ما نکته قابل توجه در مبحث انتصابات سیاسی در دولت، تنها به دولت نهم و باند مشایی مربوط نمیشود، بلکه مواردی نیز وجود دارد که میتوان ردپای اختلاف احمدینژاد با حامیان قدیمیاش، یعنی اعضای جبهه پایداری و دیگر گروههای افراطی را در آن مشاهده کرد.
تدبیر24: سلام نو در یادداشتی نوشت :شفاف سازی امر مبارکی است که رئیس جمهور محبوبمان، دکتر روحانی، در تبلیغات انتخاباتی خود هم به آن تاکید داشت و در پایان ۱۰۰ روز نخست دولتش، اهتمام خود را به این حق اساسی ملت اعلام کرد.
رویکرد دکتر روحانی در ارائه گزارش ۱۰۰ روزه بیشتر به مسائل اقتصادی و سیاست خارجه معطوف بود و مسائل و مصائبی که دولت قبلی در زمینه سیاست داخلی بوجود آورده بود، تقریبا مغفول ماند. مردم ایران از آقای رئیس جمهور انتظار داشتند که به طور شفاف از وضعیت نیروهای سیاسی افراطی در سازمانها و نهادهای دولت سخن بگوید و از نقش افرادی که با دوپینگ سیاسی و سوار بر اتوبوس احمدینژاد به دولت راه یافتهاند، پرده بردارد.
اما نکته قابل توجه در مبحث انتصابات سیاسی در دولت، تنها به دولت نهم و باند مشایی مربوط نمیشود، بلکه مواردی نیز وجود دارد که میتوان ردپای اختلاف احمدینژاد با حامیان قدیمیاش، یعنی اعضای جبهه پایداری و دیگر گروههای افراطی را در آن مشاهده کرد.
برای نمونه میتوان به عزل شبانۀ محسن نائبی و انتصاب عیسی فرهادی به سمت فرمانداری تهران اشاره کرد. محسن نائبی که در خرداد سال ۸۹ با حکم مرتضی تمدن (استاندار وقت) فرماندار تهران شده بود، در آبان سال گذشته و دقیقا در ایامی که اختلافات جبهه پایداری با احمدینژاد و باند مشایی به اوج رسیده بود، در نیمه شب ۲۴آبان به طور ناگهانی عزل شد و بلافاصله حکم فرماندار شدن عیس فرهادی توسط وزیر کشور امضا شد.
همکاری محسن نائبی با احمدینژاد به دفتر نظارت بر انتخابات در استانداری اردبیل بر میگردد که این همکاری در شهرداری تهران هم ادامه یافت و در نهایت به فرمانداری شهر تهران رسید. اما حذف این یار دیرین احمدینژاد و انتصاب یکی از چهرههای نزدیک به جبهه پایداری، آن هم در زمانی که اعضای این جبهه از برنامه ریزی ویژه برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ سخن میگفتند، حرف و حدیثهایی را برای فرماندار جدید تهران بوجود آورد.
شاید بتوان مهمترین ماموریت فرهادی را برگزاری انتخابات ۲۴خرداد و تسهیل شرایط برای جبهه پایداری دانست. نشان این امر هم متاسفانه در ماههای منتهی به انتخابات به وضوح مشاهده شد. در حالیکه احزاب قانونی اصلاحطلب و حتی برخی از گروههای اصولگرا، برای برگزاری میتینگ و همایش با مشکل مواجه بودند، جبهه پایداری و نزدیکان این جریان همایشهای متعددی را با همکاری فرمانداری در سطح شهر تهران برگزار کردند. این در حالی است که این جبهه هنوز مجوزی از ماده۱۰ احزاب و وزارت کشور نگرفته است و طبیعتاٌ میبایست نسبت به احزاب ریشه دار و قانونی در الویت پایین تری برای اخذ مجوز از فرمانداری تهران قرار داشته باشد.
به هر حال فرهادی در یک سال گذشته بارها ارادت خود را به اصولگراهای افراطی نشان داده است و ارتباط صمیمی و تنگاتنگ وی با خبرگزاری تسنیم که از رسانههای جریانات تندرو محسوب میشود بر کسی پوشیده نیست. اما جای تعجب دارد که چطور چنین افرادی هنوز در دولتی که مدعی اعتدال و میانه روی است حضور دارند و به عنوان عنصری برای پیاده سازی خطوط فکری نهادهای خاص(!) ایفای نقش مینمایند. در هر حاضر با وجود افرادی چون وحید امیدی شهرکی به عنوان معاون سیاسی فرماندار و عیسی فرهادی به عنوان فرماندار تهران که گرایشات سیاسی آنها اظهر منالشمس است و با نظر به در راه بودن انتخابات مجلس، به نظر میرسد بهتر باشد که دولت آقای روحانی در این خصوص تدبیری کند و افراد شایستهتری را به این مسئولیت بگمارد.
البته هنوز برای قضاوت در مورد رفتار سیاسی دولت یازدهم کمی زود است و میتوان امیدوار بود که همکاران دکتر روحانی، در ادامۀ راه، دست تندروها را از این دولت مردمی کوتاه کنند و اجازه ندهند با فراغ بال عرصه را برای جولان دادن جریانات متبوعشان فراهم کنند.
آری، اکنون زمان آن رسیده است که در نظام مقدس جمهوری اسلامی شاهد تحقق شعار عدالت در مورد احزاب و جریانات گوناگون باشیم.
/سلام نو آمادگی دارد تا توضیحات فرمانداری تهران را نیز منتشر نماید.