تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 05
کد خبر: ۱۰۳۵۰۶
تاریخ انتشار: ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۸:۱۷

همه‌پرسي «مدنيت» را جايگزين «خشونت» مي‌كند

داریوش قنبری

تدبیر24»در دنیایی که همه کشورها مدعی برقراری دموکراسی هستند، ایران نیز در این مسیر گام برمی‌دارد. تحزب‌گرایی از ویژگی‌های یک حکومت دموکرات است و احزاب در کشورهای دموکراتیک فعالیت گسترده‌ای دارند. دکتر حسن روحانی، رئیس‌جمهور میانه‌رو در مراسم راهپیمایی ۲۲ بهمن ضمن تشکر از حضور گسترده مردم، این نوید را به آنها داد که صدایشان شنیده شده و مسائلی درحال شکل گرفتن در زمینه پیشبرد مطالباتشان است. او از تمام نهادهای مسئول درخواست کرد تا دست در دست هم برای تحقق خواست مردم تلاش کنند و این پیام را داد که نباید تمام فشارها را بر دوش دولت انداخت بلکه سایر نهادها نیز باید خود را قانع کنند که در زمینه‌های فعالیت خود امکان کوتاهی وجود داشته که امروز مردم، متوجه شدند و با دلسوزی آن را گزارش دادند. حساب سودجویان را باید از افراد مطالبه‌جو جدا کرد. در همین راستا و پیرامون مسائلی مانند مرزبندی بین مطالبات، ناآرامی و قانونمداری «آرمان» با داریوش قنبری، نماینده سابق مجلس و استاد علوم سیاسی در دانشگاه به گفت‌وگو پرداخته است که در ادامه می‌خوانید.

نسبت اهداف اولیه انقلاب با تغییر در زمانه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

باید اشاره داشت که هیچ نظامی با ایستایی به موفقیت دست نخواهد یافت. هرنظام موفقی که مدعی پویایی درونی است باید بر‌اساس تغییرات روز دنیا پیش رود. امروزه جامعه ما به لحاظ سیاسی و اجتماعی و سایر حوزه‌ها تغییرات بسیاری کرده است و زمان آن فرارسیده که ضمن باور به این موضوع که آرمان‌ها و اهداف در طول این ۴ دهه تغییر چندانی نکرده‌اند، اما روش‌های رسیدن به این آرمان‌ها بنابر اوضاع جامعه شامل تغییراتی شده که باید به آن توجه شود تا تمام سیستم کشورداری با توجه به تغییرات به صورتی پیش رود که به استانداردها نزدیک باشد. با توجه به جو حاکم بر جهان، ایستایی به نفع ایران نیست. انقلاب در شرایطی پیروز شد که ایران در منطقه به لحاظ جایگاه در یک وضعیت ثابت قرار داشت اما امروز اوضاع قدری متفاوت شده ‌است. در دورانی که جهان بسیار شرق و غرب محور شده بود ما شعار نه شرقی نه غربی سر دادیم که به طور مطلق با اوضاع آن دوره همخوانی داشت. اما امروز این قطب بندی‌ها به شکل شدید وجود ندارد. برای نمونه می‌توان گفت یکی از اهداف، استقلال و عدم وابستگی به سایر قدرت‌ها بود. امروز هم هدف همان است اما راه‌ها تغییر کرده‌اند. پس همان‌طور که زندگی امروز مردم تغییراتی کرده است، در راه و روش ما نیز باید این تغییرات به نحو کارسازی اعمال شوند. علاوه بر سلیقه‌های داخلی، باید با سلیقه‌های خارج از کشور نیز آشنا شد تا مسیر درست را انتخاب کرد. جامعه شرایط خاصی دارد که باید به رسمیت شناخته شود. قطعا نباید انتظار داشت که سلیقه جوانان انقلابی سال ۵۷ همان سلیقه جوان مدافع ملت سال ۹۶ باشد. این جوانان آرمان‌های ملی خود را براساس شرایط دوره زندگی خود ساخته‌اند. به همان دلیلی که lifestyle‌ها تغییر کرده و شرایط زندگی مانند آن سال‌ها نیست، جو و شرایط سیاسی و اجتماعی هم باید به‌روزرسانی شود. انقلاب در درون خود تغییرات و تحولاتی به‌وجود آورده است و باید همچنان هم پیشرو این تحولات باشد. همه اینها موارد لازم مدیریت یک جامعه دموکرات است.

