تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 05
کد خبر: ۱۰۲۵۰۵
تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۸:۱۷

ایران و آمریکا ستون فقرات برجام‌اند

مهدی مطهرنیا

تدبیر24»محمد حسین جعفری سمیع: سیدعباس عراقچی در بیست و نهمین کنفرانس بین‌المللی احزاب آسیایی با اشاره به پایبندی ایران به برجام و تایید این پایبندی از سوی نهادهای بین‌المللی گفت: متاسفانه دولت جدید آمریکا از ابتدای شروع کار بنای دشمنی را با این توافق بسیار مهم گذاشته و بخش‌های مهمی از آن را نقض کرده است. وی ضمن هشدار به عواقب نقض برجام اظهار داشت: این توافق به بحران غیرضروری ۱۴‌ساله خاتمه داد و خطر یک تقابل نظامی دیگر در منطقه بی‌ثبات خاورمیانه با عارضه گسترده برای بسیاری دیگر مناطق را بر طرف کرد. در همین راستا جهت بررسی بیشتر مواضع جدید دستگاه دیپلماسی ایران در مقابل بدعهدی‌های آمریکا «آرمان» با دکتر مهدی مطهرنیا استاد دانشگاه، آینده‌پژوه و تئوریسین سیاسی به گفت‌وگو پرداخته که در ادامه می‌خوانیم.

اظهارات عراقچی را به‌عنوان عضو ارشد تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای می‌توان نشان تغییر رویکرد دستگاه دیپلماسی کشور در مواجهه با رفتارهای ضدبرجامی آمریکا تلقی‌کرد و آیا این تغییر گفتمان تاثیری در روند اجرای برجام خواهد داشت؟

به هر ترتیب ، ایران و آمریکا به‌عنوان کنشگر مرکزی در برجام حکم ستون فقرات در ساختار حقوقی این توافق را دارند. برون‌رفت ایالت متحده آمریکا از برجام چه با جهتگیری بیرون آمدن از برجام بر‌اساس گزاره مشهور ترامپی، یعنی پاره کردن برجام و چه خروج ایران از برجام در چارچوب آنچه که قاعده عمل متقابل یا مقابله به مثل خوانده می‌شود، می‌تواند برجام را با مشکلات سنگین‌تر مواجه سازد. از این رو آنچه عباس‌عراقچی می‌گوید با توجه به تلاش‌های دولت‌های یازدهم و دوازدهم برای حفظ برجام یک موضع‌گیری جدید از سوی دستگاه دیپلماسی ایران است، زیرا عراقچی در واقع نه سخنگوی دیپلماسی ایران (از لحاظ شکلی که سخنگوی وزارت خارجه) است بلکه سخنگوی مواضع محتوایی دستگاه سیاست خارجی ایران است و به بیان این موضع می‌پردازد و این می‌تواند معادلات مربوط به برجام را برای آینده ایران و به پیروی از آن، مسائل مربوط به ایران و آمریکا و به تبع آن، مسائل مربوط به ایران و نظام بین‌الملل را پیچیده نماید.

ایران با اعلام مواضع محتوایی و برجسته نمایی یک کنش تکراری از سوی آمریکا، چه هدفی را دنبال می‌کند؟

