنادش هم موجود است. من و خانم کریمی و مدیر تولید فیلم از صحبتهای غیرواقعی ایشان واقعا متأسف شدیم. منتها خانم کریمی نمیخواستند این صحبتها منعکس شود، اما بعدا که هجمههایی صورت گرفت، من مجبور شدم جواب بدهم. ناچارم بگویم که همه آن اتفاقات جهتدار بوده و میخواستند موجی راه بیفتد. شاید میخواستند خودشان را مطرح کنند. ایشان آن چیزها را که در مصاحبه خود مطرح کرده بودند، تراوشات ذهنی خودشان بوده؛ بهعنوانمثال ایشان گفته بودند من را به جشنواره فجر دعوت نکردند که چنین چیزی اصلا دست ما نیست. به نظر شما یک مربی که موتورسواری یاد داده، اصلا میتواند در فیلمی مدعی باشد که در جشنواره دعوتش کنند؟ اتفاقا سؤال من هم همین است. ایشان ناراحت بود که چرا من را دعوت نکردید، درحالیکه بهلحاظ حرفهای در فیلم کاری نکرده بود؛ یعنی جزء عوامل حرفهای سینما نیستند. در جشنواره فجر معمولا هفت، هشت نفر از بازیگران و عوامل حرفهای؛ مثل فیلمبردار، صدابردار و ... را دعوت میکنند، اما تحلیل ایشان در ذهن خودشان این بود که باید در جشنواره دعوت میشدند! چرا بعد از طرح این مسائل، بلافاصله خانم کریمی پاسخ ایشان را نداد؟ چون خانم کریمی حرفهای رفتار کردند و به دنبال حواشی نبوده و نیستند. ایشان معتقد هستند که سوابق من روشن است ضمن اینکه نباید به حواشی توجه کرد. اعتراض حمیدرضا آذرنگ را چگونه تحلیل میکنید؟ ایشان مصاحبهای کردند که همه بچههای پروژه شوکه شدند. همه شاهد بودند که از روزی که ایشان سر کار وارد شدند، بسیار پرانرژی وارد شدند و اتفاقا هم خانم کریمی با مهر و لطف با ایشان رفتار کرده بودند و ایشان هم کارشان را انجام دادند و رفتند و رفتارها بسیار دوستانه بود. آقای آذرنگ انتخاب اول شما بود؟ برای آن نقش کاندیداهای دیگری هم مطرح بودند. ایشان جزء گزینههای آخر بودند. دوستانی که آمده بودند به دلایل مختلفی مانند درگیربودن در پروژههای دیگر و ... نتوانستند وارد پروژه شوند. آقای آذرنگ جزء آخرینهایی بودند که آمدند، ولی ایشان پرانرژی بودند و با نقش هم ارتباط برقرار کردند و نقش را دوست داشتند و علاقه داشتند کار کنند. پس مشکلی هنگام فیلمبرداری به وجود نیامد؟ بههیچوجه. همهچیز خوب بود و همه با انرژی مثبت کار میکردند. پس مشکل از کجا پیش آمد؟ واقعا نمیدانم! چون خانم کریمی از آن دسته تهیهکنندههاست که حواسش به همه هست و اتفاقا چون بازیگر است به همه رسیدگی میکرد، اما ایشان به نظر من خیلی غیرحرفهای عمل کرد؛ نمایش جشنواره را نیامد و وارد فاز تبلیغات هم که شدیم، من از خردادماه با ایشان حداقل پنج یا ششبار تماس گرفتم و برای عکاسی با ایشان قرار گذاشتم. منتها هربار خلفوعده کردند و نیامدند. حتی پیامکهای آن موجود است. بعد هم هنگام افتتاحیه فیلم من خودم کارت دعوت برای ایشان فرستادم که نیامد. برای همه ما بسیار عجیب بود که گفت در تبلیغات فیلم جایی ندارم. به نظر من همه اینها جهتدار بود. منظور آقای آذرنگ از اینکه «من در تبلیغات فیلم جایی ندارم» چه بود؟ نمیدانم! شما سردر سینماها را دیدید؟ هم آقای آذرنگ هستند و هم آقای سیدی و هم خانم کریمی. در تیزر و آنونس هم همینطور. در ٨٠ درصد پوسترهای تبلیغاتی عکس ایشان هست. فقط در پوسترها و بیلبوردهایی نیستند که نظر اسپانسر اعمال شده. یعنی اسپانسر خواسته بود فقط عکس خانم کریمی باشد. آنها هم برای خودشان دغدغههایی دارند. مشکلات بعد از فیلمبرداری به وجود آمد. علت آن چه بود؟ دلیل اصلی این بود که کارگردان مسائل فیلم را بعد از فیلمبرداری رها کرد. تا زمانیکه من بودم، ایشان میآمد و خواهش میکرد فیلم اولش را بسازد. مجوز کارگردانی نداشت و خانم کریمی برایش گرفت و قول داد با همه وجود و با مسئولیت فیلم را بسازد. اما برایش زود بود. خانم کریمی شخصا تمام مراحل تدوین، صداگذاری، لابراتوار و... را دنبال کرد. درحالیکه وظیفه کارگردان است. نه سر تدوین میرفت و نه صدا. یادم میآید آقای آبنار، صدابردار محترم فیلم قبل از جشنواره برای صداگذاری به ایشان زنگ میزدند و نمیآمد. آقای همایونفر هم بسیار شاکی بود که کارگردانی به این بیمسئولیتی ندیده. بار همه مسئولیتها افتاده بود روی دوش خانم کریمی. به نظرم ساخت فیلم برای ایشان در این ابعاد خیلی زود بود. بارها به دلیل اینکه ایشان نمیدانست چه میخواهد بگیرد معطل شدیم و صحنههای زیادی را دوباره فیلمبرداری کردیم که میدانید برای تهیهکننده چقدر هزینه دارد. اجاره دوباره لوکیشن و هزینه عوامل و بازیگران و... در کارگردانی به طور متوسط صحنههای غیرقابل استفاده چقدر بود؟ مثلا صحنه قتل کلا چیز دیگری فیلمبرداری شد. آقای خرقهپوش، تدوینگر فیلم تماس گرفتند و گفتند صحنه در نیامده و باید دوباره فیلمبرداری شود. هزینه زیادی متحمل شدید؟ بله. برای تهیهکننده این تکرار واقعا سخت است. معمولا کسی زیر بار نمیرود و میگویند همین است که هست. اما خانم کریمی میگفت باشد، بگیریم. میخواهم کار خوب شود. تازه برخی از روزها کارگردان نمیدانست چه میگیرد. از قبل دکوپاژ نداشت. حتی در روزهایی آمادگی کار نداشت. درحالیکه عوامل فیلم همه حرفهای و درجه یک بودند. همانطور که گفتم برایش زود بود. هم زمان فیلمبرداری، حرفهای عمل نکرد و هم الان در زمان اکران و واقعا رفتار ایشان به فیلم لطمه زد.