به نظر شما ایران به لحاظ سیاسی و اجتماعی در چه جایگاهی قرار دارد و آیا توانسته به استانداردهای جهانی نزدیک شود؟

نمی‌توان منکر برخی عقب‌افتادگی‌ها شد، همچنین که نمی‌توان به‌ طور قطع اعلام کرد که ایران در پشت کشورها قرار دارد. انصاف باید رعایت شود و درهمین راستا باید اعلام کنم نباید در رابطه با جلو افتادگی‌ها مغرور شویم و مسیر را فراموش کنیم، همچنین که نباید پیشرفت‌ها را نادیده بگیریم و خود را عقب‌افتاده محض بخوانیم. جامعه امروز ایران از جهاتی نسبت به هم قطارانش پیشرفت‌هایی داشته است. برای نمونه در مورد مسائل استفاده از فضای مجازی و اینترنت، به‌طورکلی همه دستاوردهای تکنولوژی در جهان امروز، همپای سایر کشورها درحال حرکت است. اما از جهاتی هنوز جای پیشرفت وجود دارد. در کشور ما احزاب هنوز به لحاظ سیاسی و اجتماعی زمینه مناسبی برای فعالیت‌های خود پیدا نکرده‌اند. درجامعه همواره به احزاب عام و فراگیری نیاز است تا نیازها و مطالبات مردمی را در داخل خود بگنجاند. در این مورد حتی شاید عقبگرد داشتیم. چرا که در دوره‌های پیشین ایران پیشرو خط مشی احزاب در جامعه بوده است. در دوران مشروطیت ما شاهد فعالیت جدی احزابی مانند اعتدالیون و عامیون بودیم. درصورتی که سایر کشورهای منطقه حتی الفبای تحزب را در آن زمان نمی‌شناختند و حتی شاید آشنایی آنها با تحزب با الگو گرفتن از ایران شروع شد. اما امروز شاهد آن هستیم که در قرن ۲۱ به نسبت اوایل قرن ۲۰ ایران، در این زمینه ضعیف عمل کرده است. متاسفانه در کشور احزاب تاثیرگذاری نداریم و روش منسجمی نیز وجود ندارد. این مشکل قطع به یقین باید رفع شود چراکه لازمه یک حکومت دموکراتیک، تحزب‌گرایی است. باید احزاب قدرتمند خود را توسعه دهیم و فعالیت آنها را از برخی محدودیت‌های غیرضروری خارج کنیم. دموکراسی با تکیه بر دوش احزاب است که می‌تواند قدرتمند و درست عمل کند و کانون حزب برای کشور ضروری است. در همین ناآرامی‌های اخیر نبود احزاب به‌خوبی قابل رویت بود. به‌طور کلی در هیچ کشوری امکان ندارد احزاب قوی وجود داشته باشند و ما شاهد بی‌ثباتی باشیم. البته که امروز ایران ما در موقعیت اثبات شده‌ای قرار دارد، اما برای بقای این ثبات نسبی، لازم است که تحزب در جامعه نهادینه شود.

به لحاظ علم و اقتصاد چقدر توانستیم پیشرفت داشته باشیم؟ روند کلی چگونه است؟

دستاورد دیگر انقلاب گسترش علم و فناوری در جهان است. به‌ صورتی که ما امروز شاهد حضور هموطنان در مراحل بالای علمی هستیم. البته نباید کمیت گستری جای کیفیت گستری را بگیرد. ما امروز به جهت تعداد، افراد نخبه زیادی پرورش دادیم. اما باید سطح کیفیت خود را نیز در همان بالا جای دهیم و افول نکنیم تا مجموع نخبه‌پروری‌مان درست و اصولی باشد. همچنین درباره اقتصاد باید گفت ضمن انتقادات جدی که به بخش‌های اقتصادی وارد است، نباید پیشرفت بخش‌های دیگر اقتصاد را فراموش کرد و از نگاه تک بعدی صرفا شاهد ضعف باشیم. به‌طور کلی روند رو به‌جلوست، سرعت کم است اما امید همچنان باقی است.

چه تدبیری باید اندیشیده شود تا انتقاد و اعتراض به برخی مشکلات موجود به خشونت و اغتشاش منجر نشود؟

در کشور ما راهی برای خشونت وجود ندارد. آقای رئیس‌جمهور در سخنان خود به این موضوع اشاره کردند که راه پایان دادن به تمام سازوکارهای خشونتی همه‌پرسی است و همه‌پرسی می‌تواند راه خشونت را برای همیشه ببندد یا حل مشکلات را به راهی آرام‌تر و مسالمت‌آمیزتر بکشاند. البته باید به قانون اساسی و به اصل ۲۷ آن اشاره کرد که تشکیل اجتماعات و راهپیمایی‏ها، بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است.‏ این قانون در همان سال‌های اولیه انقلاب وضع شده و امروز زمان آن رسیده که بعد از ۴ دهه به عمل درآید. باید زمینه‌های تحقق این قوانین، به شکل مدنی و دموکراتیک فراهم شود.

مردم در راهپیمایی‌ها نشان داده‌اند به‌‌رغم وجود برخی گله‌ها و نارضایتی از برخی مسائل در کشور، همچنان دلبسته نظام هستند. مسئولان چگونه می‌توانند جواب این وفاداری را بدهند؟

مردم ما از صمیم قلب دلبسته کشور هستند و اگر اعتراضی هم از جانب آنها بیان می‌شود برخاسته از این دلبستگی و دلسوزی برای کشورشان است. رئیس‌جمهور نیز درک درستی از ناآرامی‌ها داشت و به شکل درستی ریشه‌های این اعتراضات را بیان کرد. ایشان اشاره کردند که نباید اعتراضات به اقتصاد را گسترده نشان دهیم و از سایر حوزه‌ها فاصله بگیریم. اعتراضات مردمی به مسائل زیادی توجه داشت که تمام حوزه‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را دربر می‌گیرد. در سیستم‌های دموکرات سیاست‌گذاری در خلأ انجام نمی‌شود و تصمیمات مهم پشت پرده صورت نمی‌گیرد. بلکه در حکومت‌های مدعی دموکراسی این مطالبات مردمی است که به سیاست تبدیل می‌شود. تمام مطالبات و خواسته‌های مردم در قالب قانون در جامعه اجرا می‌شود. انتخابات هم به همین منظور است. انتخابات برای رأی آوردن افراد خاص و به قدرت نشستن آنها نیست. انتخابات کشف مطالبات مردمی از صندوق رأی است که باید به اصول کشورداری شخص منتخب تبدیل شود. باید دید مردم ذائقه سیاسی‌شان به چه سمتی معطوف شده و برهمان اساس پایه‌های اداری کشور را بنا نهاد. باید آسیب شناسان بررسی کنند چرا ۷۰ درصد در انتخابات شرکت می‌کنند و ۳۰ درصد رأی نمی‌دهند. آن ۳۰ درصد علل عقب کشیدنشان از این حق چیست؟ شاید در دوره‌های پیشین رأی داده‌اند و رأی آنان محترم شمرده نشده. محترم نشمردن رأی به این معناست که کسی به مطالبات مردم در صندوق دقت نمی‌کند و کاندیداها فقط نام خود را از صندوق‌ها درمی‌آورند.