ایران با اعلام مواضع محتوایی خود در ارتباط با برجام و با برجسته‌نمایی یک کنش نه‌چندان جدید از سوی آمریکایی‌ها به‌دنبال این مساله است که با برجسته نمایی، عدم پایبندی ایالات متحده آمریکا به بعضی از مواد برجام را به نمایش بگذارد. می‌توان سناریو‌های متعددی را در این زمینه مورد توجه قرارداد. سناریوی نخست فرار رو به جلو است. به این معنا که ایران دریافته ایالات متحده آمریکا در خروج از برجام با توجه به اولتیماتوم اخیر جدی است. لذا ایران گامی جلوتر در خروج از برجام و برجسته کردن موارد مورد نظر اتهامی خود به آمریکا وارد می‌کند. سناریوی دوم، هل دادن به جلو است. این سناریو به این معناست که ایران دریافته ایالات متحده آمریکا برآن است که در ارتباط با برجام و تهدیدهای اخیر ترامپ فشارهای بیشتری وارد کند. بنابراین آمریکا را به جلو هول داده و با این منطق آشنا می‌سازد که اگر قرار است ایالات متحده آمریکا از برجام و مسائل مربوط به آن به‌عنوان اهرم فشاری علیه ایران استفاده کند، این اهرم فشار را ناکارآمد نماید و نشان دهد این ایران است که برای خروج از برجام آماده است؛ نه به‌خاطر تلاش آمریکا برای عدم پایبندی به برجام بلکه به‌واسطه اتهاماتی که به آمریکا برای عدم انجام موارد مطرح شده در برجام وارد است. لذا آمریکا باید بداند که در چارچوب نظریه اهرم فشار کردن برجام برای پذیرش مسائل دیگر موفق نخواهد بود. در این میان می‌توان به سناریوی سوم اندیشید که گفت‌وگوهای پنهان است. بدین معنا که آمریکا ایران را متهم به نادیده گرفتن روح برجام و برخی از اصول برجام می‌کند، ایران هم همین اتهامات را به آمریکا وارد می‌نماید. پس این موضوع می‌تواند زمینه را برای مذاکره بر سر برجام در چارچوب اختلافات موجود فراهم کند و بدین ترتیب سعی کرد زمانی را برای مذاکرات دوباره و مشروعیت بخشیدن به این مذاکرات از طریق یک حرکت خردورزانه به انجام رساند.

با توجه به تاکید طرف‌های اروپایی بر پایبندی آنان به مفاد برجام به‌نظر شما این رفتار آمریکا تا چه‌اندازه می‌تواند بر طرف‌های اروپایی تاثیر منفی داشته باشد؟

اروپایی‌ها اصولا همچون اکثر کشورهای دنیا، به‌دنبال منافع خود هستند. اروپایی‌ها در دور جدید حرکت خود میان ایران و آمریکا، به‌مثابه روس‌ها و چینی‌ها در دوره‌های قبل، در پی استفاده از برگ ایران جهت امتیاز گرفتن از آمریکا و ایران توامان برآمدند. لذا باید این نکته را بپذیریم که اروپایی‌ها تا زمانی که منافعشان اقتضا کند در حفظ برجام جدی خواهند بود ولی آنها متحد استراتژیک آمریکا و متقابلا آمریکا حامی استراتژیک اروپا قلمداد می‌شود و همان‌طور که پیش از این هم گفته بودم در نهایت اگر قرار باشد اروپا بین ایران و آمریکا یک همکار و متحد استراتژیک انتخاب کند، بی‌تردید آن طرف ایران نیست و گرایش اروپایی‌ها به سمت آمریکا خواهد بود و حتی جلوتر از آمریکایی‌ها در صورت گرفتن امتیاز از آمریکا برای فشار آوردن به ایران وارد عمل خواهند شد. همان‌گونه که در قرارداد الجزایر و قرارداد 598 و همچنین مسائل مربوط به بحران سفارت آمریکا عمل کرد و اکنون در پرونده هسته‌ای می‌بینیم که اروپایی‌ها در اجرای تحریم‌ها سریع‌تر از آمریکایی‌ها وارد عمل شدند. به عبارت بهتر می‌توان گفت اروپا رفتار ژله‌ای در مقابل تحریم‌های آمریکا در قبال ایران دارد.

این مساله و این نوع رفتار در خصوص چین و روسیه هم صدق می‌کند؟

چین و روسیه تا سرحد امکان تلاش دارند از برگ ایران برای امتیازگیری استفاده کنند اما خود را متحد استراتژیک آمریکا نمی‌دانند و آمریکا را نیز حامی استراتژیک خود نمی‌دانند. اگر در چارچوبی قرار گیرند که در آن حمایت از ایران موجب از بین رفتن منافع مرتبط آنان با آمریکا و تهدید آمریکا را نسبت به منافع چین و روسیه در پی داشته باشد، در این صورت هماهنگ با ایران عمل نخواهند کرد.

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: