تدبیر24»آساره کیانی: ميگویند خاک سرد است؛ برف که از خاک هم سردتر است؛ از طرفی جامعهای که در آن، رخدادهایی با تلفات مالی وجانی، به تواتر به وقوع ميپیوندد، طبیعتا اتفاق تازه، رخداد گذشته را به ورطه فراموشی ميسپارد.
وقتی هواپیمای آسمان به قله مملو از برف دنا برخورد کرد و قطعاتش همراه با ۶۶ سرنشین زیرِ سفیدی مدفون شدند، استان کهگیلویه و بویراحمد، سه روز را عزای عمومياعلام کرد. هنوز سه روز تمام نشده بود که گلستان هفتم در محله پاسداران تهران به خاک و خون کشیده شد، یک اتوبوس و بعدش هم یک خودروی سواری، نیروهای امنیتی را زیرگرفت تا شهدای سبزپوش نیروی انتظاميو بسیجیان جوان توسط سردار منتظرالمهدی، از رسانه ملی، سرجمع، پنج نفر اعلام شود.
دراویش گنابادی که دوشنبه؛ آخرین روز بهمن ماه، در اعتراض به بازداشت یکی از اعضای گروهشان جمع شده بودند، خودشان ميگویند که سالیانی است تجمع و اعتراض کردهاند و هر بار هم دست به اعمال خشونتآمیز نزدهاند.
حدود هفت سال پیش، بود؛ رسانه ملی که متعلق به همه ملت ایران است برخوردهای ناصحیح با معترضان به نتایج انتخابات را در خیابانهای اطراف نشان نميداد و به جای آن، دوربینش را زوم کرده بود روی دهان رئیس جمهوری که به مردميکه به او رای نداده بودند، میگفت خس و خاشاک.
آنهایی که خاشاک بودند حالا بزرگتر شدهاند؛ و قضیه شاید مربوط به خشمهای فروخفته باشد...
قصه برخوردهای ناصحیح و غیرحرفهای با مطالبات اجتماعی شاید ریشه در عدم آموزش صحیح متولیانی داشته باشد که مسئولیت کنترل نظم امور و قضاوت درمورد خطاها و ناهنجاریهای اجتماعی را بر عهده دارند. آنها نیاموختهاند که این کاملا طبیعی است و در هر جامعهای ميتواند رخ دهد که آرای مردمش در مقابل یکدیگر یا در تضارب با سیستمهای حاکمیتی قرار بگیرد و درخواست برای رسیدگی به مطالبات، امری کاملا عادی است؛ آنها نیاموختهاند کسی که مطالبه دارد نه برانداز است و نه از آغاز قصد آسیب به اموال عموميو صدمه زدن به کسی را داشته؛ این را اصل ۲۷ قانونی اساسی کشور هم تائید ميکند البته در نظرگرفتن اصول همین قانون در جامعه ای رخ ميدهد که اعضای شورای شهرش خود را برای تصویب در نظرگرفتن محلی برای اعتراضات و تجمعات مردميبه آب و آتش ميزنند و بعد از تصویب، تعیین چنین محلی توسط فرمانداری تهران به کلی منتفی ميشود.
آن سوی ماجرا، اما مردم مطالبهگر قرار گرفتهاند؛ همه آنها از آغاز نه تنها در هیچ کتاب درسی نحوه مطالبهگری صحیح را نیاموختهاند که در کنترل خشم خود و غلبه بر احساساتشان از همان درون خانواده مشکل داشته اند.
مشکلاتی که ریشه در همان عدم آموزششان دارد؛ تجربه ثابت کرده که رسانه ملی، نهادهای رسميو حتی نهادهای مدنی و احزاب به دلیل عدم بیطرفی در موضعگیریهای خود و قالب نضج گرفتهشان با امر سیاسی، نه تنها نميتوانند در آموزشی صحیح به مردم موثر باشند که در ایجاد دودستگی و پررنگ کردن شکاف بین مردميهم نقش غیر قابل انکاری دارند.
حالا صدا و سیما با راننده اتوبوس که سر و صورتش زخمياست و روی تخت بیمارستان خوابیده، در کادری بسته مصاحبه ميگیرد و او ضمن تسلیت برای شهادت آنهایی که با اتوبوس زیرگرفته، ميگوید که یک لحظه نفهمیده چه شده؛ احساساتی و عصبانی بوده و قصد کشتن کسی را نداشته.
نوجوان همدانی هم شاید احساساتی شده بود؛ البته که او سنی ندارد؛ حدود هفت سال پیش، هشت ساله بود؛ در جریان اعتراضات سراسری دی ماه، - به اصطلاح هم سن و سالهای خودش- جوگیر شد و پرچم کشورش را پایین آورد شاید برای این که بقیه کف و سوت بزنند حاضر بود هر کار دیگری هم انجام دهد و حالا به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده.
ما آدمهایی هستیم که نیاموختهایم چطور مطالبه خود را بیان و چطور با کسی که مطالبهای دارد، برخورد کنیم؛ ما همانهایی هستیم که ميگوییم خاک سرد است و نحوه مواجهه مان با هواپیماهایی که در برف، سقوط ميکنند از دو حالت خارج نیست؛ یا دیگر با هواپیما سفر نميکنیم و یا همه چیز را به دستان قسمت ميسپاریم و خود را راحت ميکنیم.