راه حل این رفتارهای یک طرفه چیست؟

باید تحلیل جدی برمطالبات صورت گیرد که این راه تحکیم نظام سیاسی و ثبات کشور و همچنین پایان دادن به اختلافات و خشونت‌هاست. در جامعه مردمسالار عنوان خشونت بی‌معناست. اگر جامعه‌ای به مردمسالاری برسد، راه خشونت از طریق مردم بسته خواهد شد. نباید اجازه دهیم خشونت جایگزین مدنیت شود. در این مورد نیز باز به همان بحث سوال قبل یعنی تحزب‌گرایی در جامعه بازمی‌گردیم. چراکه وجود احزاب و بیان اعتراضات مردمی در قالب احزاب به روش‌های مسالمت‌آمیز، از این خشم جلوگیری می‌کند. احزاب باید خطی برای خود انتخاب کنند تا مردم به وسیله مشاهده قوانین خطی‌شان به آنها رجوع کرده و احزاب نیز با مسئولیت خود و با روش‌های مسالمت‌آمیز، مطالبات مردم را بیان کنند. جامعه خشن، جامعه توده‌ای است و این چیزی نیست که جامعه ایران خواستارش باشد. باید فعالیت‌ها و سازمان‌های مدنی در کشور نهادینه شوند و هرچه این اتفاق در مدیوم‌های گسترده‌تری رخ دهد، میزان جذب به خشونت در کشور کاهش خواهد یافت. در کنار احزاب، برگزاری اجتماعات مردمی طبق قانون می‌تواند تمام این خشونت‌ها را مهار کند. البته احزاب در این ۴ سال فعالیت‌های خوبی داشتند و این مساله‌ای است که تا قبل از آن به شکل قابل توجهی کاهش یافته بود. ما حتی شاهد بودیم احزاب حامی دولت در دوره قبل آقای روحانی، با وجود هم خطی با دولت، امکان فعالیت بیش از حد محدود بوده و همین باعث بروز اعتراضات فراوان شد. به هرحال دستاوردهای مهمی در این دولت کشف شده که با وجود مفید و مثبت واقع شدنشان، کافی هم نیست و باید ادامه‌دار باشد. از طرفی باید علاوه بر نتیجه‌گیری سازنده از مطالبات مردمی، زیرسازهایی باید شکل بگیرد تا این مهم برای دوره‌های بعد نیز نهادینه شده باشد. از طرفی، همیشه عده‌ای از سیاسیون هستند که از مطالبات مردمی تصوری منفعت‌طلبانه برای خود دارند و این عامل هم به لحاظ جلب اعتماد مردم یکی از عوامل سوء محسوب می‌شود. چراکه به طبع این تصور، مسیر کشور را به سمت دلخواه تغییر می‌دهد و وقتی این افراد در قدرت باشند این تغییر مسیر زیان بسزایی برای کشور دارد. این تصورات در کوتاه مدت جذب مخاطب دارد اما در طولانی مدت ممکن است مخاطبان سابق را نیز دچار ریزش کند. یک ضرب‌المثل انگلیسی وجود دارد که معتقد است زمانی که رأی هست، گلوله معنایی ندارد. مثال درستی است. درجامعه‌ای که اساس کشورداری بر رأی مردم است، خشونت و گلوله بی‌معناست. اگر انتخابات در وجهه دقیق خود شکل گیرد و مطالبات مردمی در آن یافت و پیگیری شود، دلیلی برای اعمال خشونت نیست. تصورات دموکرات مسئولان دلسوز باید به عملگرایی برسد. در جامعه اینطور نیست که تصورات واقعیات را بسازند. برای نمونه تصوراتی که برخی رسانه‌ها به مردم درباره وضعیت می‌دهند و بعضا قصد تضعیف دولت را دارند، آن چیزی نیست که واقعا هست و مردم هم این را به‌خوبی می‌دانند.

ما در جامعه بین‌المللی به یک ثبات نسبی رسیده‌ایم، اما همچنان در سیاست داخلی خود دچار ضعف‌هایی هستیم. به نظرشما باید جامعه بین‌الملل را تقویت کرد یا همزمان به بهبود اوضاع داخلی نیز پرداخت؟

طبق گفته ریاست‌جمهوری در راهپیمایی ۲۲ بهمن، مردم خواسته‌هایی در زمینه سیاست خارجی نیز داشتند که نباید نادیده گرفته شود. مطالبات ملی در تمام زمینه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و سایر حوزه‌ها باید مورد توجه قرار بگیرد و همچنین افکار عمومی نیز باید به لحاظ اطلاعاتی اقناع شود. بدین شکل که اگر ایران در کشوری دیگر دست به عملی می‌زند، هدف و روش این عمل باید برای مردم روشنگری شود. مردم باید حس کنند که مهم هستند و نظرشان مهم واقع می‌شود. منفعت‌هایی که از کار در یک کشور دیگر از طرف مقامات ایرانی وجود دارد چیست و برای ایرانیان چه منفعت‌هایی دارد؟ اینها همه باید روشن شود و در سایر حوزه‌ها نیز باید به نحوی امید ایجاد شود. برای نمونه اگر امکان ایجاد شغل امروز برای همه جوانان ما نیست، باید توجه داشت که امید را از آن جوان نگیریم و به او اطلاع دهیم که با روش‌های موجود، در آینده نزدیک امکان ایجاد شغل وجود دارد. باید درصورت عدم توان مسئولان برای حل نیازهای مردم، آنها را توجیه کرد برای امید به آینده‌ و این امید دادن از مهم‌ترین عوامل است. در زمینه‌های سیاست خارجی نیز باید مطالبات بحق ملت را شنید و راهی بر آن اساس برای آینده طراحی کرد. در تمام زمینه‌ها فراموش نکنیم که مهم، آن چیزی است که افکار عمومی می‌خواهد، نه آن‌چیزی که در ذهن مسئولان است و طبق سلیقه شخصی خودشان شکل گرفته. تمام این موارد به مرور جامعه دموکرات را می‌سازد. همان جامعه ای که در سال‌های انقلاب رویای آن را در سر داشتیم، امروز باید در راستای عملی شدنش گام‌های گروهی روبه جلو برداریم.

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: