شرایط فعلی ایران مستلزم حرکت به سوی آشتی و گفتوگوی ملی است.
تدبیر24»راهی جز گفتوگوی ملی و اتحاد و آشتی ملی و مشارکت جو شدن شهروندان ایران برای آینده کشور عزیزمان وجود ندارد. امروزه گونهای ارتقا در سطح فرهنگ جامعه را با طرح بحث در كنار هميم يا ما همه با هم هستیم در موقع بروز مخاطرات ملی، لمس و احساس میکنم. با اتحاد و گفتوگو و آشتی ملی دامنه پشتوانه مشروعیت نظام ارتقا یافته و تامین امنیت و اقتدار و پایداری ایران میسر میگردد. باید حقوق شهروندی، نظام رقابتی حزبی، همبستگی میان نسلها، مطبوعات آزاد و غیره تامین شود. امروزه بسیاری از اختلافات و سوء تفاهماتی که بین مردم ایران وجود دارد یا به عدم درک موضوع از تمامی جوانب آن برمیگردد یا به تقلید کورکورانه از هوی و هوس، منافع شخصی، حسادتها، دشمنیها یا قدرت و شهرتطلبیها، مطلقگرایی گروهی و باندی ارتباط مستقیم دارد. تخریب، تحقير و پایمال کردن حقوق دیگران در جهت بسترسازی برای رشد خویش، باند بازیها و زیاده خواهیها و همچنین حذف خصمانه نیروهای انسانی توانمند نه تنها در افزایش اختلافات زیانبار بین گروههای سیاسی موثر بوده، بلکه مسئولان کشور را در حل مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی داخلی و خارجی کشور ناتوان و عاجز نموده است. در اغلب کارها و خدمات صاحب منصبان، آن چیزی که بیش از هر چیز دیگر ملاک و هدف است. تبلیغ فردی و تبلیغ سیاسی است و نه واقعیت و باطن آن خدمت. به نیروی انسانی کشور که نقش اساسی در توسعه و پیشرفت جوامع ایران رابر عهده دارد، لطمات جبران ناپذیر روز افزونی میرسانند و کماکان در عمل برای لشکر عظیم بیکاران جوان، ظرفیتهای شغلی پایدار فراهم نمیآورند. برخی تنگ نظران و نیز برخی از انحصارگران و خود حقپنداران هر دو جناح سیاسی کشور، تغییر رنگ داده و پوسته اعتدال را یدک میکشند، اما تغییر ماهیت نداده و در مواقعی در کوره تندرویهای تخریبی میدمند. مطلقگرایی و قطبی کردن جامعه توسط انحصارگران خاص و دافعهها و انگ زدنهای آنان و سلیقهای، انحصارطلبانه و فراقانونی عمل کردنها، ممکن است تلقی بیفایده بودن رای دادن را بهوجود بیاورد و مشروعیت نظام را در نزد ملل جهان با سوال مواجه کند. مطلق گرایی هیچ کدام از جناحها و گروههای سیاسی کشور و کشمکشها و تندرویهای تخریبی انحصارگران با روح اسلام، انقلاب، عقل و منطق و منافع ملی سازگار و موافق نیست و باعث انسداد مشارکت سیاسی در ایران میشود. باید از انحصارطلبی و خود حقپنداری دست برداشت و به جای محکوم کردن اشخاص مورد وثوق مردم و فرافکنی، به درد واقعی ملت و کشور رسید. بسیاری از مردم، شرمنده تامین نان خانواده و یا بنزین ماشين خانواده خویش هستند. یک نفر یک مسئول و یا یک چهره سیاسی را در یک شب به اوج میبریم و شب بعد به زیر میکشیم و دشنام میدهیم. کی میخواهیم اشتباهاتمان را به گردن بگيريم؟ آیا مطالبات مردم به درستی درک شده است؟ در دنیای امروز وقتی کسی اندیشهای یا نظریهای میدهد، ثانیهای بعد به غربال نقد فرستاده میشود، اما گاهی به جای نقد و تحلیل، مدح و تجليل وجود داشته است و در نتیجه افرادی همچون احمدینژاد ظهور و بروز میکند. اگر گروهی بهموقع در این باره هشدار دادند به مقابله و مجادله با آنان پرداخته شد. اکنون با گفتوگوی ملی و همگرایی میتوانیم از شرایط دشوار دور شویم و همگان، چه یک فرد و چه یک ملت، باید از اشتباهات، به جای فرافکنی و توجیه، با افتخار یاد کند، چرا که همان خطاها و شکستها هستند که پل پیروزی و تکامل را ایجاد میکنند. مخالف تحقیر کردن و انتقام گرفتن چه از خود و چه از دیگری هستم، اما با انتقاد، اعتراف، ادراک، گفتوگو و اصلاح موافقم. امروز هرکسی که در کوره تندرویهای تخریبی بدمد و با مردمسالاری دینی و گفتوگو و آشتی ملی مخالفت کند، قطعا راه را برای تحقق تعالی ملت و پیشرفت کشور بسته است. همه مسئولان موظف به تامین امنیت مدنی و حقوق شهروندی عموم مردم و نیز زمینهساز گفتوگوی ملی جریانهای سیاسی موجود در کشور هستند.
کمال الدین پیرموذن، فعال سیاسی