گفتوگوی ملی، ضرورتی انکارناپذیر برای جامعه کنونی ماست.
تدبیر24» جامعهای که نه تنها دستخوش مشکلات و نارساییهای عدیده سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است، فعالان و گروهها و نهادهای مرجع آن در عرصههای مختلف نیز، بعضاً در فضایی آکنده از کدورت، دلخوری و سوء ظن نسبت به یکدیگر روزگار میگذرانند و به جای همافزایی برای حل مشکلات، در بسیاری از موارد مشغول تقابل و خنثیسازی اقدامات و تحرکات یکدیگر به سر میبرند.
استقرار این ضرورت ملی، مستلزم تحقق پیشفرضها و عملی ساختن راهکارهایی است که فقدان آنها، یقیناً موضوع را در سطح مبحثی نظری و غیر عملی نگاه خواهد داشت. اهم پیشفرضهای استقرار گفتوگوی ملی را به شرح زیر میتوان صورتبندی کرد:
- تلاش برای برطرف ساختن عوامل تولید کینه و نفرت و واگرایی در جامعه، کوشش برای التیام زخمهای ایجاد شده از تضادها و تخاصمهای گذشته و ترویج روحیه گذشت و بخشش متقابل در میان فعالان سیاسی و اجتماعی کشور. بر این پایه، هرگونه عمل و گفتاری که تشدید کننده نفرتها و کینهها باشد، مردود است.
- تعریف چارچوبهای کلان و مشترک نظری و معرفتی برای فعالیت طرفهای این گفتوگو و به رسمیت شناختن و پایبندی نسبت به آن از طرف همگان. این چارچوب میتواند برآمده از سند میثاق ملی کشور (قانون اساسی) بدون فاصلهگذاری و ارجحیت اجزای آن، تأمین منافع ملی و حفظ امنیت ملی کشور و نهایتاً اصول ارزشی ملی و دینی مورد قبول عامه جامعه باشد.
- به رسمیت شناختن رقبا و حق فعالیت آنها. این رقبا در مرحله آغازین میتوانند در عرصه سیاسی دو جناح شناخته شده کشور باشند و بتدریج دامنه آن، سایر جریانات سیاسی بالقوه کشور را که حاضر به فعالیت قانونی در چاچوب پیش گفته هستند نیز شامل شود.
- تعریف و به رسمیت شناختن هنجارها و قواعد حاکم بر رقابت و گفتوگو از جانب همگان. این هنجارها میتواند مبتنی بر اصول اخلاقی، قوانین صریح و عادلانه و تعریف نهاد مستقل و بیطرف حل منازعه استوار شود. بر این اساس هرگونه اقدامی که خارج از این قواعد رفتاری انجام شود، غیرقابل پذیرش و لزوماً مورد طرد طرفهای مختلف قرار خواهد گرفت.
در کنار پیشفرضهای لازم و ضروری فوق، تعبیه بسترها و راهکارهایی عملی و اجرایی نیز برای جریان یافتن فرآیند گفتوگوی ملی لازم به نظر میرسد. بسترهایی که فقدان آن، عملاً فرآیند گفتوگوی ملی را ناکام خواهد گذاشت و آن را بدون امکان برای تحقق عملی باقی خواهد گذاشت.
در این میان، دو راهکار و بستر عملی برای جریان یافتن این فرآیند، مهمتر و اساسیتر از سایر عوامل به چشم میآید.
نخستین راهکار در این زمینه، باور، تقویت و برطرف کردن موانع عملی تحقق امکان سازمانیابی و به طور مشخص، تحزب، در جامعه است. بدون شک، برای شکلگیری گفتمانهای واقعی و کلان در جامعه و همچنین سازماندهی نهادهای ریشهداری که مطالبات گوناگون جامعه را به شکل واقعی نمایندگی کنند تا امکان شکلگیری گفتوگوی ملی میان این گفتمانها و حاملان واقعی آن شکل بگیرد، تجربه نقض ناشده بشری، ابزاری جز سازمانهای مردمی سیاسی و اجتماعی به رسمیت نمیشناسد. لذا به عنوان یک راهکار ضروری برای تحقق گفتوگوی ملی، ایجاد بسترهای قانونی و رفع موانع عملی در این زمینه خودنمایی میکند. جامعه کنونی ما از این حیث دارای کاستیها و مشکلات عدیدهای است که باید در جای خود مورد تحلیل قرار گیرد.
همچنین بی طرفی و استقلال «رسانه ملی»، راهکار واجب و انکارناپذیر دیگر است. هر چند با پیشرفت خارقالعاده تکنولوژیهای ارتباطی مدرن، تا حدود زیادی از قدرت و انحصار عملی صدا و سیما در عرصه رسانهای کشور کاسته است، اما تا زمانی که نهاد عمومی و انحصاری رادیو و تلویزیون، به عنوان ابر رسانه جامعه، به سمت «ملی شدن» و بی طرفی پیش نرود و نگاه خود را به عدالت در میان جریانات سیاسی و اجتماعی کشور تقسیم نکند، انتظار برای شکلگیری گفتوگوی ملی، انتظار چندان واقع بینانهای نخواهد بود.
علی باقری،مدیرکل وزارت کشور دولت اصلاحات