به نظرشما اعتراض وارد است؟ اگر وارد است، اعتراض به چه و چگونه؟ به نظر نگارنده اعتراض وارد است، به بسیاری ازکنشها و واکنشها، به بسیاری از ناهنجاریها، به بسیاری ازتصمیمها و بیتصمیمیهائیکه شرایط موجود را آفریدهاند.
تدبیر24»بهآنچه که جمعی از جوانان را در دیماه سال جاری به خیابان شهرهای کوچک و بزرگ کشاند. اگر اعتراض وارد نبود که مردم، زبان نمیگشودند و فریاد نمیزدند و برای خود و جامعه هزینه نمیتراشیدند. نه تنها در دیماه امسال که در ماهها و سالهای گذشته و نه تنها درتجمعها و تظاهرات، که در زوایای جامعه، در دانشگاهها، در وسائل نقلیه عمومی، در بیمارستانها و ادارات، حوالی مجلس شورای اسلامی و بعضا جلوی بانکها و موسسات مالی و اعتباری و حتی درکنار خیابانها. در واقع هر روزه همه مردم با انواع و اقسام اعتراض از نوع فردی و جمعی رو بهرو میشوند. علیالظاهر اکثر قریب به اتفاق اعتراضها وارد است، تنها مسالهای که دربارهاش اختلاف وجود دارد، شیوه و شکل اعتراضهاست. اما باید دانست که برگزیدن شیوهها و شکلهای گوناگون اعتراض از روی ناچاری است. اگر زمینه اعتراض به روش معقول و برنامهریزی شده در کشورمان فراهم بود، افراد و دستهها به شیوههای هزینهدار، روی نمیآوردند. به خصوص اگر معترضان باور داشتند که اعتراض آنها به آسانی و حتما شنیده میشود و مدیران به آنها اعتنا خواهند کرد، در ایران هم، همانند بسیاری از کشورها، ساماندهی یا سازماندهی میشد. بعضیها میگویند مکانی برای گرد آمدن مردم معترض و انعکاس نظرات آنان در تهران و دیگر شهرهای ایران مشخص شود. بعضی معتقدند اعتراضات سازماندهی و هدایت میشود یا از دیگران الهام میگیرد و باید با آن برخورد شود. بعضیها نظرشان این است که اعتراض نباید در کف خیابان صورت گیرد. اگر خواستهای هست -که هست- باید با نامه نگاری به اولیای امور و نجوای حضوری با مقامات پیگیری شود. بدیهی است که گونهای از خواستهها و اعتراضها با نامهنگاری و نجوا جواب نمیگیرد، بلکه راههای دیگری میطلبد. مثلا زنانی که به برخی تبعیضها اعتراض دارند، با چه کسی مکاتبه نمایند و در گوش چه مقامی نجوا کنند؟ معترضان به گرانی و بیکاری چه کنند؟ مگر معترضان به بانکها و موسسات پولی و اعتباری به دفعات مکاتبه نکردند، طومار ننوشتند و این مقام و آن مقام را ندیدند؟ راستش را بخواهید، آیا تا پلاکارد به دست نگرفتند و با فریاد و نارواگوئی به خیابانها نیامدند، گامی برای آنها برداشته شد؟ مگر در دوران آیتا... هاشمی و دوران اصلاحات و بهخصوص در دوران احمدینژاد و حتی پس از آنان...در هر سفر استانی، هزاران هزار نامه اعتراضی از مردم، بار وانت نمیشد تا به مقر برسد؟ چه سودی برای مردم داشت؟ احتمالا 80درصد اعتراضها غیر سیاسی است، اما به دلیل سکوت رسانهها، رادیو و تلویزیونهای خارجی که هرگز دلسوز ایران و ایرانی نیستند، آنها را سیاسی میکنند. اگر در کشور ما مخالفان سیاستهای اصولی، فرصت و اجازه مییافتند در میزگردهایی با موافقان این سیاستها بنشینند و حرفهای خود را آزادانه بزنند و نتیجه این میزگردها مورد توجه و استفاده برنامهریزان و قانونگزاران قرار گیرد، دیگر هیچکس به خود زحمت نمیدهد به اعتراضات تخریبی دست بزند و هزینه سخت آن را هم بپردازد. تجربه نشان داده است و مردم نیز به روشنی دیدهاند که در مواقعی، بهخاطر برخی ملاحظات بینالمللی، دست به تغییرات در قوانین و رویهها زده شده و لذا بخش کوچکی از معترضان که با حال هوای آن طرف آب دمسازند، اعتراضات خود را به دوربین رسانههای بیگانه و فرامرزی نشان میدهند و مظلومنمائی میکنند تا گروههای حقوق بشر بینالمللی را تحریک نمایند تا مثلا به ایران فشار آورده و این افراد به خواستههای خود برسند. سر بسته عرض کنم در بعضی موارد که اعتراضهای نقطهای و فردی میتواند به یک سوژه بینالمللی تبدیل شود و پیش از آن که ما را مجبور به تغییر قانون کنند، مقامات ذیربط دست به کار شوند و گامهائی بردارند که خودشان مصلحت جامعه را پیگیری نمایند تا چنین وضعیتی بهوجود نیاید. اتفاقی که برای تغییر قانون مجازات قاچاقچیان مواد مخدر و یا برخی تغییر رویهها رخ داد. صاحبان این کشور اعم از مردم و مسئولان، بیشتر و بهتر از اغیار بررسی کنند که نیازهای را چگونه برطرف نمایند و اعتراضات را چگونه پاسخ دهند. در این صورت، از میزان اعتراضهای بسیار کاسته میشود، تخریبها و هزینههای طرفین به میزان قابل توجهی پائین میآید. دیگر کسی برای نشان دادن اعتراض خویش، پرچم کشورخود را پاره نمیکند، به مراکز انتظامی حمله نمیکند و از اموال عمومی، حتی پاسداری مینماید. یکی از بهترین شیوههای اعتراض جمعی، گستردن چتر احزاب و تشکلهای صنفی و سیاسی در کل کشور است. در این صورت هم اعتراضات منشأ قانونی پیدا میکند، هم خواستهها و مطالبات سامان مییابد و هم میتوان از دولت مجوز رسمی اعتراض از هر نوع تجمع، تظاهرات، اعتصاب و غیره دریافت کرد. حق این است که مملکت ما هم با حفظ موازین عاقلانه خود و تعمیم اجتهاد پویا به ضرورتهای زمانه، چون ممالک پیشرفته و نیمه پیشرفته، مدیریت شود تا حقوق و احترام آحاد جامعه حفظ شود. این البته تقلید از دیگران نیست، بلکه ارتقای سطح کرامت مردم و مسئولان است، به هر شیوهای که شهروندان شریف ایران، میپسندند.
مصطفی ایزدی، فعال سیاسی اصلاحطلب