آقای احمدینژاد بفرمایید که چرا قبلا از آزادی بیان دفاع نمیکردید؟
اتفاقا الان هم دفاع نمیکنیم. الان تاکتیک ما دفاعی نیست، بلکه حمله به دروازه حریف است. منتها ما طوری حمله میکنیم که شما فکر میکنی داریم دفاع میکنیم. ما در این زمینه بازیهای شموشک نوشهر و فنرباغچه و بوندسلیگا را تحلیل کردیم و فهمیدیم بهترین دفاع، حمله است. شما هر چی بیشتر به دروازه حریف حمله کنی، حریف خسته میشه و آخرش لایی میخوره.
شما چرا قبلا مدافع حقوق زندانیان نبودید؟
ما الان هم مدافع حقوق زندانیان نیستیم. ما الان فقط نگران حمید بقایی و چند تا از رفقامون هستیم. اون رو آزاد کنیم برمیگردیم خانه و دوباره به تضییع حقوق متهمان و زندانیان میپردازیم.
آقای مشایی کجاست که ازش خبری نیست؟
ایناهاش.
این که درخته.
مشایی قابلیت رفت و برگشت دارد. در همه این سالها هر وقت کسی دنبال من کرده، او درخت شده و من ازش بالا رفتم. یاد ثمرههاشمی و بقیه به خیر. اونها هم میتونستند در لحظه به کوه و تپه تبدیل بشوند.
برای مردم سؤال شده که شما با حمله به مقامات قضائی و باقی مسئولان چه قصدی دارید؟
من قصدی ندارم. من فقط میگم اون صندلی رو که از زیر پام کشیدند، بهم برگردونند و دوباره رئیسجمهور بشم یا این که اقلا الان که ترامپ اومده، تلویزیون هی من رو نشون بده که سخنرانی خفن کنم بزنم ترامپ رو له کنم یا دیگه دست کم جای روحانی، من رو بفرستند سازمان ملل سخنرانی کنم. الان هاله نورم خیلی ضعیف شده و در حد شبپره شده. ما چند تا پروژکتور خونه وصل کردیم که هاله نور رو تداعی کنه ولی واقعا هیچجا برای ورود به هاله نور سازمان ملل نمیشه. من وقتی حرف میزدم، همه مثل صندلی ماتشون برده بود و به من نگاه میکردند.
شاید موقع حرف زدن شما همه بیرون بودند و فقط صندلیها مانده بودند که به شما نگاه کنند.
این هم کم چیزی نیست. خلاصه ما با حقوق بشر و اینا کار نداریم. سهم ما رو بدهند بریم.
یعنی مردم خیلی ذهنشان درگیر این کارها و زوروبازیها که داری درمیآوری نباشد؟
مردم کی هستند اصلا؟ من دلم هاله رو میخواد. هااااااله... هااااااله...؟
در این لحظه محمود از درخت بالا میرود. درخت حرکت میکند و بالای سازمان ملل مثل پهپاد در حال چرخیدن است.